پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، توافقی که روز جمعه در پکن در خصوص عادی سازی روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران و بازگشایی سفارتخانه های آنها اعلام شد، یک رویداد تاریخی است. این بسیار فراتر از موضوع روابط عربستان و ایران است. میانجیگری چین نشان میدهد که ما شاهد تغییر عمیق صفحات تکتونیکی در ژئوپلیتیک قرن بیست و یکم هستیم.
رقبای تاریخی، ایران و عربستان سعودی، به ویژه از زمانی که انقلاب 1375 (1979) ایران آغازگر یک حکومت دینی مسلمان شیعه توسعهطلب بود، با هم اختلاف دارند. خصومتها اخیراً پس از خروج دولت ترامپ از توافق هستهای ایران در سال 1397 (2018) و اعمال مجدد تحریمهای اقتصادی شدید علیه ایران افزایش یافته است. این امر تهران را به تلافی علیه شرکای آمریکایی در منطقه، به ویژه با حمله و قطع موقت تاسیسات نفتی عربستان سعودی در سال 1398 ( 2019 )سوق داد. دو کشور همچنین یکدیگر را به مداخله در امور داخلی یکدیگر با حمایت از بازیگران غیردولتی مانند حوثی های یمن و گروههای مختلف جدائی طلب ایران متهم کرده اند.
هنوز چیزهای زیادی در مورد توافق با میانجیگری چین باید آموخت. با این حال، به گفته رسانه های ایرانی ، قابل توجه است که ایران و عربستان سعودی بر اجرای مجدد دو توافق قبلی توافق کردند: یکی در مورد همکاری های امنیتی مربوط به سال1380 (2001 )و دیگری در سال 1377 ( 1998 )در زمینه ارتقای اقتصادی، تجاری، سرمایه گذاری، فنی، علمی و روابط مردمی. -هر دوی این توافقات زمانی حاصل شد که محمد خاتمی رئیس جمهور ایران بود و به دنبال بهبود روابط ایران با بازیگران منطقه ای و همچنین غرب بود. از آن زمان، نفوذ چین بهعنوان یک بازیگر اصلی اقتصادی بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است، در حالی که شهرت ایالات متحده با حمله سال 1382 ( 2003) به عراق و بحران مالی 1387 ( 2008-2009) لکهدار شده است.
چین در میانجیگری ایران و عربستان سعودی از این واقعیت سود می برد که خریدار عمده نفت از هر دو کشور است. چین از سال 1389( 2010) زمانی که ایران بدلیل پیشرفت های هسته ای با تحریمهای اقتصادی چندجانبه ایالات متحده و سازمان ملل متحد روبرو شده بود، شریک تجاری شماره یک ایران بوده است . چین علیرغم از سرگیری تحریم های آمریکا در سال 1397 (2018) به خرید مقادیر قابل توجهی نفت خام از ایران ادامه داده و به رگ نجات رژیم ایران تبدیل شده است.
زمانی که دولت بایدن آغاز به کار کرد و به دنبال احیای برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام 1394 ( 2015 ) بود، تنشهای ایران و عربستان شروع به کاهش گذاشت. عراق تلاش هایی را برای میانجیگری بین دو کشور آغاز کرد، اما این روند پس از تغییر نخست وزیر عراق در سال گذشته به پایان رسید.
برخی، اخبار روز جمعه را به عنوان کاهش قدرت ایالات متحده در غرب آسیا تعبیر میکنند، اما آمریکایی ها باید از این توافق استقبال کنند. این نشان میدهد که چین میتواند بازیگر سازندهای در منطقهای بحرانزده باشد، در شرایطی که بیشتر نقاط جهان درگیر جنگ اوکراین هستند. از طرفی این خبر ممکن است برخی در اسرائیل را که مشتاق اتحاد نظامی آمریکا، اسرائیل و عرب علیه تهران هستند، آزار دهد. اما آسیب پذیری آشکار زیرساخت های اعراب خلیج فارس در برابر تخریب توسط موشک ها و پهپادهای ایرانی به این معنی است که چنین پیمانی می تواند پایدار و طولانی باشد.
اگر ایران و عربستان سعودی به تعهدات خود عمل کنند و روابط دیپلماتیک عادی خود را در دو ماه آینده بازگردانند، این امر باید به تحکیم آتش بس شکننده در جنگ داخلی یمن کمک کند و به نفع دیگر درگیری های منطقه ای نیز باشد. این اتحاد همچنین می تواند به تقویت اقتصاد آسیب دیده لبنان کمک کند و منافعی برای عراق و سوریه در بر داشته باشد.
برخی از کسانی که در چند ماه گذشته به دنبال تغییر سریع نظام در ایران بودهاند، احتمالاً از این اقدام چین ناامید خواهند شد، به ویژه اگر این اقدام، عربستان سعودی را به کاهش حمایت از ایران اینترنشنال، یک شبکه ماهواره ای فارسی زبان که به شدت اعتراضات اخیر در ایران را تبلیغ و یک پلتفرم بزرگ ایجاد کرده بود، سوق دهد . همچنین گروههای مخالف ایرانی مستقر در خارج که در گذشته از سرمایههای سعودی سود برده اند، ممکن است شاهد کاهش این منابع باشند.
نوشته باربارا اسلاوین- 10 مارس 2023
تارنمای استیمسون
برگردان، تنظیم و کوتاه سازی علی اصغر شهدی