پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، تعلل بایدن و عدم اتخاذ تصميمات جسورانه وی برای رفع آخرين موانع توافق احياي برجام؛ مذاکرات برجامی در وین را در بن بست قرار داده و سرنوشت آن را پس از ماهها مذاکرات سنگین و نفس گیر در هالهای از ابهام رها نموده است. بایدن و دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکره کننده آنها در طول یکسال اخیر ثابت کردهاند قدرت تصمیم گیری خود را نسبت به این موضوع مهم بینالمللی از دست دادهاند و ارادهای برای اتمام این مذاکرات ندارند. این نکته مهم را برخی تحلیلگران داخلی و بینالمللی و حتی دهها چهره شاخص از طريق یادداشتها، مقالات، بيانيههاي مطبوعاتي و نامههاي سرگشاده که اغلب دولت و رئيسجمهوري آمريکا را خطاب قرار داده و ميدهند به خوبی دریافته و به آن اشارهای درست داشتهاند و خواستار حل فوري مذاکرات برجامی در وین شدهاند و اعتقاد دارند برای تسریع توافق احیای برجام، آمریکاییان باید اسم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از ليست موسوم به FTO خارج و حذف نمایند تا دستيابي به توافق براي بازگشت به توافق هستهاي 2015 امکان پذیر گردد. ایستادگی آمریکا در این خصوص و تن ندادنش به خواست مشروع ایران در این موضوع که باید محقق شود موجب توقف بیش از دوماه در مذاکرات وین شده است که چه بسا این توقف و فقدان اراده بایدن برای رسیدن به توافق، شکست رسمی مذاکرات در وین رقم خورد که قطعا این شکست در چنین سطحی تبعات سیاسی و حقوقی خاص خودش را دارد و آثارش میتواند تأثیراتی را بر روابط بینالمللی مترتب سازد و تنشهایی را در سطح منطقه و فرامنطقهای تحمیل نماید.
با توجه به آن چه که در این چند سطر بیان گردید میتوان نگرانی دو مقام سابق امور ضدتروريسم وزارت خارجه آمريکا را در این ارتباط درک کرد و فهمید چرا در مقالهاي براي واشنگتن پست با عنوان «بايدن بايد سياست تخيلي ترامپ در باره ايران را معکوس کند» خواستار اقدام رئيسجمهوري آمريکا براي حل مناقشه درباره درخواست ايران براي حذف سپاه پاسداران از ليست موسوم به FTO به عنوان پيششرط احياي برجام شدهاند و چرا اين پرسش را مطرح ميکنند که «آيا درخشش اين دستاورد سياستخارجي شديدا حياتي، در مقابل حملات سياسي تکراري و توخالي شاهينهاي ضد ايران - که به هرحال قرار است به هر توافق احتمالي با ايران به شکل مشابه حملهور شوند- برجستهتر نيست؟.»[1]
بایدن نشان داده که از ضعف مفرط تصمیم گیری برخوردار است و هرگز قادر نمیباشد تیم مذاکره کننده خود در برجام را هدایت کند و بر افکار آنان تأثیرگذار باشد. بایدن علی رغم شعارهای انتخاباتی خود در زمینه بازگشت به برجام تا به امروز نتوانسته است به وعدههایش جامه عمل پوشاند و لذا همین امر باعث گشته در مسیر ترامپ حرکت کند و همان سیاستهای غلط گذشته تحریم ایران را با رونویسی از دست ترامپ و اوباما ادامه دهد و در گل بماند و همچنان تحت تأثیر آنها در مسیر غلط گذشته گام بردارد و نتواند مانع فرصت سوزی شود و با بینش سلیم احیای آبروی سیاسی ابرقدرتی چون آمریکا را در سطح بینالملل و جهان نماید و بیش از این اقتدار رو به افول کشورش را مضحکه جهانی ننماید. با این بایدن که فاقد اراده سیاسی و گرفتار و اسیر دست افراط و تفریط تندروهای جمهوری خواه و دموکرات و همچنین لابی صهیونیستها و برخی کشورهای اروپایی میباشد بعید است احیای برجام و مطالبات ایران تحقق یابد و بازگشت آمریکا به برجام سرانجامی داشته باشد.
