درحال بارگذاری

گروه: فرهنگ / حوزه قرآن و فعالیت های دینی/ایران شناسه: ۹۲۳۵۷۲۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱ : ۱۰ بازدید: ۸۰۰۱دیدگاه: ۰

محورهاي مبانی وحدت در اسلام

محورهاي مبانی وحدت در اسلام دریک جامعه بابودن گروه‌های سیاسی، اقلیت‌های مذهبی و افراد مختلف نیاز به عوامل و حلقه‌های اتصالی است که همه اعضای یک جامعه را مانند دانه‌های تسبیح با هم پیوند دهند؛ از این رو دانشمندان برای ایجاد همبستگی در یک جامعه عواملی را مانند زبان، ملیت، جغرافیا... مطرح کرده‌اند.

پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، دریک جامعه بابودن گروه‌های سیاسی، اقلیت‌های مذهبی و افراد مختلف نیاز به عوامل و حلقه‌های اتصالی است که همه اعضای یک جامعه را مانند دانه‌های تسبیح با هم پیوند دهند؛ از این رو دانشمندان برای ایجاد همبستگی در یک جامعه عواملی را مانند زبان، ملیت، جغرافیا... مطرح کرده‌اند؛ ولی در اسلام گر چه این عناصر نادیده گرفته نشده است، ولی این عوامل عناصراصلی وحدت نیستند، به دلیل این که این عوامل ظاهری و صوری هستند. شاهدش همانا جنگ‌های داخلی وقومی در یک جامعه است. به قول مولوی:

                پس زبان محرمی خوددیگراست                  همدلی ازهمزبانی بهتراست  

در  قرآن نیزآمده است: «ای رسول من! تو اگر بخواهی همه ذخایر زمینی را توزیع کنی تا مردم را متحد کنی، نمی توانی وآن خداست که بین قلب‌ها الفت ایجاد می کند.»[1]

منظور از وحدت مسلمانان این است که همه مسلمانان با وجود دیدگاه‌ها و سلیقه های متفاوت، در برابر دشمنان مشترک هماهنگ و منسجم عمل کنند. وحدت به معنای کنار گذاشتن مذاهب و آرای آن و ایجاد مذهب جدید نیست و از دیدگاه قرآن، ضرورت و اهمیت اتحاد، از اساسی ترین مسائل اجتماعی و دینی مسلمانان است.

در اهمیت و ضرورت اتحاد و همدلی در میان مسلمانان از دیدگاه قرآن، هیچ تردیدی وجود ندارد و قاطعانه می توان گفت که یکی از مسائل اجتماعی، که قرآن بیش از هرچیز دیگر بر آن تأکید دارد، وحدت میان پیروان آن است. قرآن این مهم را در قالب آیات متعدد و شکل های گوناگون، مورد توجه ویژه قرار داده است و نه تنها همسویی و همرنگی مسلمانان را برای نیل به اهداف بلند اسلام دانسته، که آن را یکی از اساسی ترین و اصلی ترین آرمان های خود برشمرده است.

 

عوامل ایجاد وحدت

از آيه مذكوراستفاده می شودکه برای ایجاد وحدت نیازبه عوامل دیگری است که درخود قرآن وروایات بدان اشاره شده است که این عوامل عبارتند از:

 

1. اسلام و ایمان

در منابع اسلامی مسلمان به کسی گفته می‌شود که به وحدانیت خدا، رسالت پیامبر (ص)و معاد ایمان داشته باشد و آن را به زبان آورد. چنین کسی در دایره اسلام داخل شده است و جان، مال و آبروی او محترم و حفظ آنها بر همه واجب است. روایات فراوان در مورد این مطلب در منابع فریقین وارد شده‌اند که برخی از آن را متذکر می‌شویم:

ازرسول‌خدا(ص) نقل شده است: «من قال لا‌اله الاّ الله وکفر بما یعبدون من دون الله حرم ماله ودمه وحسابه علی الله: هر کس«لا اله الاّ الله» بگوید و عبادت غیرخدا را انکار کند، جان و مال او محترم است و حساب او با خداوند است.»[2]

