پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، آخرین روز از ماه ذی القعده مصادف با سالروز شهادت امام محمد بن علی جوادالائمه(ع) میباشد. بنابر قول شیخ طوسی در مِصْباحُ الْمُتَهَجِّد، آن بزرگوار در روز دهم ماه رجب 195 قمری متولد شده اند[1] و در سی ام ذی القعده 220 ه.ق. هم در سن 25 سالگی با مسمومیت به شهادت رسیده اند. امام جواد(ع) که به امام محمدِ تقی نیز مشهور هستند؛ امام نهم شیعیان اثناعشری محسوب میشوند. زندگی این امام همام هماره با نور و برکت و خیرو رحمت همراه بوده است و مکارم اخلاق ، فضائل، کرامات و مناقب حضرت هم از چشم احدی پوشیده و پنهان نبوده است تا جایی که این صفات برجسته و سجایای انسانی و کمالات اخلاقی وی در حیات سیاسی و اجتماعی حضرتش در طول دوران 17 ساله امامت ایشان در کتب شیعه و سنی نقل و بیان شده است.
اینک با مدد از کتب تاریخی و یادداشتهای مطالعه شده در باب زندگی آن امام رئوف و بخشنده؛ نکاتی را مختصرو فهرست وار از زندگی کوتاه ایشان یادآور میشویم تا اولا در این روز حزن انگیز شناختی در حد معمول ارائه کرده باشیم و ثانیا امیدوار باشیم این مطالب نیز به حال علاقمندان مفید ارزیابی گردد:
1- کنیه او ابوجعفر ثانی و جواد و ابن الرضا از القاب مشهور وی است.
2- امام جواد ۱۷ سال امامت کرد که با حکومت مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود.
3- وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است.
4- او در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپرده شد.
5- او با وجود سن کم در 8 سالگی به امامت رسید.[2] این موضوع در میان شیعیان عجیب بود. اما این موضوع غامضی نبود و با استناد به قرآن کریم قابل فهم بود. به استناد قرآن، خداوند به حضرت یحیی(ع) و حضرت عیسی(ع) درکودکی نبوت و حکم داد.[3]
6- امام با توجه به فشارهای سیاسی از سوی مأمون و معتصم؛ هیچگاه ارتباطش را با شیعیان قطع نکرد بلکه از طریق وکلای خود و همچنین مکاتباتی که انجام میدادند به امور آنان رسیدگی مینمود.
7- امام(ع) آزاداندیش بود و اهل مباحثات علمی و اجتماعی و سیاسی.[4] در واقع روش امام برای دفاع از اسلام و مبارزه با دشمنان و افکار مغرضانه عوامفریب در قالب مذاکرات علمی بوده است.
8- در حیات ایشان فرقههای اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلات که بعضا التقاطی بودند فعال شدند. امام با وجود این فرقه های افراطی زیاده خواه؛ هیچگاه اجازه به آنان ندادند که افکار جامعه را مسموم کنند و بر باورهای مردم بتازند و با آگاهی از جهالت مردم، در اجتماع موج سواری کنند.
9- امام(ع) تا در حیات بود در برابر افکار منحط گروههای یاد شده ایستادند و شیعیان را از عقاید انحرافی آنان آگاه کرد و با مسلمان نمایی این افکار التقاطی مبارزه و برخورد نمود و به مردم آگاهی داد که از نماز خواندن در پشت این جماعت ابن الوقت منافق اجتناب ورزند.
10- همان طورکه در سطور پیشین مطرح شد امام(ع) با مردم از طریق وکلای خود در ارتباط بودند و درست از همین روزنه به گسترش معارف در جامعه آن روز اقدام نمودند. این حرکت عمیق و حساب شده امام(ع) با افزایش نمایندگان و وکلا؛ باعث شد تا اخبار بلاد اسلامی از سیستان گرفته تا ری، بصره، بغداد، کوفه و قم، زودتر به دستش برسد و امور مسلمین را بهتر اداره و سامان دهی نمایند. به تعبیر یکی از اساتید بزرگوار، امام(ع) در تمام قلمرو حکومت عباسی یک دولت در سایه داشتند.
