پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، ازآن جا كه ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزكيه و تهذيب است و قرآن در شب قدر كه در اين ماه قرار گرفته، در قلب پيامبر اكرم(ص) تجلّي كرده، نتيجه ميگيريم كه ماه رمضان تجلّيگاه قرآن، و ماه انس با قرآن است، روزهداران مؤمن در اين ماه مهمان خدا هستند و در كنار خوان پربركت قرآن نشستهاند، و بنابراين بايد با تلاوت قرآن انس بگيرند، و با تدبّر در آيات قرآن و بهرهگيري فكري و عملي از مفاهيم قرآن بر رشد و تكامل ملكوتي خود بيفزايند، برهمين اساس،پيامبر(ص) در فرازي ازخطبه شعبانيّه كه درآخرين جمعه شعبان ايرادكرد،فرمود:«هُوَ شَهْرُ دُعِيتُمْ فيه اِلي ضِيافَةِ اللهِ ... وَ مَنْ تَلافِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرآنِ كانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرآنَ فِي غَيْرِهِ مِنَ الشّهُورِ: ماه رمضان ماهي است كه شما درآن به مهماني خداوند دعوت شدهايد... كسي كه از شما يك آيه قرآن را دراين ماه بخواند، پاداشش معادل ختم قرآن(تلاوت قرآن از آغاز تا پايان)درماههاي ديگر است.»[1]
قرآن، روح ماه رمضان است كه دركالبد آن دميده شده، وارزش وعظمت آن راچند برابركرده است. قرآن، قلب ماه رمضان است،كه بدون اين قلب و ضربان آن، جوهره حقيقت در رگهاي حيات معنوي روزه داران به جريان نميافتد.
سخن از قرآن و انس با آن؛ در دعاهاي ماه رمضان
دردعاهاي ماه رمضان، سخن ازقرآن وانس با آن، به عنوان كتاب ارشاد وهدايت بسيار به ميان آمده است، در دعاهاي هرروزه ماه رمضان كه از رسول خدا(ص) نقل شده، در فرازي از دعاي روز دوّم ميخوانيم: «اَللّهُمَّ وَفِقْني فِيهِ لِقَرائَةِ آياتِكَ: خدايا مرا دراين روز براي قرائت آيات قرآن، موفّق كن.» و در دعاي بيستم ميخوانيم: «اَللّهُمَّ وَفِّقْني فِيهِ لِتِلاوَةِ الْقُرآنِ؛ خدايا مرا در اين روز براي تلاوت قرآن توفيق ده.»[2]
دراين دو عبارت كه به صورت دعاست، هم به قرائت وروخواني قرآن توجه شده وهم به قرائتِ تدبر آميز و توأم با عمل، زيرا واژه تلاوت در اصل از«تِلْووتالي» است كه به معناي دنبالهروي و پيروي تنگاتنگ و بدون هرگونه درنگ و فاصله ميباشد. روشن است كه چنين توفيقي جز در پرتو انس حقيقي با قرآن به دست نميآيد. انس با قرآن درحقيقت ازسه پايه تشكيل شده كه عبارتند از:1- خواندن آيات قرآن؛ 2- تدبّر و شناخت قرآن؛ 3ـ عمل به دستورهاي قرآن.
برهمين اساس امام باقر(ع) دريك تجزيه وتحليل كوتاه فرمود:
«قُرّاءُ القُرآنِ ثَلاثَةٌ؛ رَجُلٌ قَرَءَ الْقُرآنَ، فَاتَّخَذَهُ بِضاعَةً، وَاسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ، وَاسْتَطالَ بِهِ عَلَي النّاسِ، وَ رَجُلٌ قَرَءَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ، وَ اَقامَهُ اِقامَةَ الْقِدْحِ، فَلاكَثَّرَ اللّهُ هؤُلاءِ مِنْ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ، وَ رَجُلٌ قَرَءَ الْقُرْآنَ، فَوَضَعَ دَواءَ الْقُرْآنِ عَلي داء قَلْبِهِ، فَاَشهَرَ بِهِ لَيْلَهُ، وَ اَظْمَأ بِهِ نَهارَهُ، وَ قامَ بِهِ فِي مَساجِدِهِ، وَ تَجافي بِهِ عَنْ فِراشِهِ، فَبِاوُلئكَ يَدْفَعُ اللّهُ الْعَزِيزُ الْجَبّارُ الْبَلاء...: قرآن خوانان برسه گروهاند:
1- خواندن قرآن را سرمايه كسب مادّي خود قراردهند، و با قرائت قرآن،پادشاهان را بدوشند، و در برابر مردم بزرگ نمايي كنند.