عمربن خطاب نقل می‌کند، ما خدمت رسول‌خدا(ص) بودیم. شخصی آمد و از آن حضرت پرسید: ای محمد(ص)! ایمان چیست؟ فرمود:«ان تؤمن بالله وملائکته وکتبه و رسله و الیوم الاخر... و قال: فما الاسلام؟قال: شهادة ان لا‌اله الاّ الله وانّ محمداً عبده ورسوله واقامه الصلاه وایتاء الزکاه وحجّ البیت وصوم رمضان...: ایمان یعنی ایمان آوردن به خدا، فرشتگان، کتاب های خدا و رسولانش و روز رستاخیز. گفت: اسلام چیست؟ فرمود: اسلام یعنی از اقرار و شهادت «لا اله الاّ الله ومحمداً عبده و رسوله»، اقامه نماز، دادن زکات، انجام حج و روزه ماه مبارک رمضان.»[3]

 

2. قرآن

یکی ازاساسی‌ترین مبانی و محورهای انسجام اسلامی قرآن کریم است. همه مسلمانان با اختلاف فرق و مکاتب گوناگون براین باورندکه قرآن مجید وحی الهی است ودرآن هیچ‌گونه تحریفی صورت نگرفته است.همچنین احکام و دستورهای قرآن را بدون هیچ‌گونه تردیدی واجب‌الاتباع و منکرآن را از زمره اسلام خارج می‌دانند. قرآن مجید وسیله محکمی است که چنگ زدن به آن، باعث سعادت دنیوی و اخروی بشراست. خداوند قرآن را به ریسمان خود تعبیرکرده است: «واعتصموابحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا».[4]

 

3.پیامبر اسلام(ص)

یکی از محورهای وحدت امت اسلامی، وجود مقدس پیامبراسلام (ص) است. نقش پیامبردرایجاد وحدت ازاین جهت قابل بررسی است:

نخست آن که او فرستاده خداوند بوده وتا قیامت پیامبرهمه مردم است.[5] ازاین جهت اوبه عنوان پیامبرواحد، مورد قبول همگان است.درصدر اسلام مسلمانان مانند پروانه دورشمع وجودی آن حضرت می چرخیدند ووجودپیامبر(ص) مسلمانان رامانند دانه های تسبیح به هم پیوند می داد.مسلمانان صدراسلام آن چنان پیامبررادوست می داشتند که درجنگ ها برای حفظ جان پیامبرازیک دیگر سبقت می گرفتند.دشمنان اسلام از وجود پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان مهره اتحاد و عامل همبستگی مسلمانان وحشت داشتند؛ از این رو در جنگ احد برای این که اختلاف ایجاد کنند، شایعه کردند که پیامبر(ص)کشته شده است.درعصرحاضرنیزاهانت سلمان رشدی به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص)، نشان داد که مسلمانان          نمی توانند اهانت به او را تحمل کنند. اقبال لاهوری گفته است:

دل به محبوب حجازی بسته ایم                               زین جهت با یکدیگرپیوسته ایم  

عشق اوسرمایه جمعیت است                                 همچون خون اندرعروق ملت است  

عشق در جان و نسب در پیکر است                      رشته عشق ازنسب محکم تراست  

عشق ورزی،ازنسب باید گذشت                         هم زایران وعرب باید گذشت  

امت اومثل اونورحق است                               هستی ما ازوجودش مشتق است

دوم آن که پیامبر اسلام (ص) علاوه برآن که رسول خدا است، رهبرجهان اسلام نیز می باشد. بی تردید رهبرنقش بنیادی در وحدت دارد.

مرحوم طبرسی درذیل آیه:«واعتصموابحبل اللّه جمعیاً ولا تفرقوا»می نویسد:مقصوداز«حبل اللّه»پیامبر اسلام است.[6]

امام علی (ع) در هنگام درگیری  با اهل شام، از اختلافات بین مسلمانان اظهار گرانی نموده و از پیامبر واحد و خداوند واحد به عنوان محورهای همگرایی یاد نموده است:« وکان بدء امرنا أناالتقینا والقوم من اهل الشام و الظاهران ربنا واحد و نبیّنا واحد  و دعوتنا فی الاسلام واحد»؛  جریان کارمان  با  درگیری با گروهی از اهل شام آغاز شد، در حالی که به ظاهرپروردگارمان، پیامبرمان و دعوت اسلامیمان یکی بود.

همچنین آن حضرت فرمود:«اما همین که حضرت پیامبراسلام (ص ) درگذشت، مسلمانان به کشمکش پرداختند.»