این نکته مکرر در مکرر از سوی مسئولان آمریکایی که نشان از زیاده خواهیها و سلطه طلبی آمریکاییان دارد اظهار و بیان گشته است که میتوان به طور نمونه به این گفته رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اشاره داشت که روز چهارشنبه 4 خرداد ماه سال جاری در نشست کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفته است: «پس از گذشت بیش از یک سال از گفتوگوها... زمان رو به اتمام است. ما توافقی با ایران نداریم و چشمانداز دستیابی به آن در بهترین حالت، ضعیف است». آیا با چنین منطقی که از قلدری ناشی میشود و هر چند هم پنجره دیپلماسی برایشان تا الی الابد باز باشد؛ میتوان انتظار داشت و امیدوار بود به نتیجه منتهی و منتج گردد؟
ایران بنا به دلایل عدیده داخلی و بینالمللی مایل است این توافق صورت پذیرد اما هرگز سرنوشت کشور را به آن گره نزده است و امور مشروع و صلح آمیز هستهای و دفاعی خودش را هم قربانی این مسیرکه با فرصت سوزی آمریکا و متحدانش تدارک دیده شده است گره نخواهد زد و با قدرت و اقتدار به حرکت روبه رشدش در این زمینه و همه زمینهها ادامه خواهد داد و هرگز تسلیم فشارهای سیاسی مزورانه این قدرتهای پوشالی رو به افول و رسانههای تبلیغاتی مزدور آنها ( چه مکتوب، چه شنیداری، چه مجازی و در شبکه اجتماعی ) نخواهد شد و با چشم انداز به آینده، رشد، تعالی و پیشرفت خود را با بهره گیری از ظرفیتها، استعدادها و توانمندیهای علمی نخبگان همین سرزمین رقم خواهد زد.
ایران هستهای تحریم پذیر نمیباشد و ثابت کرد فشارهای حداکثری ترامپ و فشارهای هوشمندانه بایدن که هردو لبه یک قیچی هستند راه به جایی نبرده و در برابر اراده مردم ایران محکوم به شکست هستند و این شکست بارها و بارها از سوی ترامپ و بایدن با خفت بیان شده است اما همچنان این درب بر حماقت امثال بایدن و ترامپ بر همان پاشنه میچرخد و دل آنان را خوش کرده و مینماید که گویی این چنین خیالشان از ایران راحت میشود و تسکین مییابند. اگر اصرار دارند بر همین حال بمانند بمانند که ایران در یک سال اخیر از تحریمها عبور کرده، آنها را با هوشمندی دور زده و راهش را به بازارهای جهانی یافته است.
مسلما آینده از آن ایران و ایرانی است و این کشور بزودی و با درایت رهبر معظم انقلاب و هدایتهایش و صبوری و شکیبایی و پشتیبانی و حمایت های مردمش از تنشها و چالشها و بحرانها و تحریمهای ظالمانه ضد حقوق بشری که همگی حاصل برخوردهای خصمانه دشمنان این ملت میباشد با قدرت ملی و حفظ منافع ملی از مشکلات و سختیهای بی شمار اقتصادی که آمریکاییان و متحدان راهبردیش به این سرزمین بزرگ تحمیل نمودهاند عبور خواهد کرد و با نشاط هرچه تمام تر این پیروزی را با شکر گزاری به درگاه ذات باری تعالی جشن خواهد گرفت.
پینوشت:
[1] - دنيل بنجامين هماهنگ کننده مبارزه با تروريسم در وزارت خارجه آمريکا (دولت اول اوباما/ 2009 تا 2012) و جيسونام.بلازاکيس مدير دفتر مبارزه با تروريسم وزارت خارجه (دولتهاي اوباما و ترامپ/ 2008 تا 2018) معتقدند که نامگذاري سپاه پاسداران ذيل ليست موسوم به FTO «تنها يک سياست تخيلي توخالي ديگر ترامپ بود که اکنون ضرورت معکوس کردن آن در ازاي دستيابي به يک توافق حياتي که يک پيروزي بزرگ ديپلماتيک خواهد بود، کاملاً قابل درک است.»
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/62120