پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، تجزیه و تحلیل رابطه بین افکار عمومی و سیاست خارجی در ایالات متحده از زمان پیشرفت مطالعات افکار عمومی پس از جنگ جهانی دوم، توسعه چشم گیری یافته و در سال های اخیر به ویژه پس از جنگ کشور عراق در سال 2003 همچنان ادامه دارد.
در طول سالهای بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم ( 1945- 1922) نظریه لیپمن – آلموند در باره رابطه بین افکار عمومی و سیاست خارجی بر عرصههای دانشگاهی و تخصصی حاکم بود. تئوری آنها این است که رابطه بین افکار عمومی و سیاست خارجی ضعیف و نامعتبر است. والتر لیپمن در کتاب معروف خود با نام "افکار عمومی"، که در سال 1922منتشر شد، اظهار داشت که اکثر افکار ما در مورد جهان، فقط "تصاویر ذهن ما" هستند، و ما در "دنیای ساختگی" زندگی میکنیم. به گفته لیپمن، این تصاویر یا کلیشهها، یک مبنای قابل اعتمادی یا منبع معتبری برای شکل دادن به سیاست خارجی نیستند.
به همین ترتیب، گابریل آلموند(1950) در کتاب خود " مردم آمریکا و سیاست خارجی" اعتقاد دارد که عموم مردم کم اطلاع هستند و نسبت به وقایع مختلف با بیتفاوتی، واکنش نشان میدهند. بنابراین، سیاستگذاران نمیتوانند به واکنشهای مردم برای شکل دادن به سیاست خارجی متکی باشند.
در سالهای بین جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام، هیچ چالش قابل توجهی برای نظریه لیپمن – آلموند وجود نداشت. در مقابل، دانشگاهیان با این عقاید کلیشهای در باره افکار عمومی و رابطه ضعیف آن با سیاست خارجی پیروی کردند. موضوع اصلی این دوره این بود که " مردم آمریکا، که نسبت به امور جهانی آگاه نبودند و نسبت به وقایع خارجی بی تفاوت بودند، به جز در موارد جنگ یا بحران، مبانی بسیار ضعیفی را ارائه میدهند که براساس آن میتوان مسئولیت پیگیری منافع ملی را حیاتی دانست."
از زمان پایان جنگ ویتنام تا نزدیک به پایان قرن بیستم، کارهای دانشگاهی زیادی صورت گرفته است که به صورت تجربی این فرضیهها و ایدهها مورد بررسی قرار گرفته است. محققان از شیوهها، ابزارها و روشهای متعددی برای بررسی این رابطه استفاده کردهاند. نتایج این مطالعات نشان داد که اگر چه افکار عمومی، پایدار و تا حدودی نسبت به تغییر رویدادها بیتفاوت است اما "قادر به استفاده از آرشیو اطلاعات محدود خود برای ایجادمنطقی منسجم از تحولات بینالمللی است."
در چند سال گذشته، شاهد آغاز تئوریها و الگوهای بیشماری هستیم که رابطه بین افکار عمومی و سیاست خارجی را توضیح میدهد، نظیر تئوری محدودیت سوبل، نظریه اثر سی ان ان و مدل فعال سازی آبشار و موارد دیگر. تئوری رایج در بخش آخر این است که افکار عمومی بر سیاست خارجی تأثیر دارد؛ این تأثیر همیشه غیرمستقیم است و با سایر عوامل هماهنگ است. بعضی اوقات افکار عمومی نقش متغیر مستقل و گاهی اوقات نقش متغیر وابسته را بازی میکند و بعضی اوقات به عوامل و متغیرهای دیگر بستگی دارد. اکنون در باره نظریه و تئوریهای مورد اشاره توضیحاتی ارائه میگردد.
