درحال بارگذاری

گروه: سیاست/ایران شناسه: ۶۵۱۲۷۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۴ : ۱۶ دیدگاه: ۰

آنوكراسي

آنوكراسي اينكه آمريكايي‌ها در اتاق جنگ بي‌پايان خود عليه ملت ايران چي فكر مي‌كنند خيلي مهم است. آنها در مقابله با ملت ايران، دو جنگ سخت داخلي و خارجي و سه نبرد نرم را طي 40 سال گذشته پشت سر گذاشتند هر كاري خواستند و هر توطئه‌اي را كه اجرا كردند نه‌تنها نتيجه نگرفتند بلكه ايران هر روز قدرتمندتر و تواناتر در سپهر سياست منطقه و جهان ظاهر شده و مي‌شود.

پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، اينكه آمريكايي‌ها در اتاق جنگ بي‌پايان خود عليه ملت ايران چي فكر مي‌كنند خيلي مهم است. آنها در مقابله با ملت ايران، دو جنگ سخت داخلي و خارجي و سه نبرد نرم را طي 40 سال گذشته پشت سر گذاشتند هر كاري خواستند و هر توطئه‌اي را كه اجرا كردند نه‌تنها نتيجه نگرفتند بلكه ايران هر روز قدرتمندتر و تواناتر در سپهر سياست منطقه و جهان ظاهر شده و مي‌شود.
آمريكايي‌ها در صفحه شطرنج بازي با ايران تابع هيچ قاعده‌اي نيستند. اشتباه آنها اين بود كه همه سربازها ، فيل‌ها، اسب‌ها را يك‌جا و همزمان به ميدان آوردند و هربار با تلفات بيشتر به‌ويژه در حوزه نظامي عقب نشستند.
امروز در اتاق جنگ آمريكايي‌ها پنتاگون شمشير و سپر انداخته است. اميد آنها به سيا، وزارت خارجه و وزارت خزانه‌داري براي تشديد تحريم‌ها و تداوم نبرد نرم و براندازي نرم است.
آنچه از «فعل» آنها ديده مي شود و از «قول» آنها شنيده مي شود را مي توان در حوزه دموكراسي رصد كرد. آنها مشروعيت مردمي نظام را از طريق عملياتي كردن «آنوكراسي» هدف قرار داده‌اند.
آنوكراسي يعني شبه دموكراسي يعني شكلي از حكومت كه ظاهرش دموكراسي و مردم‌سالاري است. اما دولت در برون و درون «بي ثبات» و «ناكارآمد» و فاقد قدرت است. آمريكايي‌ها مي‌خواهند قدرت در دولت دست كساني باشد كه عملا قدرتي نداشته باشند، قدرت واقعي در دست كساني باشد كه سر در آخور سرمايه‌داري جهاني و سرويس‌هاي امنيتي قدرت‌هاي جهاني داشته باشند.
اينكه آمريكايي‌ها از سال 76 تصميم گرفتند در انتخابات مجلس و رياست جمهوري و شوراها از يك ضلع رقابت كه به قول خودشان ميانه‌رو هستند، حمايت كنند، همين، پا گذاشتن در جايگزيني و عملياتي كردن «آنوكراسي» به جاي «مردم‌سالاري» ديني بود. متأسفانه برخي اصلاح‌طلبان عملا به استخدام دشمن در اين پروژه براي ضربه به جمهوريت نظام درآمدند.
يحيي كيان تاج‌بخش، عضو سيا و مشاور بنياد سوروس از محكومين فتنه 88 در اعترافات خود در دادگاه كه به عنوان دفاعيه مطرح كرده ، پرده از چنين توطئه‌اي بر مي‌دارد.
او از شناسايي و جذب نخبگان ، شبكه‌سازي و نهادسازي، راه‌اندازي كارگاه‌هاي آموزشي در معاونت سياسي وزارت كشور زمان آقاي خاتمي ياد مي‌كند و مي‌گويد: مشروعيت‌زدايي و اعتبارزدايي از جمهوري اسلامي را از طريق حمله به پايه‌ها و ستون‌هاي نظام و نافرماني مدني شروع كرديم.
