پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، وحدت مقولهای است که از دیرباز در فرهنگ دینی کشورهای اسلامی وارد شده و به مرور جایگاه ویژهای یافته است. عالمان و روشنفکران دینی شیعه و سنّی، خصوصا طی چند قرن گذشته با مشاهده دسیسه های گوناگون استعمار در دامن زدن به آتش تفرقه و جدایی میان دولت ها و ملت های اسلامی، بیش از هر زمان کوشش خود را در این زمینه مصروف داشته اند اما به واقع هنوز نه ابعاد مختلف تفرقه به عنوان تهدیدی جدی علیه اسلام و مسلمین مورد توجه قرار گرفته و نه مفهوم وحدت به عنوان مهمترین راز و رمز گریز از این خطر و تهدید عمیقا درک شده است.
«وحدت اسلامی» یکی از مهمترین ارکان اقتدار جامعه اسلامی بهشمار میرود. براساس آموزههای قرآن و نهجالبلاغه، سه اصل کلی برای هدایت جامعه به سمت وحدت اسلامی وجود دارد: تقدّم «ایمان خالصانه» بر دیگر مسائل دینی؛ شناخت سنّت اصیل رسول الله(ص) و پایبندی به آن؛ رعایت حرمت و حقوق عامّه مردم. اهمّ مبانی نظری وحدت اسلامی مستخرج از قرآن و نهجالبلاغه نیز عبارتند از: وجود مشترکات اساسی در مذاهب اسلامی؛ اعتقاد به رحمانیت خدا؛ عمل بر مقتضای اخوّت ایمانی؛ طبیعی بودن اختلاف در حوزههای گوناگون؛ گفتوگوی احترام آمیز؛ همزیستی مسالمتآمیز ائمه(ع) با پیروان مذاهب اسلامی؛ عدم انحصار ویژگی «نجاتبخشی» به نگرهای خاص؛ اهتمام به مسائل بنیادین امت اسلامی؛ آراستگی به فضائل اخلاقی و بایستگی دوستی با مومنان و صف آرایی دربرابر دشمنان. بنابراین، میتوان هدف غایی آموزههای قرآن و نهجالبلاغه را وحدت سراسری جهان اسلام و برقراری روابط حسنه میان پیروان مذاهب اسلامی دانست. این هدف والا در پرتو زندگی برادرانه و مؤمنانه بر مبنای محبت و مدارا شکل میگیرد. قرآن و نهجالبلاغه، بهترین روش در رفع اختلافات را گفتوگوی محترمانه و بدون تحریک عصبیتها و عدم اهانت به مقدسات معرفی میکنند؛ آنچه به خوبی در سیره اهلبیت(ع) آموزش داده شده تا بر مبنای آن، امت اسلامی به کمال رشد خود برسد و در کنار یکدیگر، هویت متحد امت اسلامی را در برابر دشمنان به نمایش بگذارند.
منظورازقرائت دینی از وحدت،تفسیری است كه عالمان دینی مذاهب مختلف اسلامی از وحدت ارائه میدهند.كم نتیجه بودن این قرائت دررسیدن به مقصد وحدت بیشترناشی ازاین نقیصه است كه عالمان هر مذهب غالباتفسیری ازدین ارائه میدهندكه تلقی مذهبی آنهاست وهرتفسیری غیرازآن را برنمیتابند به این ترتیب وحدت یا اساسا موضوعیت پیدا نمیكند یا حداكثر به مقولهای تشریفاتی و ظاهری تبدیل میشود. البته درطول تاریخ با عالمان مذهبی (اعم از شیعه و سنی) مواجه میشویم كه حقیقتا ازوحدت، تفسیری دینی ومذهبی ارائه نموده ووجود مذاهب وقرائتهای مختلف در كنار هم ودستیابی به وحدت رانه تنها باحفظ اعتقادات پیروان هر مذهب مغایرندانستهاند،بلكه وحدت رادرعین كثرت دیدهاند.ازجمله مرحوم آیت الله بروجردی رحمهالله كه به رغم جوحاكم آنروزبرحوزههای شیعه،شجاعانه سخن از تقریب میان مذاهب اسلامی به میان آورده وبه تأسیس دارالتقریب همت گماشتند به این قرائت از وحدت معتقد بودند.مرحوم علامه شهید آیت اللّه مطهری نیزازاین منظربه وحدت مینگریستند ونه تنها قائل به ادغام مذاهب دریكدیگر و وحدت آنها نبودند. بلكه به اینكه تفسیری ازوحدت ارائه شود كه لازمه آن حفظ مشتركات تمامی مذاهب وكنارگذاشتن افتراقات آنها ودرنتیجه اختراع مذهب جدید باشد نیزمعتقد نبودند.
