به اعتقاد اسدالله افشار، نویسنده و پژوهشگر علوم تربیتی و خانواده، به رغم تمامی دلایل و زمینههای فرهنگی و اجتماعی مؤثر در کاهش فرزندآوری، سهم بالای عوامل مادی و اقتصادی را نباید نادیده گرفت. وی معتقد است: آنچه جوانان را به فرزندآوری بیمیل میکند، عمدتاً وضعیت اقتصادی است و برای این موضوع باید تصمیمات کلانی گرفته شود. وی همچنین چالشهای شغلی زنان را از جمله عوامل کاهش تمایل زنان به فرزندآوری میداند.
اسدالله افشار در گفتگو با «جوان» درباره اهمیت خانواده و فرزندآوری گفت: خانواده یکی از نهادهای مهم اجتماعی و فرزندآوری نیز یکی از کارکردهای مهم خانواده است.
وی با بیان اینکه فرزندآوری در عین حال یک مؤلفه مهم جمعیتی محسوب میشود، افزود: سیاستهای جمعیتی از جمله موضوعاتی است که ابعاد اجتماعی را درگیر خود میکند، اما نگرش فرزندآوری تنها ناشی از مسائل اجتماعی نیست و مسائل اقتصادی نیز یکی از عوامل مهم در این زمینه است.
وی با اشاره به اینکه عوامل فرهنگی و اجتماعی در سیاستهای جمعیتی و تمایل به فرزندآوری مؤثر است، یادآور شد: در حال حاضر زنان شاغل با چالشهای درونشغلی و برونشغلی برای فرزنددار شدن مواجه هستند که کنشهای موجود در این زمینه آنها را به سمت کمفرزندی هدایت میکند.
وی افزود: سبک زندگی افراد تحت تأثیر تحولات اقتصادی است و نمیتوان آن را منکر شد، هر چند در کنار تحولات اقتصادی موضوعات اجتماعی و فرهنگی هم وجود دارد.
افشار ادامه داد: امروزه با توجه به مدرنیته شدن جوامع بشری که با سرعت هم جلو میرود، سبک زندگی تغییر کرده و از حالت سنتی در همه جوامع دنیا خارج شده است. برخیها سنت را ترکیب کردند، اما عدهای در شتاب مدرنیزه دچار ازهمپاشیدگی شدند که تغییر نگرش به فرزندآوری نیز از جمله نتایج این وضعیت است.
وی برخی مؤلفههای اثرگذار بر رویکرد فرزرندآوری را برشمرد و گفت: برخی از این مؤلفهها میتواند شامل پایگاه اقتصادی مثل درآمد، مسکن و شغل و برخی اجتماعی شود و حتی به مدیریت و فیزیک بدن و نگاه به گذران اوقات فراغت نیز برسد. در تمام جوامع بشری موضوع ازدواج و فرزندآوری به هم گره خورده است و این به سیاست حکومتها در همه جای دنیا برمیگردد که باعث شده است کاهش فرزندآوری هم به داستان کاهش ازدواج بپیوندد.
این کارشناس علوم تربیتی و خانواده در توضیح صحبتهای خود ادامه داد: وقتی مردم نسبت به ازدواج سست شوند، بحث فرزندآوری هم به تأخیر میافتد. باید این بحران به صورت جدی بررسی شود و راهحلی برای آن یافت چراکه بعداً نمیتوانیم برای آیندگان پاسخی داشته باشیم.
وی با ارائه آمار و ارقامی در بحث سیاستهای جمعیتی گفت: سالهای ۶۷ تا ۹۰ برای شعار فرزند کمتر- زندگی بهتر اقدامات فرهنگی، آموزشی، رسانهای، بهداشتی و اقتصادی گستردهای با بهرهگیری از ظرفیتهای همه مراکز و سازمان دولتی و نهادهای غیردولتی در مسیر کاهش نرخ رشد جمعیت انجام شد، اما این اقدام تمام مؤلفهها را زیر سؤال برد.
وی تصریح کرد: در آن سالها بسیاری از اندیشمندان و علما سیاست فرزند کمتر- زندگی بهتر را زیر سؤال بردند، اما کسی به هشدارها گوش نکرد و این مهم تا جایی ادامه یافت که میزان باروری کل از ۳/۶ در سال ۶۵ به ۶/۱ درصد در سال ۹۰ رسید و چهار برابر کمتر شد.
افشار افزود: میانگین رشد سالانه جمعیت از ۹/۳ درصد در سال ۶۵ به ۲۹/۱ درصد در سال ۹۰ کاهش یافت که این نرخ موجب نگرانی شد و سیاستهای جمعیتی را تغییر داد.
وی با زیر سؤال بردن سیاستهای جمعیتی در گذشته یادآور شد: از سال ۶۵ تا ۹۱ که دو دهه میگذرد، افراد قدیم پیر شده و به سن ۵۰ و ۶۰ سال رسیدهاند که دنبال فرزندآوری نیستند و نسل جوان هم بر اساس نگاه به خانوادههایی که تک فرزند و دو فرزند بودند، رشد کردند. از سال ۹۱ موضوع کاهش روزافزون جمعیت کشور به دغدغهای برای مدیران و مسئولان حاکمان کشور تبدیل شد و به فکر اصلاح سیاستهای جمعیتی افتادند که البته دیر شده بود.
وی با بیان این مطلب که بخشی از مسائل موجود در حوزه فرزندآوری به موضوعات فرهنگی خانوادهها برمیگردد، افزود: ما به یک تقویت بینش نیاز داریم. تبعات تکفرزندی باید تبیین شود تا بینشها در این زمینه تغییر یابد.
افشار گفت: نرخ باروری کل در ۳۰ سال گذشته تا ۷۰ درصد کاهش داشته است و این زنگ خطر بزرگی بوده که تأخیر برای فرزندآوری به فرزند اول رسیده و سن ازدواج نیز بالا رفته است.
وی به گزارش مرکز آمار ایران در سال ۸۹ اشاره کرد و افزود: بر مبنای شاخصهای سلامت یکسوم از زنان ایرانی از مجموع زنان ایرانی ازدواج نکردهاند یا بدون فرزند یا تکفرزند هستند.
به اعتقاد این کارشناس علوم تربیتی به رغم تمامی دلایل و زمینههای فرهنگی و اجتماعی موجود، آنچه جوانان را بیمیل به فرزندآوری میکند، عمدتاً وضعیت اقتصادی است، پس باید تصمیمات کلانی گرفته شود.