او از نحوه آشنايي خود با مصطفي تاجزاده كه آن زمان در معاونت سياسي وزير كشور بود خبر مي‌دهد و همكاري‌هايي را در اين زمينه يادآور مي‌شود. مأموريت او افزايش سرمايه اجتماعي كساني كه در ايران به ترويج و تعميق تفكر غربي مي‌انديشند، بود. نظريه او در مورد افزايش سرمايه اجتماعي مورد توجه سعيد حجاريان و تاجزاده قرار مي‌گيرد و او از ارتباط خود با سعيد حجاريان كه آن زمان در مركز استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت بود نيز پرده برمي‌دارد.
امروز اصلاح‌طلبان با دست فرمان «آنوكراسي» به جاي دموكراسي به روزگاري افتاده‌اند كه تمام سرمايه اجتماعي خود را در انتخابات گذشته كه به پاي روحاني ريخته بودند از دست رفته مي‌بينند . آنها گرفتار 6 بحران هستند كه در آن دست و پا مي‌زنند.
1- بحران گفتمان 2- بحران انديشگي 3- بحران بي‌آيندگي 4- بحران مقبوليت 5- بحران مشروعيت 6- بحران كارآمدي
آنها فكر مي‌كنند مي‌توانند هزينه‌هاي خسارت‌بار از دست دادن سرمايه اجتماعي خود را به حساب رقباي خود بگذارند. آنها براي توجيه اين بحران‌ها مقولاتی چون حمله به نظارت استصوابي ، طرح رفراندوم، آزادي و خلق دو قطبي‌هاي كاذب و ... را در دستور كار دارند. فكر مي‌كنند اين بيراهه‌روي براي آنها توليد سرمايه اجتماعي مي‌كند.
سردمداران جريان اصلاح‌طلبي هنوز نفهميدند چه كلاهي سرشان رفته است .آمريكايي‌ها با پروژه آنوكراسي سرمايه اجتماعي آنها را به عنوان يك ضلع رقابت به باد داده‌اند حالا آمدند سراغ ضلع ديگر با تحريم اقتصادي و تهاجم فرهنگي و تهاجم سياسي و ديپلماتيك؛ سرمايه اجتماعي اين ضلع را هم ضايع كنند و تير خلاص به «جمهوريت» و «مردم‌سالاري ديني» بزنند. اين فرمول را در مشروطه و نهضت ملي عمل كردند و جواب داد و فكر مي‌كنند در انقلاب اسلامي هم جواب مي‌دهد.
اصلاح‌طلبان در بحث‌هاي كلاب‌‌هاوسي خود گاهي موضوع مشاركت 48 درصدي مردم در انتخابات رياست جمهوري پيراهن عثمان كرده‌اند تا مشروعيت مردمي دولت را زير سؤال ببرند.
آنها اولا: فراموش كردند انتخابات رياست جمهوري زير سيطره بيماري كرونا با تلفات سه رقمي برگزار شد. ثانيا : جريان اصلاحات با تمام توان به صحنه آمدند و از نامزد خود- همتي- حمايت كردند. جريان اصلاح‌طلب علي‌رغم حمايت صددرصدي از همتي نتوانست طرفداران خود را به دليل عملكرد بد دولت مورد حمايت خود يعني روحاني را به پاي صندوق‌هاي رأي بياورد. آنها عوض آنكه خود را مذمت كنند كه چرا به غرب اعتماد كردند و افتضاح برجام و دستاورد تقريبا هيچ آن را در كارنامه خود گذاشتند ، رقيب خود را به بهانه كاهش مشاركت به شماتت گرفته‌اند.
آنها با راهبرد ديو و پري در انتخابات شركت مي‌كنند وقتي طرفداران آنها به اين نتيجه رسيدند آنها پري نيستند به نامزد آنها رأي ندادند چون از قبل رقيب خود را «ديو» معرفي كرده بودند نتيجه كار كاهش مشاركت شد. آنها در فرآيند شكل‌گيري «آنوكراسي» به جاي «دموكراسي» درست در اجراي توطئه‌هاي آمريكا نقش‌آفريني می‌كنند.
اصلاح‌طلبان از ابتداي پيدايش در سپهر سياست ايران هرگز به اين سؤال پاسخ ندادند كه چه چيز را مي‌خواهند اصلاح كنند؟ مبناي آسيب‌شناسي آنها چيست؟ آنها بدون اينكه توضيحي در مورد نسبت خود با دين و انقلاب و نظام بدهند بر طبل اصلاحات مي‌كوبند. آنها 4 دولت از 5 دولت پس از انقلاب را در دست داشتند اما براي از بين بردن فقر، فساد و تبعيض هيچ‌گاه راه حلي ارائه نكردند.