ازجملات امام علی (ع)این نکته استفاده می شود که مسلمانان با داشتن محورهای اتحاد مانند وجود پیامبرودین واحد نباید اختلاف داشته باشند.ازسوی دیگرمسلمانان بعد ازرحلت پیامبر(ص) اختلاف پیدا کردند و در زمان حیات او مسلمانان متحد بودند.

 

4. مصالح عمومی

یکی ازعوامل مهم ایجاد وحدت، مصالح عمومی است. درجامعه ای که اقلیت های مذهبی،جناح های سیاسی و... وجود دارند، حق فردی وگروهی نیزوجود دارند که ممکن است این حقوق درتعارض قرار گرفته،تنش ایجاد کنند.برای جلوگیری ازاختلافات نیازبه محوراتحاد است که حلقه اتصال همه افراد و گروه ها می باشد.برهمین اساس است که هرگاه مصالح عمومی یک جامعه درمعرض تهدید قرارگیرد، مصالح فردی و گروهی نادیده گرفته می شود وهمه افراد متحد شده ازآن دفاع می کنند.

در جامعه اسلامی نیز جناح های سیاسی و افرادی باسلیقه های مختلف وجود دارند که گاهی تعارض در رعایت حقوق آن ها به وجود آمده و تضارب افکار زمینه برخی از اختلافات را به وجود می آورد. برای ایجاد وحدت نیاز به محور وحدت است که همانا «مصالح عمومی» است. امام علی علیه السلام علی رغم آن که ولایت را حق مسلم خود دانسته[7] وبارها ازآن دفاع کرده است، ولی دربرابرخلفای سه گانه قیام نکرده، 25 سال سکوت کرد. سکوت امام این پرسش رانیزبه وجود می آورد که چه عامل یا عواملی سبب شدند که آن حضرت قیام نکرده وحتی با خلفا بیعت نموده وبا آنان همکاری کند؟[8]

واقعیت این است که سکوت امام و همکاری او با خلفا در راستای مصالح عمومی صورت گرفت. اوضاع سیاسی و اجتماعی... صدر اسلام نشان می دهد که بعد از رحلت پیامبر (ص)،اسلام و مسلمانان دچار مشکلات و بحران های خطرساز فراوان شده که هر کدام آن ها برای اسلام و مسلمانان خطرات جدی بودند. ظهور پیامبران دروغین، ارتداد و اختلافات شدید بین مسلمانان را می توان ازجمله آن ها ذکرکرد.[9]

ابن هشام می نویسد: «چون پیامبر وفات نمود، بلا و مصیبت برمسلمانان بزرگ شد، یهودیان سربرافراشته و مسیحیان خوشحالی کردند. اهل نفاق ازدین برگشته واعراب می خواستند مرتد شوند. اهل مکه  می خواستند مجدداً بت پرستی کرده ودین پیامبررا منسوخ نمایند.»[10]

در جایی که دین درخطر است ودشمنان مصالح عمومی مسلمانان را به خطر انداخته وهرگونه اختلاف ضربه بر پیکر امت اسلامی است، باید همه افراد جامعه متحد شوند.

امام علی علیه السلام که خود یکی از سنگربانان دین و طلایه داران وحدت است، در چنین فضایی یکی ازعلل سکوت خود را رعایت مصالح عمومی و حفظ وحدت اسلامی بیان کرد: « و ایم اللّه لولا مخافه الفرقه بین المسلمین و ان یعود الکفرو یبورالدین لکنا غیرما کنا لهم علیه: به خدا سوگند! اگر ترس وقوع تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهی دین نبود، رفتار ما با آن ها طور دیگری بود.» [11]

همچنین آن حضرت درجواب ابوسفیان بعد ازتشکیل سقیفه - که به عنوان حمایت ازعلی (ع)  می خواست فتنه به پا کند- همگان را به وحدت فراخواند: «ایهاالناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاه و عرّجوا عن طریق المنافره وضعوا تیجان المفاخره:اي مردم امواج کوه پیکرفتنه هاراباکشتی های نجات(علم،ایمان واتحاد) درهم شکنید؛ ازراه اختلاف وپراکندگی کنارآیید، تاج تفاخروبرتری جویی ازسربنهید.»[12]

 

5 . ارزشها

هرجامعه ای وارث سنت واصول پذیرفته ای شده است که مردم آن جامعه به آن ها علاقمند بوده و حفظ آن اصول،عامل وحدت است.جامعه اسلامی نیزسنّتها واصولی دارد که می توان ازآن ها به عنوان ارزش های اسلامی یاد کرد. هویت و استقلال جامعه اسلامی بستگی به پاسداری آن ها داشته وحفظ آن ها یکی از مؤلفه های وحدت اسلامی است که هرگاه دشمنان آن ارزشها را تهدید کردند، باهم متحد شده و از آن ها پاسداری و دفاع کنند.

