درحال بارگذاری

گروه: بین الملل / حوزه تحلیل بین الملل/ایران شناسه: ۳۶۸۲۹۴ دی ۱۴۰۰ - ۵۱ : ۰۸ بازدید: ۵۱۴دیدگاه: ۰

تجربه‌ای تلخ از دخالت آمریکا در سرنگونی رژیم‌های مخالف

تجربه‌ای تلخ از دخالت آمریکا در سرنگونی رژیم‌های مخالف آمریکا هیچ حکومت مستقل یا حکومتی را که تابع سیاست‌های او نباشد برنمی‌تابد و از هر ابزاری برای سرنگونی آن استفاده می‌کند. یکی از این حکومت‌ها دولت سالوادور آلنده در کشور شیلی بود.

پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، در یادداشت دیروز درباره چگونگی رفتار آمریکا و اقدامات خصمانه آن در مبارزه با حکومت‌های انقلابی و غیروابسته به غرب نوشتم. در این زمینه تأکید کردم که آمریکا هیچ حکومت مستقل یا حکومتی را که تابع سیاست‌های او نباشد برنمی‌تابد و از هر ابزاری برای سرنگونی آن استفاده می‌کند.
یکی از این حکومت‌ها دولت سالوادور آلنده در کشور شیلی بود.
وقتی آلنده قدرت را به دست گرفت، آمریکا با انواع روش‌های براندازی که قبلأ بدان اشاره شد جنگ با آلنده را شروع کرد. پس از گذشت سه سال از قدرت گرفتن آلنده، پینوشه که از عوامل نفوذی آمریکا بود و فرمانده نیروی زمینی حکومت آلنده را تازه بر عهده گرفته بود، با یک کودتا از طریق بمباران کاخ ریاست جمهوری آلنده، دولت او را سرنگون کرد و با پشتیبانی آمریکا، خود قدرت را به دست گرفت. محصول حکومت پینوشه برقراری اختناق و قتل‌عام هزاران نفر از مردم شیلی بود. در همین خصوص اشاره‌ای به حوادث شیلی در دوران زمامداری این دو رئیس جمهوری می‌کنم.


مهم ترین اتفاقات در تاریخ سیاسی شیلی را باید در دوران زمامداری سالوادور آلنده رئیس‌جمهور چپ‌گرای این کشور و سپس دوران دیکتاتوری ژنرال پینوشه دنبال کرد؛ دو دوره‌ای که سایه‌های آن‌ها هنوز بر فراز شیلی سنگینی می‌کند. این ماجرا را شاید بتوان از سال 1970 میلادی روایت کرد؛ یعنی زمانی که شرایط به قدرت رسیدن رئیس‌جمهور سوسیالیستی مثل آلنده فراهم شده بود. دولت سوسیالیستی آلنده حکومتی دموکراتیک بود که به تدریج تغییر و تحولات زیادی را در این کشور رقم زد. ملی کردن برخی صنایع از جمله مس، تصرف کارخانه‌ها و مقابله محرومان با صاحبان صنایع و سرمایه از جمله وقایعی بود که در سه سال حکومت سالوادور آلنده رقم خورد.
اما آلنده با مشکلات زیادی مواجه بود. برخی گروه‌های چپ‌گرا از جمله نهضت چپ انقلابی به جای حمایت از آلنده او را به شدت مورد حمله قرار می‌دادند، آتش تنش‌ها را دامن می‌زدند، اشغال غیرقانونی کارخانه‌ها را رهبری می‌کردند و با پلیس به زد و خورد می‌پرداختند. چپ‌های رادیکال در شیلی عملا معتقد بودند آلنده بیش از اندازه به دموکراسی و اصلاحات پایبند است و به همین جهت خائن است.
از سوی دیگر، راست‌ها می‌خواستند جلو اعمال تغییرات اساسی توسط آلنده را بگیرند. با این وجود، آلنده حس شأن خوبی را به مردم شیلی هدیه کرد که برای بسیاری از آن‌ها اهمیت زیادی داشت.