اوايل سال‌هاي حكومت خاتمي يك كارگاه آموزشي در معاونت سياسي وزارت كشور در زمان تصدي تاج‌زاده داير كردند كه سعيد حجاريان آن‌را اداره مي‌كرد. يحيي كيان تاج بخش و حسين بشيريه در اين نشست‌ها شركت مي‌كردند. تعريفي كه از اصلاحات بيرون دادند اين بود كه ؛ اصلاحات يعني دموكراتيزاسيون، دموكراتيزاسيون يعني مدرنيزاسيون، مدرنيزاسيون هم يعني سكولاريزاسيون جدايي دين از سياست! برخي هم در آن جلسات پا را فراتر گذاشتند و گفتند سكولاريزاسيون يعني لائيزاسيون، كشور بايد به سمت ارزش‌هاي لائيسيته بر مبناي مدل فرانسه حركت كند! یعنی درست همین حرفهایی که تاجزاده امروزها در توییت های خود و جیغ و داد کلاب هاوسی مبنی برحذف ولایت فقیه از قانون اساسی و جدایی دین از سیاست مدام تکرار می کند. خوب طبيعي بود ، مفهوم اين «اصلاح» چيزي جز «افساد» نبود.
از دل اين تئوري اصلاحي، فتنه 18 تير 78 بيرون آمد چون شكست خوردند رفتند 10 سال تمرين كردند و با ارتباطاتي كه در داخل و خارج برقرار شد فتنه 88 را با اسم رمز تقلب كليد زدند. با آنكه در فتنه 78 و 88 آشوب بپا كردند و اردوكشي خياباني راه انداختند ، دست به غارت اموال دولتي و مردمي زدند اسم آن را با اين همه خشونت «نرم» گذاشتند ! معلوم نبود اگر مي‌خواستند براندازي سخت كنند چه مي‌كردند؟!
براي عملياتي كردن «آنوكراسي» آمريكايي‌ها نياز داشتند يك جرياني را در داخل تقويت كنند كه همزمان « در قدرت» بودن «بر قدرت» هم باشند. بخشي از جريان اصلاحات با پذيرش اين مأموريت عملا به خدمت سرويس‌هاي امنيتي و رسانه‌اي غرب درآمدند. تاج‌زاده در فتنه 78 و 88 دست در دست يحيي كيان تاج‌بخش عضو سيا و مشاور سوروس در تهران عملا نقش مهمي در اين باره ايفا مي‌كرده است. تمامي كساني كه اخيرا به بازداشت تاجزاده اعتراض كردند مستقيم و غيرمستقيم به نوعي اعتراف به حضور در پروژه عملياتي كردن «آنوكراسي» كردند.
بهزاد نبوي رئيس شوراي جبهه اصلاحات در دفاع از تاجزاده، او را مربوط به جريان منتقد مصلح و مخالف براندازي و آشوب و خشونت معرفي مي‌كند. اما كارنامه سياسي او در دو فتنه 78 و 88 و پس از آن نشان مي‌دهد ، فعل و قول سياسي او مبتني بر براندازي، آشوب و خشونت است و تنها چيزي كه در كارنامه او نيست نقد مصلحانه است.
برخي در دولت روحاني و خاتمي متأسفانه در مدار آنوكراسي حركت مي‌كردند و هرگونه تحولي را منوط به بهبود رابطه با غرب كرده بودند در حالي كه غرب به هيچ وجه بناي آشتي با انقلاب نداشت. دولت رئيسي خوشبختانه با درك درست از اين كژراهه در مسير «كارآمدي» و «ثبات» حركت مي‌كند.
او درك درستي از منابع قدرت و تعامل در منطقه و جهان و تحكيم مردم‌سالاري ديني در  ايران دارد.

محمدكاظم انبارلويي

اشتراک گذاری:
  • لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/65127کپی شد

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زیان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
    • پربازدیدترین ها
    • شبکه های اجتماعی
    • بازار
    • آخرین اخبار
    سایت تجاریایران تک دکورفروشگاه طبیب