امام علی (ع) به مالک اشتردستورمی دهد که سنت های دیگرایجاد نکرده، پاسدارارزش های اسلامی باشند، که آن ارزش ها سبب وحدت اسلامی است:«هیچ سنّت شایسته ای را مشکن که معیارعمل بزرگان این امت بوده است و همبستگی و کار ملت بر محورش سامان می یافته است وهیچ راه و رسم جدیدی ایجاد مکن که به سنّتی ازاین سنّت ها آسیب برساند.»[13]

 

 6 .حقانیت

یکی ازعوامل مهم ایجاد وحدت،حقانیت است. اگرافراد جامعه ای براین باورباشندکه آنان برحق هستند،بایدبا بهره گیری ازاین عنصر در برابردشمنان باطل گرا همداستان ومتحد شوند.امام علی (ع) نیز ازحقانیت به عنوان محورهمبستگی یاد نمود؛ چنان چه آن حضرت درپی جنایات سپاهیان معاویه درشهر انبار،سپاهیان خودرا به خاطرسستی درجهاد، نکوهش نموده وفرمود:«واللّه یمیت القلب ویجلب الهم اجتماع هولاء القوم علی باطلهم وتفرقکم عن حقکم:به خدا سوگند!که چنین وضعی قلب رامی میراند و ازهرسو غم واندوه برمی انگیزدکه این قوم برباطل خویش متحد وهمداستان اند وشما برمحورحقتان پراکنده اید؛یعنی شما که برحق هستید، باید متحد باشید.»[14]

پیام این جملات حضرت آن است که همه حق گویان جهان با محوریت حق، دربرابرهمه باطل گران با محوریت باطل همداستان شوند.

 

7. حکومت و رهبری

حکومت و رهبری آن مؤثرترین عامل همسویی و همگرایی است. دراین جا این پرسش قابل طرح است که اصولاً چگونه حکومت عامل وحدت است؟ در جواب باید گفت: حکومت نقش بنیادی دربرقراری امنیت، نظم و اجرای قوانین دارد. ازاین رو همه جوامع خالی از حکومت نبوده و همگان برضرورت آن اتفاق دارند. برهمین اساس هرگاه حکومت مورد قبول آنان تهدید شود،ازآن دفاع نموده وهمه مردم متحد می شوند. در جامعه اسلامی بویژه درفرهنگ شیعی،حکومت جایگاه الهی داشته وامامت ادامه رسالت می باشد. ازاین روحفظ نظام ازاهمّ واجبات بوده و رهبر محوروقطب حکومت می باشد؛ چنان چه امام علی (ع) ازخود به عنوان محور جامعه وازامامت به عنوان نظم دهنده امت اسلامی یاد کرده است:

«واقعیت جزاین نیست که من قطب آسیابم، و چرخ های کشورباید برمحورم هماره بچرخد و من در جای خویش ثابت بمانم.اگر لحظه ای من جایگاهم را رهاکنم، مدارش سرگردان می شود وسنگ زیرین آن به لرزش می گراید...»[15]

امام خمینی قدس سره حکومت را به عنوان عامل وحدت بیان کرد: «تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است، چنانکه حضرت زهرا علیهاالسلام در خطبه ای فرمود:امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.»[16]

بی تردید حکومت الهی ورهبری آن ریسمانی است که همه مهره ها رادرنظام اسلامی به هم پیوند می دهد. چنان چه امام علی (ع)فرمود: «موقعیت زمامدار، همچون ریسمانی است که مهره ها را در نظام می کشد و آن ها را جمع کرده و ارتباط می بخشد. اگرریسمانی ازهم بگسلد، مهره ها پراکنده می شوند و هرکدام به جایی فروخواهد افتاد،پس هرگزنتوان همه راجمع آوری نمود وازنو نظام بخشید.»[17]