ایشان وحدت را وحدت پیروان مذاهب مختلف میدانندكه درعین اختلاف اعتقادی، فقهی وكلامی مذهبی، با اعتصام به پرچم توحید و نبوت و معاد و بسیاری اشتراكات میان مذاهب اسلامی، در برابر بیگانگان ید واحده میشوند.
ایشان حتی بحث واستدلال وگفتگودراصول و فروع را مانع وحدت مورد نظرنمیدانند ولی شیعه وسنی رابه متانت دربرابرهم،دروغ نگفتن وتهمت نزدن،مسخره نكردن منطق یكدیگروبالاخرجریحهدارنكردن عواطف یكدیگروعدم خروج ازحدودمنطق واستدلال دعوت میكنند. بنابراین،گرچه با مشاهده این موارد نه چندان زیاد،دستیابی به وحدت اسلامی با قرائت دینی از آن، ممتنع نیست ولی اولاً: همانگونه كه گفته شد،غالبا وبیشتر علمای دینی از وحدت «قرائت مذهبی»ارائه میدهند كه به نقض غرض میانجامد.ثانیا عصبیتهای مذهبی حاد، قشریگریها، عوامزدگیها، ترس عالمان از صدور فتواهای اصلاحی كه درتقابل با احساسات و عواطف وعادات مردم قرارمیگیرند عملاً محدوده وگستره نفوذ كلام معدودعالمان شجاع وآگاه رانیزتنگ نموده ورسیدن به مقصدراحتی درصورت امكان بادشواریهای بسیارمواجه میسازد.
بنا به آنچه گفته شد،بسترتبدیل اختلاف به تفرقه رادرصدر اسلام، سیاست یافتیم و اقدامات حضرت علی (ع)را نیزبه عنوان قرائتی دینی ازوحدت عنوان كردیم ونشان دادیم كه چگونه ایشان هوشمندانه وصبورانه كوشیدند تا سیاست،عرصه تبدیل «اختلاف» و«تفرقه» نشود.تنها حكومت شیعه جهان كه خود را موظف به اجرای احكام مذهبی در مجموعه حكومت میداند وبه اعلام آن نیزافتخار میكند، نه تنها بابرادران سنی مذهب خود درداخل كشور مشكلی ندارد، بلكه تمامی كوشش خود را درگسترش و تعمیق روابط با جهان اسلام مصروف داشته است.به بعضی ازبرادران شیعه مذهب كه برخی تعصبات به آنها اجازه نمیدهدبه مقوله وحدت بعنوان یك ضرورت حفظ اصل اسلام فكركنندباصراحت و اطمینان عرض میشود:تنهاراه سربلندی شیعه كه البته درمقیاس جهانی نسبت به اهل سنت دراقلیت است، پذیرش وعمل به راهبرد «وحدت اسلامی و دینی» میباشد.
ایران بعنوان مهدتشیع وتنهادولت شیعی، زمانی میتوانددرجهان سرفراز باشدكه عملاً نشان دهد آزاد سازی نیروی بالقوه عظیم موجود در ملتها و دولتهای اسلامی و احیای مجدد عظمت و تمدن اسلامی در گرو«وحدت اسلامی» است وبرای نیل به این هدف مهم ازهیچ تلاشی درحفظ حقوق برادران اهل سنت درداخل كشورو گسترش روابط با مسلمانان جهان با ارئه سیاست تشنجزدایی دریغ نمیورزد.ارائه چنین تصویری ازیك دولت شیعه،یقینا اهل سنت ایران ومسلمانان شیعه و سنی جهان را شیفته خود میسازد.چه عزتی برای دولت و ملت شیعه ایران بالاتر ازاین كه با برداشتن گامهای بلند واستواربه سوی وحدت مسلمین، جهان و اسلام به وجود و قدرت او افتخاركند وبه یاری اودل ببندد؟[1]
وفاق تشیع وتسنن درسیره و روش حضرت علی(ع)
در طول حیات پربركت حضرت محمد(ص) ازاسلام تنها یك قرائت واحد وجودداشت كه منشاء آن عبارت بود از قرآن و سیره پیامبر. اما از همان آغازین ساعات ارتحال آن حضرت،به سرعت دو جریان در ایمان امت اسلامی پدید آمد جریان اول گروهی ازاصحاب بودند كه در سقیفه بنی ساعده گرد آمده و به هر دلیل خلافت را مقولهای دانستند كه دردین ازپیش برایش تكلیفی تعیین نشده و انتخاب خلیفه به نظر مردم بستگی دارد. گروه دوم از اصحاب نیز با تكیه بر دلائلی خلافت را تفسیر دیگری نموده و امامت را ادامه رسالت و نبوت دانسته و حضرت علی علیهالسلام را كسی دانستند كه به تصریح حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله در ماجرای غدیر خم به امامت و جانشینی بعد از ایشان منصوب شدند. با اینهمه وجود قرائتهای مختلف از دین، حتی در بحث امامت و خلافت فی نفسه نباید به تفرّق و جدایی منجر شود.
