پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»،
1- یکی از صفات نیکو که هماهنگ با سرشت آدمیان است راستگویی میباشد. هر انسانی به طوری فطری مایل است راست بگوید و همچنین سخنانی را که از دیگران میشنود، راست تلقی کند. دروغ گفتن انحراف از صراط مستقیم فطرت و خلقت است. راستگويى و دروغگويى دو حالت اخلاقى است كه ريشه در اعتقادات و باورهاى دينى دارد، راستگويى حركتى در مسير فطرت است و دروغگويى حركتى برخلاف مسير فطرت، راستگويى نهالى بالنده و رشد يافته در سرزمين پاك اخلاص و صداقت است و دروغگويى بوتهاى آفتزده و خشكيده درشورزار روان آدمى است، انگيزه راستگويى توانمندى اراده واعتماد به نفس و دروغگويى انعكاس ضعفها و ناتوانیها و نفاقهاى درونى است. ازطرف ديگر«دروغ» يكى از بدترين عادات و بزرگترين گناهان و موانع رشد و كمال انسان به شمار مىرود که باید مراقب بود در کودکان نیز اثرات بدی دارد و بر روی رشد و کمال آنها موثر است. که البته كه مىتوان در پرتو انديشه و تعقل صحيح آن را مهار كرد و با سلاح ايمان، دانش و آگاهى آثار ناهنجار دروغگويى را از جامعه زدود.
2- همه پیامبران الهی و پیشوایان دینی، مردم را به راستگویی دعوت نمودهاند. راستی، امری طبیعی و فطری است و از نهاد انسان مایه میگیرد. پیامبران الهی که یک قسمت مهم ماموریتشان احیاء فطریات بشر بوده، مردم را به راستگویی، دعوت کرده و آنان را از دروغ گفتن جدا برحذرداشتهاند. اسلام دروغ را عامل مخرب ایمان شناخته و آن را از بسیاری ازگناهان کبیره بزرگتردانسته است. بدبختانه این مرض خطرناک، مخصوص بزرگسالان نیست! بچههای کوچک نیز به این ناخوشی خانمان برانداز، دچار میشوند و از کودکی بدروغگویی عادت میکنند و گاهی چنان به این خوی ناپسند انس میگیرند که از دروغ گفتن لذت میبرند و از این که دیگران را با گفتههای نادرست و غیرواقعی خود، گمراه نمایند مسرور میشوند. بدون تردید دروغ گفتن مخالف وجدان اخلاقی فطری و همچنین مخالف وجدان اخلاقی تربیتی است.
3- یکی از بزرگترین وظیفه والدین در تربیت فرزند پرورش فطرت راستگویی کودک است. پدران و مادران وظیفه دارند که از همان زمان کودکی به فکر راستگویی فرزندان خویش باشند، از علل و عوامل دروغگویی جلوگیری کنند و راستگویی را ـ که در سرشت آنان نهاده شده ـ پرورش دهند. پدران و مادران وظیفه دارند که از همان زمان کودکی به فکر راستگویی فرزندان خویش باشند، از علل و عوامل دروغگویی جلوگیری کنند و راستگویی را ـ که در سرشت آنان نهاده شده ـ پرورش دهند. پرورش راستگویی را نمیتوان نادیده گرفت یا آن را به زمان بزرگی حواله داد. والدین وظیفه دارند در محیط خانواده طوری رفتارنمایندکه اطفال به راستی و راستگویی عادت کنند و به راه دروغگویی که انحراف از صراط مستقیم فطرت است گرفتار نشوند و این امر از پرورش بسیاری از صفات در کودکان، دشوارتر است و برای رسیدن به این نتیجه، مراقبتهای علمی و عملی بسیاری لازم است! پرورش کودکان به عنوان آیندهسازان یک جامعه اسلامی به صورت انسانهایی صالح و راستگو اهمیت بیشماری دارد که والدین باید به آن بسیار توجه کنند.