نظریه تئوری محدودیت سوبل
ریچارد سوبل در کتاب خود با عنوان " تأثیر افکار عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده از زمان جنگ ویتنام"، به این موضوع میپردازد که چگونه بیش از پنج دولت در کاخ سفید از زمان جنگ ویتنام تا جنگ بوسنی در افکار عمومی واکنش نشان دادند، سوبل(2001) نظریه محدودیت خود را در مورد رابطه بین افکار عمومی و سیاست خارجی آمریکا معرفی میکند. استدلال کلی این نظریه این است که: " افکار عمومی، نظریه مداخله خارجی را محدود میکند، اما آن را تعیین نمیکند. به عبارت دیگر، نگرش عموم، برای سیاستگذاران که ممکن است به آن عمل کنند، محدویتهایی اعمال کنند. در بطن آن دسته از پارامترهای مورد توافق مجاز، تصمیم گیرندگان ممکن است با هزینههای کم یا بیشتر سیاسی و صلاحدید نسبی در مورد سیاستهایی که باید انتخاب کنند، عمل میکنند. این احتیاط زمانی بیشتر میشود که با اختلاف کمتر و حمایت بیشتری مغایر باشد. طبق این نظریه، دو هدف اصلی وجود دارد که مقامات دولتی در مورد افکار عمومی دنبال میکنند؛ اول حمایت کافی عمومی از سیاستهای خود و دوم تضمین از انتخاب مجدد در انتخابات بعدی. سوبل انگیزه های مختلفی را توضیح میدهد که مقامات دولتی را وادار کند تا افکار عمومی را در فرآیند تصمیم گیری در نظر بگیرند به متن زیر دقت شود:
" رؤسای جمهور به محبوبیت خود اهمیت میدهند زیرا این امر بر توانایی آنها در انجام اراده خود با افراد درگیر در فرآیند سیاستگذاری، تأثیر میگذارد. سیاستگذاران ملی میبایست به فکر این موضوع باشند که خود را در کنار سایر مردم ببینند. از آن جایی که سیاستگذاران در باره این موضوع فکر میکنند، جایگاه عمومی برای آنها منبع تأثیر است. به طور خلاصه، هرچه رییس جمهور محبوب تر باشد، احتمال انجام برنامه سیاسی وی بیشتر است."
بنابراین، معانی غیر مستقیم محدودیت از جمله تأثیرگذاری افکار عمومی بر میزان محبوبیت ریاست جمهوری مهمترین معنی محدودیت است که افکار عمومی میتواند به منظور جلوگیری از تأثیر منفی بر روی سیاستها یا انتصابات سیاستگذاران به دلیل عدم رضایت عمومی از مقامات رسمی که سعی در آموزش، جهت دهی و حتی دستکاری و مغلطه کاری افکار عمومی دارند؛ به سیاستگذاران تحمیل کنند. بدیهی است که واکنش سیاستگذاران در مورد " دیدگاه آنها در باره رابطه صحیح بین نگرشها و تصمیمات سیاسی" بستگی به برداشت آنها از سه نوع محیط مختلف افکار عمومی دارد که این محیطها عبارتند از: محیط جامعه، محبوبیت یا رضایت از ریاست جمهوری، و نگرش خاص به گزینههای سیاسی دولت.
سوبل نتیجه میگیرد که رابطه جامعه- سیاست یک طرفه نیست، از جامعه گرفته تا سیاست یا بالعکس این موضوع دو سویه است. افکار عمومی محدودیتهایی را بر آن چه که سیاستگذاران میتوانند انجام دهند به وجود میآورند، اما رهبری جهت دهی این امر نیز مهم است زیرا که سیاستگذاران نیز میتوانند با تکیه بر رسانهها، از طریق آموزش، جهت دهی و دستکاری، بر افکار عمومی به طور گسترده تأثیر گذارند.
نظریه اثر CNN
نظریه اثر CNN" یک نظریه در علوم سیاسی و مطالعات رسانهای است که استدلال میکند تأسیس شبکه خبری تلویزیونی مردمی 24 ساعته بینالمللی یعنی سی ان ان، تأثیر عمدهای در سیاست خارجی دولتها در اواخر دوره جنگ سرد داشت. س ان ان و سایر نهادهای خبری در دوران پس از جنگ سرد، تأثیر مشابهی داشتهاند. باید اذعان داشت که شبکههای تلویزیونی جهانی مانند CNN و BBCبه یک عامل تعیین کننده در شکل گیری سیاست خارجی تبدیل شدهاند و البته باید به این موضوع و ماجرا شبکههای ماهوارهای نیز افزوده شود که همسو با یکدیگر سیاستگذاران را با فشارهای خبری وادار به تصمیم گیری سریع مینمایند تا اقدامی را در خصوص موضوعی خاص و حساس در سطح داخلی و بینالمللی انجام دهند.