11- امام به خاطر همین ارتباطات، با محدودیتهای سیاسی حکومت عباسی مواجه و تحت فشار بودند و بارها از سوی دو خلیفه عباسی در دوران امامتشان، از مدینه به بغداد احضار شده و مورد بازجویی و پرسش قرار میگرفتند. [5]
12-امام(ع) به دلیل فشارهای حکومت جائرعباسی تقیه را پیشه فعالیتهای خود نموده بود و لذا اگر اطلاعات قابل ملاحظه ای در منابع تاریخی از زندگی امام جواد یافت نمیشود، دلیل مهم و عمده آن همین فشارها و تقیه بوده است.
13- امام(ع) در دوران امامت 17 ساله خود اقدامات بسیاری را برای جامعه مسلمین انجام داد که مهم ترین آنها اقدامات فرهنگی و علمی بود که البته این اقدامات با تدبیر، درایت و سیاست هوشمندانهای صورت پذیرفت که حاکی از شناخت و نگاه عمیق سیاسی ایشان به مشکلات و معضلات آن دوران در اختناق حکومت عباسی بود.
14- با توجه به شرایط خاصی که امام(ع) در آن قرارداشت، سیره و عملکرد آن حضرت میتواند در زندگی امروز ما مسلمانان و حاکمان مدعی حکومت اسلامی اثرگذار باشد به شرطی که با خود منافقانه و ریاکارانه برخورد نکنیم و با عوامفریبی و مظلوم نمایی، مردم و جامعه را رنگ نکنیم.
15- امام جواد(ع)در زندگی کوتاه خود، اسوه و مقتدا و نمونه بود. معتصم خلیفه عباسی از محبوبیت امام(ع) که جوانی مقبول در نزد مردم بود و به درایت و نبوغ شهره بود، هراسناک بود و در نهایت وجودش برای این حاکم جور غیرقابلتحمل گردید و با دسیسه و طراحی قبلی، امام(ع) را با انگوری که به زهر آغشته بود شهید کردند. درباره چگونگی شهادت امام جواد(ع) اختلاف است.[6]
16- امام(ع) توانستند در دوران 17ساله امامت خود با استفاده از شیوههایی چون تقیه، مناظره با علما، تربیت شاگردان، خطبه و دعا با سیاستهای خصمانه دو خلیفه عباسی برخورد کنند و دست ریاکارانه و نفاق افکنانه آنان را برای توده مردم باز نمایند. امام جواد(ع) تا لحظه شهادت در مبارزه خود با حکام جور عباسی تردید نکرد و جان مبارک خود را نیز دراین مسیر روشنگرانه، تقدیم جانان نمود. امام(ع) با شهادت خود از مسلمانان انتظار دارد که بیدار باشند، دین فروشان را بشناسند، تسلیم افکار التقاطی نگردند با ریاکاری و عوامفریبی حکومتهایی که نام دین را به یدک میکشند اما مانند هارون و مأمون و معتصم عباسی، دین را به مسلخ میبرند تا خداخواهی را و دین مداری را ذبح کنند؛ باید ایستاد، ایستادنی که امامان معصوم آن را تعلیم داده و خود جانشان را در همین مسیر تقدیم خالق و محبوب کردهاند. سیره ائمه بر همین منوال بوده و همه از جمله امام جواد(ع) که تربیتیافته مکتب وحی میباشند، گام در این مسیر گذاشته و از این سیره الهی نه خارج شدهاند و نه تخطئی کرده اند.
بحران امروز حکومتهای به اصطلاح اسلامی که اسلام را به یدک میکشند همین است که از سیره الهی و سیره ائمه هدی( علیهم السلام) خارج شدهاند و راه التقاط را پیش گرفتهاند. تا حکام جائر در کشورهای اسلامی حکومت میکنند این در بر همان پاشنه خلفای متظاهر ریاکار منافق عباسی خواهد چرخید و نباید انتظار بهبود شرایط را در این اوضاع و احوال داشت.