4- یکی از عوامل مهم پرورش کودک، محیط خانواده است. در آن جاست که بچه شکل میگیرد و از اخلاق پدر و مادر و سایر معاشران تقلید مینماید. اگر محیط خانواده، محیط راستی و درستی باشد و پدر و مادر و سایر افراد، با صداقت و راستی با همدیگر رفتار کنند و سخن بگویند، بچههای آنان نیز با راستی و درستی پرورش خواهند یافت. برعکس، اگر محیط، محیط دروغ و دروغگویی باشد و پدر و مادر به یکدیگر و فرزندان خویش دروغ بگویند، بچههای بیگناهی که در چنین محیطی پرورش مییابند، این خوی ناپسند را از پدر و مادر یاد میگیرند و دروغگو بار میآیند. چگونه میشود از بچهای که گوشش با دروغ آشنا شده و هر روز شاهد دروغپردازیهای پدر و مادر است، انتظار داشت که راستگو و صادق پرورش یابد؟ چنین محیط آلودهای، جز برای پرورش دروغگو و فریبکار صلاحیت ندارد. چنین محیط مسمومی است که کودک حساس و نقشپذیر را از فطرت راستگویی منحرف ساخته، به دروغگویی عادت میدهد.[1]
5- دروغگویی گناه است، اما پرورش دروغگو، گناهی به مراتب بزرگتر است. پدر و مادر دروغگو، علاوه بر کیفر دروغگویی، کیفر سختتری نیز دارند و آن، کیفر پرورش دروغگو است. دروغ گفتن پدر و مادر ـ که به عنوان سرپرست خانواده شناخته شدهاند ـ گناه سادهای نیست، بلکه گناه بزرگتری را نیز به همراه دارد و آن، پرورش بچههای دروغگو است. این پدران و مادران، نه تنها گناه کبیره مرتکب شدهاند و به کیفر خواهند رسید، بلکه به فرزندان بی گناه خویش ـکه امانتهای الهی هستندـ و به اجتماع نیز بزرگترین خیانت را مرتکب شدهاند. هم اینها هستندکه یک اجتماع دروغگو و فریبکار به وجود میآورند. بنابراین، پدران و مادرانی که میخواهند فرزندانشان راستگو باشند، چارهای ندارند جز اینکه راستگویی را پیشه خویش سازند و برای فرزندانشان، بهترین محیط و سرمشق را فراهم سازند. [2]
6- بدون تردید یکی از بیماریهای بزرگ اجتماع ما دروغگویی است که بدبختانه کم و بیش اغلب مردم به آن مبتلا هستند. این خلق ناپسند باعث نکبت دنیا و عذاب آخرت است. تمام صفات ذمیمه و خلقیات ناپسند از نظردینی و علمی ریشه درامراض روانی دارد و دروغگویی از همه آن صفات ذمیمه و خلقیات ناپسند، بدتر و پرخسارت بارتراست.
7- اولین راه مبارزه با بیماری دروغگویی، شناختن ریشه مرض است. بدون تردید یک حالت روانی در باطن دروغگو وجود دارد که باعث دروغ گفتن او میشود و تا زمانی که آن علت برطرف نشود این بیماری علاج نخواهد شد. این ریشه ها همان عللی است که باعث رواج پدیده زشت دروغگویی در کودک می شود و بلای جان انسان در بزرگسالی و در طول زندگیش می گردد و بنیان اخلاقی او را در ابعاد فردی، اجتماعی، حقیقی، حقوقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی برباد می دهد.