 

وحدت امت اسلامی، یکی‌ از مهم‌ترین‌ ضرورت‌های‌ تاریخی‌، اجتماعی‌ و سیاسی‌ مسلمانان‌

وحدت امت اسلامی، یکی‌ از مهم‌ترین‌ ضرورت‌های‌ تاریخی‌، اجتماعی‌ و سیاسی‌ مسلمانان‌ و از مهم‌ترین‌ عوامل‌ عزت‌ و پیروزی‌ آنها در همه صحنه‌هاست‌. در مقابل‌، اختلاف و تفرقه جز ذلت‌ و پراکندگی‌ ، به‌ هدر رفتن‌ نیروهای‌ فکری‌ و سرمایه‌های‌ انسانی‌ امت‌ اسلامی‌ و سلطه دشمنان ثمری‌ نخواهد داشت‌.

 شکی‌ نیست‌ که‌ وحدت‌، هم‌ به‌ حکم‌ عقل‌ و هم‌ به‌ حکم‌ قطعی‌ شرع‌، ضرورت‌ دارد. مسلمانان هرگز نباید این‌ نکته‌ را فراموش نمایندکه‌ یکی‌ ازاقدامات‌ اساسی‌ پیامبر اکرم(ص)، ایجاد وحدت‌ والفت‌ واخوت‌ بین‌ مسلمانان‌ بوده‌ است‌. همچنان که خداوند در آیه 103 آل عمران خطاب به مسلمانان می فرمایند: "...و نعمت خدا را برخود یاد کنید که چگونه دشمنان یکدیگر بودید، پس او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد تا به لطف او برادران هم شدید..."

امروزه از مهم‌ترین معضلات جهان اسلام، اختلاف میان مذاهب و جوامع اسلامی است که از یک سو موجب عقب ماندگی کشورهای مسلمان و از سوی دیگر عامل نفوذ و تسلط بیگانگان بر سرنوشت آنان شده است. اشغال کشورهای اسلامی مانند فلسطین و... به وسیله دشمنان و اختلافات قومی در بسیاری از کشورهای اسلامی، در اثر غفلت مسلمین جهان از اصل وحدت است. مذاهب اسلامی جدا از همه اختلافات نظری که در جزئیات دینی خود دارند، در ارکان دینی خود چون خدا، قرآن، رسول (ص) و بسیاری از مناسک دینی یکی هستند.

منظور ما از وحدت ، هماهنگی و یک نواختی و هم صدایی است، تا برادران دینی در مقابل هم قرار نگیرند و لوله های تفنگ دشمن به دوست منصرف نشود. حرف ما به عنوان پیام وحدت این است که مسلمانان بیایند با هم متحد بشوند و با یک دیگر دشمنی نکنند و محور هم، کتاب خدا و سنت نبی اکرم (ص) و شریعت اسلامی باشد. این حرفی است که هر عاقل بی غرض و منصفی آن را قبول خواهد کرد.

هم گرایی مسلمانان یکی از دغدغه های فکری اندیشمندان مسلمان در چند قرن اخیر بوده است. و در میان گونه های هم گرایی، هم سونگری اعتقادی با توجه به مبانی مشترک ، از اساسی ترین راهکار ایجاد وحدت اسلامی است.

بنابراین‌ اتحاد و انسجام‌ امت‌ اسلامی‌ یک‌ ضرورت‌ و دستور قرآنی‌ و تفرقه‌ یک‌ عمل‌ زیان بار شیطانی از نظر دین‌ و عقل‌ است‌. خداوند در سوره انفال آیه 46 نتیجه تفرقه را چنین توصیف می کند:"... و نزاع و کشمکش مکنید تا سست نشوید و قدرت (وشوکت) شما ازمیان نرود...".

قرآن کریم به عنوان یک قانون کلی و عمومی درآیه 10 سوره حجرات مومنان را برادر یکدیگر می خواند. براساس این اصل مهم اسلامی، مسلمانان از هر نژاد و قبیله و ملت، با یکدیگر احساس عمیق برادری می کنند.

بنابر این، قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مشترک مسلمانان که همواره آنان را به انسجام و همدلی دعوت می کند، خود محور مهمی برای تحقق وحدت اسلامی است.