رسانهها سه کارکرد عمده دارند؛ اول آنکه در تعیین برنامه سیاستگذاری تآثیرگذارند، دوم آن که میتوانند مانعی برای دستیابی به اهداف سیاستگذاری باشند و سوم این که رسانهها به دولت فشار میآورند تا سکوت خود را در خصوص برخی مسائل رها کنند و فرآیند تصمیم گیری در آن زمینه را تسریع نمایند که در صورت تعلل رسانهها خود افشاگری خواهند نمود.
نظریه مدل فعال سازی آبشار
این مدل برای توضیح نحوه کنترل کاخ سفید براحساسات و افکار عموم از طریق چارچوبهایی که در مورد مسائل سیاست خارجی در کلیه رسانههای جمعی گسترش یابد، استفاده میگردد. اصطلاح " مدل آبشار" اصطلاح بجا و مناسبی است زیرا بر ماهیت از بالا به پایین گسترش این چارچوبها تأکید دارد، زیرا برخی بازیگران نسبت به سایرین، ابتدا در رسانهها، در ذهن خبرنگاران و بعدها در جامعه، قادر به تحمیل ایدهها و افکارخود هستند، در نتیجه، میتوانیم با کنترل ایدههای مربوط به این موضوع، مدل آبشاری را راهی برای دستکاری و جهت دهی در نظر بگیریم.
طبق گفته رابرت انتمن؛ "مدل آبشار فرض میکند که مفهوم گسترش فعال سازی شبکه درهر سطح از سیستم کاربرد دارد. گسترش فعال کردن افکار یا گرهها در یک شبکه دانش در درون ذهن هر فردی( عضوی از اعضای کنگره، یک خبرنگار یا شهروند) با نحوه گردش ایدهها در شبکههای بین فردی و انتشار کلمات و تصاویر در حال تبیین در سراسر رسانههای مختلف، موازی است.
لازم به ذکر است که در مدل فعال سازی آبشار، پنج فرضیه وجود دارد که در ذیل به آنها اشاره میگردد:
1- رییس جمهور هنگامی که "به لحاظ فرهنگی با امور خارجی موافق یا مخالف" باشد، بسیار قادر خواهد بود تا امور خارجی را تبیین و جهت دهی کند.
2- روزنامه نگاران انگیزهای دارند که دیدگاههای مختلف در باره سیاست خارجی را در گزارشات خود درج کنند. این فرصتی است تا وقتی رویداد یا موضوع مبهمی وجود دارد، بیشترین دسترسی به آنها صورت گیرد.
3- نخبگان سیاسی برای بقای سیاسی خود ارزش قائل هستند؛ بنابراین آنها به افکار عمومی هم اهمیت میدهند و هم توجه میکنند." وقتی اکثریت زیادی به سمت رییس جمهور تمایل مثبت پیدا میکنند، رهبران دیگر تمایل به سکوت دارند و بعید است پوشش دیدگاههای مخالف، یک چارچوب ضد منسجم ایجاد کند.
4- "در دوره پس از جنگ سرد، اگر کاخ سفید روابط خود را با سایر نخبگان و روزنامه نگاران درست مدیریت نکند، به خصوص اگر نتواند دلایل قانع کنندهای برای حمایت از خط و جناحی که حمایت میکند، پیدا کند، یک رییس جمهور ممکن است کنترل شکل گیری امور خارجی دولت خود را از دست بدهد.
5- پایان الگوی جنگ سرد" واکنش مردم نسبت به امور خارجی را کمتر قابل پیش بینی کرده است" و همین امر تأثیر رسانهها را افزایش داده است.
References
1- Richard Sobel(2001) the impact of public opinion on u.s. foreiegn policy since Vietnam. New York, oxfort university press.
2- Walter Lippmann(1991) public opinion; with new introduction by Michael Curtis. London, transaction publishers. Pp.
3- Gabriel almond(1950) ) the American people and foreiegn policy. New York, praeger.
4- Robert entman (2004) projections of power: farming news, public opinion on u.s. foreiegn policy. The university of Chicago press.
5- گلشاهی؛ محمد( 1400). تأثیر افکار عمومی بر سیاست خارجی آمریکا در قبال کشور عراق(2011- 1990). تهران. مناره.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/64631