پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، وزارت ارشاد مجموعه ای متنوع و متکثر است که این تکثر، تلون و تعدد وظیفه موجب شده که به قول معروف آفتابه و لگن هفت دست، شام و نهار هیچی را بتوان بر آن تطبیق داد.
سپهر اهداف این وزارتخانه نه سلبریتیهای تنوعطلب و مفسدهجو را تحت تاثیر قرار داده و نه فرزندان هنرمند و توانمند انقلاب را در برگرفته است!
شاید دلیل عمده این ناتوانی، عدم شفافیت در عملکرد و یا تنوع متکثری است که موجب سرگیجههای سیاسی و فرهنگی شده است.
امروز عمده دلیل مشکلات ما در نشر، مطبوعات، صنایع زیر ساختی در سینما و در فرهنگ عمومی، سرگشتگی و قصور، تقصیر و ترک فعلی است که به دلایل مختلف در طول سالهای انقلاب اتفاق افتاده و آمیختگی سیاست، هنر، فرهنگ و اختلاط سیستم و ابتلا به بیماری مزمن گیرها و گورهای سیاسی که از سیاست بنیادین اباحه گری سید محمد خاتمی تا سیاستهای پرگیر و دار و غیرعلمی دولتهای دیگر نشات گرفته است.
این شناوری آنچنان موج های ویرانکنندهای را ایجاد و ایجاب کرد که تندروترین عناصر جناحی با هدف غایی براندازی در راس این وزارتخانه که زرادخانه پول و امکانات است، قرار گرفته و تزریق آن به معاندان را موجب گردیدند و معالاسف سهم هنرمندان، روزنامهنگاران موثر و انقلابی و سایر فعالین متعهد به آرمانهای انقلاب از سیاستهای شکننده و غیرمنطبق با آرمانهای این وزارتخانه شامل حصر، فشار، تخریب و تهدید بوده است.
لشکرکشی اصلاحات به این مجموعه بی در و پیکر به تولید ضدفرهنگترین نیروها و نرمافزارها کشیده شد که ردپای این ظلم بزرگ از وزیر تا سیاستگذار، روزنامهنگار و هنرمند در آن به خوبی مشاهده و رهگیری شده است، تا جایی که الان بخش قابل توجهی از آن نیروها، ستونفقرات رسانههای معاند جمهوری اسلامی و معارض استقلال ایران را تشکیل میدهند.
تربیت سلبریتیهای فاقد مبانی درست اعتقادی و آسیبرسان به منافع ملی که ناهمراه و ناهمسو با منافع ملت و فرهنگ غنی آن گام برداشته و پنجههای خیانت را بر چهره تابناک فرهنگ اسلامی-ایرانی کشیدند، از نشانگرهای مهمی است که نشان میدهد این مجموعه جز در مقاطعی بسیار و کوتاه و خاص، نه تنها در تراز نظام اسلامی و اهداف متعالی انقلاب نتوانسته حرکت کند بلکه در گذر و گذار تاریخ انقلاب تولید کننده سرباز برای لشکر دشمنان شناسنامهدار ایران اسلامی بوده است.
رشد بیسامان سلبریتیهای فاقد اندیشه، تعهد و وطنپرست و افزایش حیطه نفوذ آنها تا مرزهای تاثیرات نامیمون سیاسی یکی از آفاتی بود که رخ نمود و خیل معاندین مسلح و تروریستهای رسانه ای در کشور و حتی رسانههای بیگانه، حاصل تسامح دیروز و تساهل های بعدی در قبال آرمانهای انقلاب و منافع ملی بود.
در این میان رابطه عکس با نیروهای وفادار به انقلاب و عمیقاً متعهد به ملت، عدم توجه به این قشر تا حصر اقتصادی هنرمندان و رسانههای انقلابی و خط کش نهادن بر فعالیت آنها و رهایش وامتیازدهی بی حد و حصر به جریان همسو با حاکمیتهای اعتدال و اصلاح و سخنگویان آنها و بستن صدها قرارداد صوری با وابستگان و گماشتگان فرهنگسلطه، نتیجهاش آن شد که از جیب گشاد بیتالمال تزریق مقویات برای دنیاپرستان وطنفروش شد و وابستگان فکری نظام و ولایت و انقلاب از آرمانها به دلیل ضیق پشتیبانی از حیثهای مختلف توان دفاع نداشته باشند و در عوض میدان سیاسی و اقتصادی برای اندیشهسازان سکولاریسم باز و فراخ باشد و بر سر اعتقادات، فرهنگ و اخلاق مردم آن کنند که علایم دردناکش را در همین فتنه اخیر در بخشی از مردم میتوان مشاهده کرد.