ایجاد اتحاد و اخوت میان ملت ها و آحاد مسلمانان در سراسر جهان، از اهداف و آرمان های اصیل اسلام است که ریشه در قرآن و سنت و آرای اندیشمندان مذاهب اسلامی دارد. برای عملی شدن این هدف و شکل گیری امت واحده اسلامی که در جهت اعتلا و عزت و عظمت و اقتدار جهان اسلام است، وحدت بر محور اصول دین و مشترکات اعتقادی و دامن نزدن به مسائل اختلافی در این عرصه از ضروریات است. خداوند متعال، وحدت بر محوری رهبری خدا و رسول و جانشینان آن حضرت را عامل حفظ همبستگی و اتحاد مردم معرفی می کند و این محوریت، می تواند برکات و آثار فراوانی را به ارمغان آورد. بنابراین، تنها در جامعه ای که گل همیشه بهارِ «وحدت کلمه» می روید، می توان بوی خوش شکوفایی و نوآوری را به مشام جان شنید و به استوارسازی ارزش های اخلاقی و انسانی و گسترش عدالت و معنویت امیدوار بود و بارش رحمت الهی و وزش نسیم اصلاح و سازندگی حقیقی را نظاره گر شد.

باشد که امت مسلمان در این شرایط خاص جهانی و منطقه ای اتحاد و وحدت خویش را بیش از پیش تقویت نمایند.

جان کلام این که؛ وحدت اسلامی برای آن که پایدار و ماندگار شود ناگزیر باید بر مبانی استواری بنیان شود. ایمان به «خدای واحد، پیامبر اسلام-ص-، کتاب و قبله ی واحد» از مهم ترین مبانی معرفتی اعتقادی و «محبت اهل بیت-ع- و پایداری در برابر دشمن مشترک» از برجسته ترین مبانی ارزشی همبستگی مسلمانان است. مسلمانان اتفاق عقیده دارند که قرآن موجود در دست همه پیروان مذاهب اسلامی، وحی خداست، عمل به آن واجب و منکر آن کافر است. قرآنی که صریحا اتحاد و برادری مسلمانان را لازم، و تفرقه و دشمنی میان آنها را نهی نموده است. پس از آنکه قرآن، ملاک تشخیص حق و باطل قرار گرفت، دیگر هیچ عذری برای دشمنی با یکدیگر از مسلمانان پذیرفته نیست. زیرا قرآن جامع بسیاری از اصول و فروع دینی است و امت اسلامی را حول محور باورهای مشترک توحید، نبوت و یک قبله، گرد هم جمع می کند.

همه مسلمانان، حضرت محمد -ص- را به‌عنوان الگو و سنت ایشان را معیار عمل خود قرار می دهند. این باور، نقش عمیقی در تحقق و تقویت تقریب مذاهب دارد. از این رو یکی از مبانی وحدت، باور به وجود نبی اکرم-ص- است.

امروزه مسئله تفرقه شیعه و سنی، علاوه بر اینکه دست آویز غرب جهت مقابله با جوامع اسلامی است، عامل سلب قدرت مسلمانان در جهت رویارویی با دشمنان اسلام نیز محسوب می شود. از این رو مسلمانان بر مبنای دشمن مشترک، بایستی با تحقق وحدت صفی واحد تشکیل دهند تا از نفوذ بیگانگان در امان باشند.

این بحث ادامه دارد....

 

دکتر اسدالله افشار

 

منابع:

۱. ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد(۱۴۰۹)، المصنف فی الاحادیث و الآثار، (تحقیق: سعید محمد اللحام)، بیروت: دارالفکر.

۲. ابن اثیر(۱۴۰۳)، جامع الاصول، بیروت: دار صادر.

۳. قرطبی، محمد(۱۴۲۰)، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالکتب العلمیه.

۴. ابن حنبل، احمد(۱۴۳۰)، فضائل الصحابه، (چاپ چهارم)، عربستان: دمام.

۵. ابن حنبل، احمد(۱۴۳۳)، فضائل امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب، (تحقیق: سید عبدالعزیز طباطبایی)، قم: موسسه المحقق الطباطبایی.

۶. ابن حنبل، احمد(بی تا)، المسند، بیروت: دارالصادر.

۷. ابن منظور، محمد بن مکرم(۱۴۰۵)، لسان العرب، قم: نشر ادب حوزه.