2- درخواندن قرآن،حروف (و تجويد) آن رعايت كنند، ولي حدود و مرزها و برنامههاي قرآن را تباه سازند، قرآن براي آنها همانند جام آب نگهدارنده است (كه هنگام تشنگي و سودجويي از آن بهره ميبرند، وهنگام سيرابي آن ظرف را مانند سواره به پشت سرش ميافكنند.) [اين دو دسته هرگز ازقرآن بهرهمند نميشوند و نجات نمييابند.]
3- انسانهايي كه قرآن ميخوانند و داروي قرآن را بر دل دردمندشان مينهند، و براي (خواندن و تدبّر در) قرآن شب زندهداري كنند، وروزشان را با روزه به پايان رسانند، و نمازشان و جايگاههاي نمازشان را بر اساس آن، اقامه نمايند، و به خاطر قرآن، از بستر خواب، براي عبادت، دوري كنند، خداوند عزيز و قادر به بركت وجود اين گروه، بلاها را دور ميسازد، از شرّدشمنان جلوگيري مينمايد و از آسمان باران ميفرستد.»
ودرپايان فرمود: «فَوَ اللّهِ لَهؤلاء فِي قُرّاء الْقُرآنِ اَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الاَحْمَرِ؛ سوگندبه خدا در ميان قرآن خوانان، چنين گروهي از كبريت احمر كمياب ترند.»[3]
بخش اعظم بركات ماه رمضان، در رابطه با قرآن است، و در اين ماه بايد بذردستورهاي نوراني قرآن را در مزرعه دلها بكاريم، تا رشدونمو كند و سرانجام ميوه قرآن را دراين ماه براي غذاي روح برگيريم، و قوّت قلبمان را درپرتوبركات قرآني اين ماه، بيمه نماييم، وچنين بهرهبرداري جزازراه اُنس حقيقي با قرآن به دست نخواهد آمد.
امام سجّاد(ع) هنگامي كه قرآن را تا آخر تلاوت ميكرد، دعايي ميخواند، كه در فرازي از آن دعا چنين آمده است: «اَللّهُمَّ فَاِذا اَفَدْتَنَا الْمَعُونَةَ عَلي تِلاوَتِهِ وَ سَهَّلْتَ جَواسِيَ اَلْسِنَتِنا بِحُسْنِ عِبارَتِهِ، فَاجْعَلْنا مِمِّنْ يَرْعاهُ حَقّ رِعايَتِهِ: خدايا چون ما را براي تلاوت آيات قرآن، ياري فرمودي، و دشواري (و عدم شيوايي) زبانهاي ما را به زيبايي و شيوايي عبارتهاي قرآن آسان نمودي، پس ما را به گونهاي قرار بده تا حقّ قرآن را آن گونه كه هست رعايت كنيم.»[4]
رسول اكرم(ص) در تفسير آيه 121 بقره: «يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ، مؤمنان، كتاب آسماني را آن گونه كه شايسته آن است ميخوانند.» فرمود: «يَتَّبِعُونَهُ حَقَّ اِتّباعِهِ: آن گونه كه سزاوار پيروي است، از قرآن پيروي ميكنند.»[5]
از سوي ديگرفرمود:«رُبَّ تالِ الْقُرآنَ، وَالْقُرآنُ يَلْعَنُهُ: چه بسيارند تلاوت كنندگان قرآن، كه قرآن آنها را لعنت ميكند.»[6]
ازآن جا كه ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزكيه وتهذيب است و قرآن درشب قدركه دراين ماه قرار گرفته، در قلب پيامبراكرم(ص) تجلّي كرده، نتيجه ميگيريم كه ماه رمضان تجلّيگاه قرآن، و ماه انس با قرآن است.
اين گفتارو دهها گفتار ديگر در اين خصوص،ازپيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) حاكي ازآن است كه ارزش تلاوت قرآن به اين است كه آميخته با توجّه وتدبّر، وتصميم برعمل به دستورهاي قرآن باشد، وتحقّق و انس حقيقي با قرآن به چنين برنامهاي بستگي دارد. و گرنه خوارج نهرواني،دشمنان خونخوار اميرمؤمنان علي(ع) همه ازقاريان قرآن بودند، ولي ازقرآن، فقط قافش را ميدانستند، ازاين رو حضرت علي(ع) را كه سراپا توحيد بود، كافرخوانده، با اوجنگيدند.