8- عواملی که کودک را به دروغگویی وادار میکند عبارتست از: ترس از مجازات و سرزنشهای پدر و مادر، کارخلافی را مرتکب شد او را راهنمایی کنیم، نه بازجویی تا به جرم خویش اعتراف کند، هیچگاه کودک را به چیزی تهدید نکنیم که قصد انجامش را نداریم، سختگیری والدین و انتظار و توقعات بیش از میزان توانایی و استعداد ازکودک خود داشتند، چشم پوشی والدین و تبرئه کودک از عمل زشتی که انجام داده و آن را منتسب به کسی یا چیزی می نمایند،[3] در صورت دروغگویی کودک، والدین انگیزه دروغگویی را پیدا کنند و از اثبات آن عبورنمایند تا کودک شرمنده و رسوا نگردد تا قبح این عمل در نزد او از بین برود و وی را بی باک و جسور نماید.
در هرحال ترس، ضعف، عجز، احساس حقارت، عقده حقارت، یا بعضی از حالات نفسانی نظیراینها میتواند کودک را از راه مستقیم فطرت راستگویی منحرف کند و به درغگویی وادارش نماید.
9- کارشناسان و صاحب نظران علوم تربیتی، روانشناسان و جامعه شناسان می گویند؛ پدر و مادر و اولیاء مدرسه و افراد جامعه نقش ارزندهای در دروغ پردازی افراد دارند چرا که وقتی نوجوانی میبیند بزرگترها خیلی راحت دروغ میگویند برای رسیدن به هدف او نیز چنین خواهد کرد. خانوادهها بایستی مراقب رفتار و گفتار خود در برابرکودکان باشند و هیچ گاه در مقابل کودکان خود دروغ نگویند چرا که کودکان روح لطیف و پاکی داشته و سریعا رفتار اطرافیان را در ذهن کوچک خود تا ابد نهادینه میکنند و بعد از مدتها هیچ گاه نمیشود این خصلت را در کودک و جامعه برطرف کرد چرا که شخص در کوتاه مدت به نتیجه مطلوب و دلخواه خود میرسد و دروغ پردازی را ادامه خواهد داد.
10- از نگاه ایشان پند و اندرز، هشدار به کودک، ارائه محبت، ایمن کردن مجازات، عفو توسط والدین، آموزش والدین، رازداری برای کودک و غیره از بهترین راه تشویق کودکان به راستگویی است. قطعا دروغگویی بنیانهای خانواده و جامعه را نابود میکند. دروغ باعث از بین رفتن اتحاد فردی شده و در ارتباطات اجتماعی این بیاعتمادی در سطح جامعه فراگیر میشود و این موضوع کوچکی نیست بایستی مورد توجه مسئولان امر و والدین قرار گیرد.
پینوشت:
[1] - امینی؛ مرحوم حضرت آیت ا... ابراهیم. پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت. دوم بهمن ماه 1400. کد مطلب: ۵۲۵۲.
[2] - راسل در کتابش در این زمینه می نویسد: اگر بخواهید بچهها دروغ گفتن را نیاموزند، چارهای نیست جز اینکه بزرگها با نهایت دقت در برابر بچهها راستی را پیشه کنند.( برتراندراسل، در تربیت، ترجمهی عباس شوقى، ص ١٤٨)
ای کاش راسل میگفت: در برابر بچهها و در برابر هر انسانی، زیرا نهاد پاک کودکان، از هر دروغی متأثر میشود و حتی دروغهای پنهانی را به زودی کشف مینمایند.
[3] - این پدران و مادران نادان، به عقیدهی خودشان کار خوبی میکنند. میگویند: بهتر است روی بچه به انجام دادن کارهای زشت باز نشود. اما از ضررهای اخلاقی و بدآموزیهای خودشان غفلت دارند. این عمل دو ضرر بسیار بزرگ دارد: از یک طرف دروغگویی را به بچه تلقین میکنند و یاد میدهند و از طرف دیگر، در رفتار و گفتار به او یاد میدهند که میتوان کارهای خلاف و زشت انجام داد و به گردن دیگران گذاشت و این عمل از خود دروغ گفتن هم به مراتب زشتتر و زیانبخشتر میباشد.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/73102