۸. ابن هشام، عبدالملک،(۱۳۷۵)، سیره ابن هشام، (ترجمه هاشم رسولی)، تهران: کتابچی.

۹. ابوزهره، محمد(بی تا)، تاریخ المذاهب الاسلامیه، قاهره: دارالفکر العربى.

۱۰. امین، سید محسن(۱۳۷۶)، سیره معصومان (۶ جلدی)، (ترجمه علی حجتی كرمانی)، (چاپ دوم)، تهران: سروش.

۱۱. بابایی، احمد علی(۱۳۸۲)، برگزیده نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه.

۱۲. ترمذی،محمد بن عیسی(بی تا)، الجامع الصحیح معروف به سنن ترمذی، (تحقیق احمد محمد شاکر)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

۱۳. حاکم نیشابوری، محمد بن محمد(۱۴۰۶)، المستدرک علی صحیحین، بیروت: دارالمعرفه.

۱۴. حسینی فیروزآبادی، مرتضی(۱۳۷۹)، سیمای فاطمه -س- در روایات اهل سنت، قم: وثوق.

۱۵. حسینی همدانی، سید محمد حسین(۱۴۰۴)، انوار درخشان ،تهران، کتاب فروشی درخشان.

۱۶. حکیم، سید محمد باقر(بی تا)، وحدت اسلامی از دیدگاه کتاب و سنت، (ترجمه عبد الهادی فقهی زاده)، تهران: تبیان.

۱۷. خامنه ای، سیدعلی(۱۳۷۵)، حدیث ولایت، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.

۱۸. خسروی، محمد علی(۱۳۸۷)، آرمانشهر وحدت، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).

۱۹. خمینی،روح الله،(۱۳۷۴)، صحیفه نور، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.

۲۰. دیون پورت، جان (۱۳۸۸)، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، (ترجمه سید غلامرضا سعیدی)، تهران: اطلاعات.

۲۱. رشیدرضا، محمد (۱۳۹۳)، تفسیر المنار، بی جا: دارالمعرفه.

۲۲. زمخشری، محمود بن عمر جار الله(۱۳۶۶)، تفسیر کشاف، بیروت: دارالکتب العربی.

۲۳. سبحانی، جعفر(بی تا)، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، قم: مشعر.

۲۴. سیوطی،عبدالرحمن بن ابوبکر(۱۳۶۵)، الدر المنثور، بیروت: دارالمعرفه.

۲۵. شوشتری، نور الله(۱۳۶۷)، الصوارم المهرقه، تهران: مطبعه النهضه.

۲۶. شوکانی، محمدبن علی(۱۴۱۹)، فتح القدیر، صنعاء: مکتبه الارشاد.

۲۷. صادقی تهرانی، محمد(۱۳۶۵)، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم: انتشارات فرهنگ اسلامی.

۲۸. صفار، سالم(۱۳۸۳)، سیره پیامبر -ص- در رهبری و انسان‌سازی، (ترجمه غلامحسین انصاری)، تهران: امیركبیر.

۲۹. طباطبائی، محمد حسین(۱۳۷۲)، المیزان، (چاپ پنجم)، تهران: دارالكتب الإسلامیه.

۳۰. طبرانی حنبلی، ابوالقاسم سلیمان بن احمد(۱۴۲۰)، المعجم الأوسط، (تحقیق: محمد حسن اسماعیل شافعی)، بیروت: دارالکتب العلمیه.

۳۱. طبرسى، فضل بن حسن(۱۳۳۳)، مجمع ‏البیان فى تفسیر القرآن، لبنان: صیدا مطبعة العرفان.

۳۲. طبرى، محمد بن جریر(۱۴۰۷)، تاریخ الطبرى، بیروت: دارالکتاب العلمیه.

۳۳. طبری، محمد بن جریر(۱۴۱۵)، جامع البیان عن تأویل آیات القرآن، بیروت: دارالفکر.

۳۴. طوسى، محمد بن حسن(۱۴۰۹)، التبیان، (تحقیق احمد قیصر عاملى)، بى جا، مکتبة الاعلام الاسلامى.

۳۵. فخر رازی، محمد بن عمر(۱۴۲۱)، التفسیر الکبیر، بیروت: دارالکتب العلمیه.

۳۶. قرائتی، محسن(۱۳۸۳)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درس‌های از قرآن.