در خاتمه سالروز شهادت امام جواد(ع) را به شیعیان جهان خاصه هموطنان عزیزم تسلیت و تعزیت میگویم. باشدکه ازالطاف، سخاوت و جودش بهره مند شویم و آموزههای عالمانه و حکیمانه حضرتش را تا زنده هستیم بکار بندیم. الهی آمین.
پینوشت:
[1] - درباره روز و ماه ولادت او اختلاف است. بیشتر منابع، تولد او را در ماه رمضان دانستهاند. برخی روز آن را ۱۵ رمضان و برخی دیگر ۱۹ رمضان گفتهاند.
[2] - شماری از اصحاب امام رضا(ع)، در امامت او تردید کردند؛ برخی عبدالله بن موسی و عدهای احمد بن موسی شاهچراغ را امام خواندند و گروهی به واقفیه پیوستند؛ اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.
[3] - قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا. وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا: [كودك] گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است. و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته و تا زنده ام به نماز و زكات سفارش كرده است.( سوره مریم/ 30 و 31)
[4] - مناظرات علمی امام جواد(ع) با عالمان فرقههای اسلامی در مسائل کلامی، همچون جایگاه شیخین و مسئلههای فقهی مانند حکم قطع کردن دست دزد و احکام حج، از مناظرات معروف امامان معصوم دانسته شده است.
[5] - او در مدینه زندگی میکرد. بنا بر گزارش ابن بیهق، یک بار برای دیدار پدر به خراسان سفر کرد. پس از امامت نیز چندین بار از سوی خلفای عباسی به بغداد احضار شد.
[6] - برخی علت شهادت وی را سعایت ابن ابیدؤاد (قاضی بغداد) در نزد معتصم دانستهاند. دلیل آن هم پذیرفتهشدن نظر امام درباره قطع دست سارق بود که باعث شرمندگی ابن ابیدؤاد و شماری از فقیهان و درباریان شده بود. در برخی از منابع آمده است که معتصم به وسیله منشی یکی از وزیرانش او را مسموم کرد و به شهادت رساند. برخی معتقدند که معتصم به وسیله ام الفضل ایشان را مسموم کرد. به گزارش مسعودی، مورخ قرن سوم قمری، معتصم و جعفر بن مأمون در اندیشه کشتن محمد بن علی(ع) بودند. چون جوادالأئمه از ام الفضل فرزندی نداشت، جعفر، ام الفضل (خواهرش) را تحریک کرد که محمد بن علی را مسموم کند. آن دو انگوری را به سم آغشته کردند و به امام خوراندند. ام الفضل پس از آن که امام را مسموم کرد، پشیمان شد و گریست؛ اما امام به او خبر داد که به بلایی دچار میشود که قابل درمان نباشد. درباره چگونگی شهادت او به دست ام الفضل گزارشهای دیگری نیز وجود دارد. بر اساس روایتی دیگر، وقتی مردم با معتصم بیعت کردند، او به عبدالملک زیات، والی مدینه، طی نامهای از او خواست محمد بن علی(ع) را همراه با ام الفضل روانه بغداد کند. وقتی امام جواد(ع) وارد بغداد شد، معتصم به ظاهر او را احترام کرد و تحفههایی برای او و ام الفضل فرستاد. بر پایه این روایت، معتصم شربت پرتقالی به وسیله غلام خود به نام اشناس برای او فرستاد. اشناس به امام گفت: خلیفه، پیش از شما از این شربت به گروهی از بزرگان از جمله احمد بن ابیدؤاد و سعید بن خضیب نوشانده و امر کرده که شما هم از آن بنوشید. امام فرمود: «آن را در شب مینوشم»؛ اما اشناس اصرار کرد که باید خنک نوشیده شود. سپس امام از آن نوشید و بر اثر آن به شهادت رسید.