پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، رییس دولت یازدهم و دوازدهم به زودی از ملت خداحافظی میکند. او در سوگند ریاست جمهوری گفته بود؛ "پاسدار قانونی اساسی خواهم بود". او گفته بود؛ خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق و پشتیبانی از حق و گسترش عدالت خواهم کرد . او سوگند خورده بود از خودکامگی بپرهیزد و از آزادی و حرمت اشخاص حمایت کند. او در سوگندنامه خود گفته بود؛ قدرتی که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فداکار نگهداری میکنم و آنرا به منتخب بعدی ملت میسپارم.
کمتر از 20 روز دیگر آقای روحانی پاستور را ترک میکند. باید ببینیم کشور را چند تحویل گرفته و الآن چند دارد تحویل میدهد؟! در حوزه اقتصادی، شاخصها مشخص است. مردم با تمام وجود نوسان شاخصها را در جیب خود بهویژه ارزش پول ملی حس میکنند. در حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، همه چیز قابل رؤیت با چشم غیرمسلح است. در حوزه سیاست داخلی و خارجی هم هزینههای تصمیم گیری و تصمیم سازی و نوع ارتباط با جهان و مناقشات غرب با ایران را در بدعهدی آمریکا و اروپا و خوشعهدی دولت آقای روحانی به تعهدات نشان از یک کارنامه به تعبیر مقامات رسمی دولت «تقریباً هیچ» است.
آقای روحانی و تیم همراه با این وعده از مردم رأی گرفتند که تحریمهای ظالمانه را برخواهند داشت و مناسبات غرب با ایران را به حالت عادی درمیآورند.
امروز مردم ملاحظه میکنند با آنکه ایران همه تعهدات زیانبار خود را عمل کرده است و خسارتهای عظیمی را متحمل شده، حتی یک تحریم برداشته نشده است و بلکه بر آن افزوده شده است. دشمن زیاده خواه نه تنها از مطالبات تجاوزکارانه خود کوتاه نیامده است بلکه در حوزه هستهای به ترور دانشمندان مظلوم جمهوری اسلامی روی آورده است. حتی حاضر نیست یک تحریم از 1500 تحریم ظالمانه را بردارد.
قرار بود دیپلماتهای ما بر اساس مصوبه شروط مجلس، شروط شورای عالی امنیت ملی و شروط رهبری با طرف متجاوز به حقوق ملت ایران در برجام گفتگویی کنند آن شروط را رعایت نکردند و زیر بار یک پیمان زیانبار رفتند، اما دشمن حاضر نشد همین پیمان زیانبار را عمل کند و به هیچیک از تعهدات خود پایبند باشد.
وزیرخارجه بیست و دومین گزارش خود را در برجام به مجلس ارایه داده است. 262 صفحه فقط حرف زده است بدون اینکه بگوید پس چه شد آن وعدهها که به مردم دادند؟ چرا علیرغم امضای قرارداد برجام، حتی یک تحریم برداشته نشد و از همه مهمتر، نمیخواهند به مردم این توضیح را بدهند که، چرا وقتی دشمن به هیچیک از وعدههای خود عمل نکرده است، طرف ایرانی به تعهدات خود عمل کرد. هنوز هم برخی در دولت اصرار دارند امتیازات یکطرفه به دشمن بدهند بدون اینکه امتیازی بگیرند؟!
گزارش بیست و دوم وزیر خارجه طی 6 سال گذشته که برجام امضاء شده و امضاء 6 قدرت جهانی در پایِ آن هنوز خشک نشده، حکایت از خودباختگی به غرب و طلبکاری از نخبگان و منتقدین کشور دارد.
این گزارش، آخرین میخ تابوت به اعتماد غرب است بی آنکه مؤلفان آن این مفهوم را درک کنند.
تأسف آورتر از گزارش وزیر امور خارجه به مجلس در برجام، اظهارات رییس جمهور محترم در این باره است. او هنوز باور ندارد در گفتگو با دشمن فریبخورده است و در گزارش به ملت، بنای ناراستی دارد. او بدون اینکه حتی یک دستاورد برجام را بتواند در رفع تهدیدها و تحریمها به مردم نشان دهد، همچنان معتقد است در اینباره موفق عمل کرده است!
او میگوید. ; اگر سه گل زده شد یک گل خوردیم ما پیروزی قطعی داریم . اما او نمی گوید این سه گُل را کجا و در چه دقیقهای از این بازی 8 ساله زده است؟ او حتی در مورد کم و کیف یک گُلِ خورده شده هم سخنی نمیگوید.
او اجازه نمیدهد خسارتهای مالی که در داخل به تأسیسات هسته ای زده اند توسط نهادهای نظارتی احصاء و به مردم اعلام شود.
رییس جمهور محترم میگوید «به جای 60 میلیارد درآمد نفتی، کشور را با 10 میلیارد دلار اداره کردیم». او اگر فقط همین گزاره را ثابت کند، باید بقیه ناراستیها با ملت را پذیرفت. اما وزارت نفت، اقتصاد دارایی و بانک مرکزی با زدن مُهر سری بر اسناد فروش نفت، بررسی این راستیآزمایی را حتی بر نهادهای نظارتی بسته اند تا چه رسد به مردم!
او میگوید: هر آنچه در مذاکرات خواستیم به آن برسیم، رسیدیم.
آیا خواست ما در مذاکرات دادن امتیازات بی حد و حصر به دشمن و نگرفتن حتی یک امتیاز از متجاوزان به حقوق ملت بود؟! اگر این خواست را داشتید، چرا صادقانه به مردم از اول این را نگفتید؟! آیا محصول تعامل سازنده با جهان، همین دستاورد تقریباً هیچ بود؟!
رییس جمهور میگوید: «اگر به اصل 60 و 113 قانون اساسی احترام میگذاشتیم، امروز شرایط کشور شرایط دیگری بود». این بیان هم نوعی ناراستی با ملت است. دولت در سیاست خارجی مطلقالعنان عمل کرد.
با زیر پا گذاشتن اصول 176 و 110 و نادیده گرفتن شروط ملت که در مصوبه مجلس بود، یک قرارداد زیانبار را با تکیه به همین اصول 60 و 113 امضاء کرد و اکنون نمیخواهد مسئولیتهای ناشی از آن را بپذیرد.
دولت با نقض صریح و آشکار اصول 49، 52 و 53 و 45 قانون اساسی با آنکه روحانی با تکیه بر اصل 126 در حوزه اقتصادی اختیارات وسیع و مطلقه داشت، به اندازه سفره مردم آسیب زد و شاخصهای اقتصادی امروز آنرا فریاد میکنند. به طوریکه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، هیچ نامزدی نتوانست این کارنامه را تأیید کند. حتی اصلاحطلبان جلوتر از اصولگرایان در صف اول نقد عملکرد اقتصادی دولت طی دو سال گذشته ظاهر شدند تا دامن خود را از این بدکارکردی پاک نگه دارند.
حقیر طی 8 سال گذشته نقدهایی به چند و چون کارکردهای روحانی در حوزه سیاست و اقتصاد داشتم بدون اینکه حتی یک مورد آنرا پاسخ دهند. امروز تقاضا دارم آقای روحانی کار انتقال دولت بر اساس رأی مردم را طوری مدیریت کند که «صدق» حرف اول را بزند و پایانی بر «ناراستی با ملت» باشد.
محمدکاظم انبارلویی
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/4954