با ایجاد نواع مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها، شیلی به تدریج با کمبود و قحطی مواجه شد. همه چیز صفی شده بود و اعتصاب و خرابکاری و خشونت به خوراک هر روزه مردم بدل شده بود.
 از تابستان 1972 به بعد، دائما شیلی صحنه اعتصاب و تحریم و تظاهرات موافقان یا مخالفان با آلنده بود و این مساله زندگی مردم را فلج کرده بود.
کم‌تر از سه هفته مانده به کودتای11 سپتامبر 1973، کارلوس پراتز فرمانده نیروی زمینی شیلی بر اثر فشارها وادار به استعفا شد. آلنده که «شنیده بود» معاون او یعنی ژنرال پینوشه چند بار از شرکت در توطئه چینی‌ها علیه حکومت سر باز زده، در انتصاب او به فرماندهی نیروی زمینی تردید نکرد و با دست خودش گور خودش را کند.

پینوشه در اقدامی خائنانه، علیه آلنده با پشتیبانی پنهانی آمریکا دست به کودتا زد.
در روز کودتای پینوشه، نیروی دریایی شیلی سرتاسر سواحل را به کنترل خود درآورد. نیروی هوایی کاخ ریاست جمهوری را بمباران کرد و تانک‌ها وارد سانتیاگو شدند. آلنده نیز در کاخ ریاست جمهوری به زندگی خود پایان داد.
پس از کودتا، ژنرال پینوشه سنت ارتش شیلی مبنی بر وفاداری به قانون اساسی را شکست و قدرت را خودش در اختیار گرفت. او فعالیت احزاب سیاسی را متوقف ساخت، کنگره را تعطیل کرد و برای تضمین امنیت رژیم نظامی‌اش، تلاش زیادی به خرج داد. در دوران زمامداری او عده زیادی- بنا به روایتی بین سه تا چهار هزار نفر- ناپدید و عده زیادی کشته شدند. روایات وحشت‌آوری نیز در خصوص روش‌های شکنجه آن رژیم بر سر زبان‌ها بود.


از مشهورترین چهره‌هایی که در جریان روزهای بعد از کودتا کشته شدند، موسیقیدان شیلیایی ویکتور خارا به همراه هفتاد نفر دیگر که به نام کاروان مرگ معروف شدند نیز از دیگر قربانیان کودتا در شیلی بودند. از وحشیانه‌ترین روش‌هایی که افراد پینوشه برای سرکوب مخالفان به‌کار می‌بردند پرتاب زنان باردار از هواپیما بود. او عقیده داشت که این روش برای انتقام‌گیری از هواداران آلنده است که سربازان او را کشته‌اند.
نقض مسلم و آشکار حقوق بشر در حکومت پینوشه با مداخله بین‌المللی خاصی مواجه نشد و در این میان نقش آمریکا کاملا مؤثر بود؛ زیرا واشنگتن به هر صورت از سقوط حکومت چپگرای آلنده در شیلی کاملا احساس رضایت می‌کرد.
 دیکتاتوری پینوشه روح مردم را ترسانده بود.


این گونه بود که مردم با تحلیل نادرست وقایع و پشتیبانی پشت پرده آمریکا از تحرکات خیابانی محکوم به از دست دادن حکومت انقلابی آلنده و تحمیل رژیمی خونخوار به اسم پینوشه شدند.
درباره میزان توانمندی آمریکا در شکست مخالفان در بخش بعدی بیش‌تر سخن خواهم گفت‌.
 برای کسب اطلاعات بیش‌تر در زمینه حکومت آلنده و پینوشه به منابع زیر مراجعه کنید.
1. تب تند آمریکای لاتین، نشر نی، 1385.
2. تاریخ جهان در قرن بیستم، نشر فرزان روز، چاپ اول، 1378.
3. ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی، نشر آگاه، چاپ دوم.

دکتر نصرالله شفیعی

اشتراک گذاری:
  • لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/36829کپی شد

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زیان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
    • پربازدیدترین ها
    • شبکه های اجتماعی
    • بازار
    • آخرین اخبار
    سایت تجاریایران تک دکورفروشگاه طبیب