سیاست زدگی غیرمنطبق بر اصول الهی و منافع مردم در فرهنگ بزرگترین خطای استراتژیکی بود که رخ نمود و متاسفانه هنوز هم ادامه دارد. تحلیل ارزشمند مقام معظم رهبری در سالیان دور که با سیاست نمیتوان در عالم فرهنگ حرکت کرد، متاسفانه نادیده گرفته شد و امروز شاهدیم برخی سلبریتیهای کمسواد و اجارهای که حتی دست چپ و راست را در سیاست نمیشناسند به عوامل دست اول در تحرکات سیاسی و فرهنگی تبدیل شدهاند. این استحاله نشانگر این مهم که اصحاب نفوذیافته و جاهل فرهنگ و هنر در سالیان متوالی مار سیاستهای مغایر با ارزشهای اعتقادی و منافع ملی را در آستین فرهنگ پرورانده اند.
اما درد بزرگ آن است که در دولت انقلابی و ضد فساد آیتالله رییسی متاسفانه در بر همان پاشنه سابق میچرخد و نشانی از تحول در این وزارتخانه وجود عینی ندارد.
نه نقشهای زاید سلبریتیهای اجارهای کمرنگشده و نه چهرههای متعهد و هنرمند و اهل فرهنگ را حامی هستند.
سیاست حرکت بر مبنای "شاخ نزدن گربه" آن چنان حاکم است که برخی از نمایندگان که منع از دستور به قوه اجراییه هستند می نویسند و اصحاب اجرا در وزارتخانه خود را مکلف به اجرا میبینند.
در دولت انقلابی آیتالله رییسی باید بنا به انتظام مدیریتی انقلابی چه در مرکز و چه در استانهای آن با استفاده از چهرههایی قوی ،توانا و اگاه باشد تا بتوان برای ارتقای فرهنگی و جبران پسرفتهای گذشته برنامه ریخت و از ارکان اعتقادی و فرهنگی و هویت مردمی در جنگ رسانهای و فرهنگی دفاع منطقی و هنرمندانه کرد.
متاسفانه ظواهر نشان می دهد متولیان وزارتخانه تابعی از قوه مقننه شدهاند تا دولت آیتالله رییسی!
وضعیت اقتصادی در حوزه نشر و اصحاب رسانه تاسفآورتر است و اصحاب رسانههای متعهد به آرمانها و ارزشها از ریاست دولت به شدت گلهمندند.
در واقع در خیلی از مواقف والیان وزارتخانه نه تنها در این مدت تلاشی برای رفع نقصها و آسیبشناسی دردها نکرده بلکه خود را تابع قوانین و ملحقات اعتدال و اصلاح دانسته و با پیروی از مشی گذشته نه تنها گلوگاهها وگرانیگاههای وزارتخانه را اصلاح نکردهاند بلکه به داد هنر مندان دلباخته نظام و رسانه های مردمی ولایت باور هم نرسیدهاند!
به ضرس قاطع باید گفت بود و نبود این وزارتخانه در عرصه و مهندسی فکری جامعه در تراز ولایت، نه تنها مثبت نیست بلکه گویا ماموریت این است که راهی در فرهنگ کشور تداوم یابد که دشمنان نظام از ان استقبال میکنند.
امروز فرزندان راستین امامت و ولایت به دنبال اهرم ها و نیروهایی هستند که در فرهنگ عشق ولایی مشق نموده تا گلوگاههای فرهنگی طراوت رنسانس فکری از اصلاح به آرمانها را شاهد باشد.
از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواهیم عملکرد خود را ارزیابی کند. مهمترین رهاورد این ارزیابی این است که متوجه بشوند در کجای این تراز قرار دارند و بینی و بینالله در وزارتخانهای که سلبریتیها چنینند که در این روزها میبینیم و نیروها، سربازان و سرداران فرهنگی در عسر و انتصابات در قوه مقننه تعیین تکلیف میشود بهترین راه واگذاری مدیریت به اهل و استعفای وزیر است. جا دارد اگر وزیر محترم توانایی اصلاح این همه کژی را در خود نمیبینند این خدمت بزرگ را به دولت انجام دهند تا بیش از این انقلاب در عرصه فرهنگ در حیطه مدیریت ایشان مظلوم و مهجور نماند!
محمدحسین ترکمن
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/71591