۳۷. قربانی، علی اصغر(۱۳۸۰)، فضائل اهل‌بیت-ع- از دیدگاه اهل سنت، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما.

۳۸. قرطبی، ابو عبد الله(۱۴۲۲)، تفسیر جامع، بیروت، دار احیاء التراث العربی.

۳۹. قطب،سید(۱۴۱۲)، فی ظلال القرآن، بیروت: دارالشروق.

۴۰. القفاری، ناصر بن عبدالله بن علی(۱۴۱۸)، مساله التقریب بین اهل السنه و الشیعه،( چاپ پنجم)، ریاض: دارالطیبه.

۴۱. کلینی، محمدبن یعقوب(۱۳۷۳)، اصول کافی، (ترجمه محمد باقر کوه‌کمره‌ای)، چاپ دوم، تهران: اسوه.

۴۲. متقى هندى، على بن حسام الدین(بى‌تا)، کنز العمال، (تحقیق شیخ بکرى حیانى و شیخ صفوه السقا)، بیروت: مؤسسه الرساله.

۴۳. مجلسی، محمّد باقر(۱۴۰۳)، بحارالأنوار،(چاپ سوم) بیروت، مؤسسة الوفاء.

۴۴. المصطاوی،عبدالرحمن(۱۴۳۰)، دیوان امام شافعی، بیروت، دارالمعرفه.

۴۵. مطهری، مرتضی(۱۳۹۷)، یادنامه علامه امینی، الغدیر و وحدت اسلامی، قم: رسالت.

۴۶. مطهری،مرتضی(۱۳۸۵)، یادداشت های استاد مطهری، (چاپ چهارم)، تهران: صدرا.

۴۷. مکارم شیرازی، ناصر(۱۳۶۶)، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیه.

۴۸. نسائی، ابو عبدالرحمن(۱۴۰۷)، سنن النسائی، بشرح الحافظ جلال الدین السیوطی، قاهره، دار الحدیث.

۴۹. هیثمى شافعی، على بن ابى بکر(۱۴۰۸)، مجمع الزواید، بیروت: دارالکتاب العلمیه.

۵۰. هیثمی، ابن حجر (۱۴۱۷)، الصواعق المحرقه، بیروت: الرساله.

 

پی‌نوشت:

[1] - انفال/63.

[2] - مسلم‌بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی‌تا، ج1، ص40.

[3] - محمد‌بن عیسی ترمزی، السنن الترمذی، دار الفکر، 1403ق، ج4، ص130.

[4] - آل‌عمران/ 103.

[5] - احزاب/4.  

[6] - فضل بن حسن بن فضل طَبْرِسی (۴۶۸ یا ۴۶۹ق - ۵۴۸ق) ملقّب به امین الاسلام، مجمع البیان،ج 2، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ص 375.

[7] - نهج البلاغه،صبحی صالح،خطبه170.

[8] - ابراهیم ثقفی کوفی،الغارات،ص 302 وتاریخ طبری،ج 4،ص 124 و123.

[9] - احمدبن‌اسحاق یعقوبی( 1389)،  تاریخ یعقوبی، ج 2، مترجم: محمدابراهیم آیتی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص 107.

[10] - عبدالملک بن هشام(1348)، سیره ابن هشام،ج 4،ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، کتابفروشی اسلامیه، ص 316.

[11] - استاد شیهد مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 179 و180.

[12] - نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 5، ص 52.

[13] - فرهنگ آفتاب،ج 1،ص 85.

[14] - شرح نهح البلاغه،ابن ابی الحدید،ج 1، ص309؛صبحی صالح،ص 70 و فرهنگ آفتاب،ج 1،ص 86.

[15] - امیراحمد فاضلی، حمید غبرانژاد، عبدالمجید معادیخواه (1386)،فرهنگ آفتاب، ج 1، ناشر:ذره، ص 91

[16] - امام خمینی (ره)، ولایت فقیه، ص 42. امام خمینی(ره)، رساله نوین، ج 4، ص139.

[17] - نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 146، ص203.

دکتر اسدالله افشار

اشتراک گذاری:
  • لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/92357کپی شد

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زیان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
    • پربازدیدترین ها
    • شبکه های اجتماعی
    • بازار
    • آخرین اخبار
    سایت تجاریایران تک دکورفروشگاه طبیب