حقيقت اُنس با قرآن چيست كه انسان را استوار و نيرومند ميسازد؟
اميرمؤمنان علي(ع) فرمود:«مَنْ آنَسَ بِتَلاوَةِ الْقُرآنِ، لَمْ تُوحِشْهُ مُفارَقَةُ الاِخْوانِ: كسي كه با تلاوت قرآن، اُنس و الفت گرفت، از جدايي ديگران به وحشت نميافتد.»[7]
امام سجّاد (ع) فرمود:«لَوْ ماتَ مِنْ بَيْنِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغرِبِ لَمَااسْتَوْحَشْتُ، بَعْدَ اَنْ يَكُونَ الْقُرْآنُ مَعِي: هرگاه همه موجودات و انسانهاي شرق و غرب جهان بميرند و من تنها بمانم، پس از آن كه قرآن با من باشد، هيچ گونه وحشتي نخواهم داشت.»[8]
دراينجا پرسيده ميشودكه حقيقت اُنس با قرآن چيست كه انسان را اين گونه استوار و نيرومند ميسازد، و هرگونه اضطراب وتنش را ازاو دورميكند؟
پاسخ آن كه: اُنس دراصل به معناي خوگرفتن وهمدم شدن است، مانند اُنس كودك شيرخوار به سينه مادر، و گاهي اُنس آن چنان شديد و سرشاراست، كه از اُنس كودك شيرخواربه سينه مادرش نيز بيشتر است، چنان كه اميرمؤمنان علي(ع) در برابر منافقان كوردلي كه او را به مرگ تهديد ميكردند، فرمود: «وَاللّهِ لاَبْنُ اَبِي طالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ اُمِّهِ: سوگند به خدا علاقه فرزند ابوطالب به مرگ (شهادت) از علاقه كودك شيرخوار به پستان مادرش بيشتر است.»[9]
عارف حقيقي كسي است كه با خدا و كلام او چنين انس و الفتي داشته باشد، كه اميرمؤمنان علي(ع) در توضيح آيه «يا اَيُّهَا الاِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّك الكريم: اي انسان چه چيز تو را به پروردگارت مغرور ساخته است.»[10] فرمود:«وَكُنْ للّهِ مُطيعا وَ بِذِكْرِهِ آنِسا؛ مطيع خداوند باش و به ياد خدا انس بگير.»[11]
بنابراين مفهوم انس حقيقي،همان همدم شدنِ آميخته با عشق و علاقه گرم و ناگسستني است كه ارتباط و پيوند انسان را به آن چه كه موردانس اوست محكم و متّصل ميكند، چنين انسي با خدا وكلام خدا (قرآن) از ويژگيهاي اولياي خدا و هر مؤمن عارف و وارسته است، چنان كه اميرمؤمنان علي(ع) در مقام دعا ميگويد: «اَللّهُمَّ اِنِّكَ آنَسُ الآنِسِينَ لاَوْلِيائكَ ... اِنْ اَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِكْرُكَ: خدايا! تو براي اوليا و دوستان خاصّت، مأنوسترين مونسها هستي... اگر غربت آنها را به وحشت اندازد، ياد تو مونس تنهايي آنهاست.»[12]
منابع:
1- محمد عبده، نهج البلاغه، بیروت،دارالمعرفه.
2- محمد بن يعقوب كليني،اصول كافي،چاپ آخوندي،ج2.
3- آیه الله جوادى آملى،اسرارعبادات،آیین رمضان؛ مناسبت ها، احکام، ادعیه وآداب، معاونت آموزش و تحقیقات بعثه مقام معظّم رهبرى.
4- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه،ج4، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1371.
5- محمدباقرمجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ق، ج 92 .
6- میرزاجواد ملکى تبریزى، روزه از دیدگاه عارفان، ترجمه: مؤسسه تحقیقات اسلامى فقاهت، تهران، 1374.
7- هاشم رسولى محلاتى، سخنى درباره روزه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1378.
پینوشت:
[1] - شيخ صدوق، عيون اخبار الرّضا، ج2، ص295.
[2] - محدّث قمي، مفاتيح الجنان، دعاهاي روزهاي ماه رمضان.
[3] - محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، چاپ آخوندي، ج2، ص627.
[4] - صحيفه سجاديه، دعاي 42.
[5] - سيوطي، الدّر المنثور، ج1، ص111.
[6] - علامه مجلسي، بحارالانوار، ج92، ص184.
[7] - غُرَرُالحِکَم و دُرَرُالکَلِم (به معنای: اندرزهای برتر و سخنان چون دُر) کتابی است شامل گفتاوردهای علی بن ابی طالب که به شیوه الفبایی چیدمان شده و تعدادشان ۱۰۷۶۰ میباشد. عبدالواحد تمیمی آمِدی گرداورنده آن است که کتاب را در ۹۱ بخش (باب) فهرست بندی کردهاست.
[8] - محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص610.
[9] - نهج البلاغه، خطبه5.
[10] - انفطار/ 6.
[11] - نهج البلاغه، خطبه223.
[12] - همان، خطبه227.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/92815