سیره وروش حضرت علی(ع) درحوادث صدر اسلام و خلافت خلفای راشدین گواه بیبدیلی است برای اثبات مدعای این موضوع كه آن حضرت به رغم اعتقادبه حقّانیت خویش درامرجانشینی پیامبر (ص) و بیان مكررآن به عنوان یك دیدگاه اعتقادی، نه تنها درمقابل خلفا قرارنگرفتند بلكه با اقدامات شگفتانگیزی همچون بیعت با ابوبكر،ارائه مشورتهای فراوان در مقاطع گوناگون به خلفاء، ترغیب پیروان خویش به همكاری با آنها، مشاركت در امور دیوانی، قضا و حتی جنگ های آن دوره، پذیرش چند بار جانشینی عمر در مدینه و اداره این شهر در غیاب خلیفه، تلاش زایدالوصف در مقابل ناراضیان خلیفه سوم و پرهیز دادن آنها ازكشتن ایشان،تا جایی كه حسنین علیهماالسلام رادرآستان دارالخلافه برای حفاظت ازورود ناراضیان به آنجا گماشتند، همه و همه گویای این نكته حساس و سرنوشتساز بود كه مبادا اختلافهای پیش آمده برسرجانشینی به تفرقه و تضاد و دشمنی میان مسلمانان منجرشود و سیره سایرامامان (صلوات الله علیهم اجمعین) نیزجز این نبود.
آن بزرگواران ضمن بیان نظرات واعتقادات خود وتعلیم آن به شاگردان فراوانی كه درطول حیات پربركت خویش تربیت میفرمودند، درحالی كه اعتقاداتشان با عقاید و نظرات دیگر عالمان مسلمان آن زمان، اختلاف اساسی داشت، همواره میكوشیدند این اختلافها به تفرقه و شقاق میان مسلمانان منجر نشود. ما به هیچ وجه شیوه طعن و لعن و ناسزاگویی در لسان این بزرگواران مشاهده نمیكنیم. عالمان روشن ضمیر،آگاه و معتقد به وحدت واقعی مسلمانان نیز در طول تاریخ اسلام همین سیره و روش را دنبال كردهاند. با این همه متأسفانه واقعیت تلخ این است كه به رغم این تلاشها، تفرقه میان شیعه و سنی دردنیای اسلام، خصوصا چند قرن اخیر،هم در میان عامه مردم و هم عالمان دینی جو غالب بوده است و البته كه حاكمان هم از این شقاق نهایت استفاده را كردهاند وهم خود به آتش تفرقه و اختلاف دامن زدهاند.[2]
اشاره ای به مهمترين عوامل شکلگيري وحدت وهمگرايي ميان کشورهاي اسلامي
مسلّم است که ياري گرفتن از باورها وارزشهاي اسلامي، يکي از مهمترين عوامل شکلگيري وحدت و همگرايي ميان کشورهاي اسلامي است.درحقيقت،با تکيه برارزشها وباورهاي مشترک،زمينه بهره جويي از ظرفيتهاي موجودِ جهان اسلام به منظورحفظ و ارتقاي منافع مسلمين،امکان پذيرميشود. به نظر ميرسد مواردي را ميتوان درزمره ظرفيتها وقابليتهاي اصلي جهان اسلام قرارداد؛ از جمله:
1. موقعيت ژئوپلتيک، ژئواکونوميک وژئواستراتژيک کشورهاي اسلامي؛ به گونهاي که کشورهاي اسلامي ازنظر ژئوپلتيکي، حساس وبرنظام جهاني تأثيرگذارهستند. همچنين ميتوان ادعا کرد اين کشورها، از قلمروجغرافيايي وسيع وجمعيتي بالا، دسترسي وسيطره برتنگهها وآبراههاي راهبردي جهان،ذخايرعظيم انرژي،بازارمصرف گسترده وپرجاذبه،ايدئولوژي برون گرا با قابليت طرح جهاني،سهم قابل توجه در شبکه ارتباطات جهاني برخوردارند؛
2. بهره مندي از کانونهاي معتبرايجاد قدرت؛
3. امکان ارتقاي نظام دفاعي درقالب ائتلاف وپيمانهاي دفاعي وتبديل آن به يک قدرت مؤثر؛
4. وجود فرصتها وتهديدهاي مشترک؛
5. آموزههاي جهان شمول اسلام؛ به ويژه انديشه مهدويت وحكومت فراگير وجهاني مهدي موعود.
نقش راهبردی پیامبراكرم (ص)درجهت وحدت امت اسلامی
رسول اکرم (ص) طبق دستور قران کریم همواره منادی وحدت بود و برای تحقق وحدت و عزت امت اسلامی، سخت ترین مصائب را تحمل کرد و هرگزتفرقه و تشتت را تأیید نفرمود. تاریخ اسلام شاهد است که پیامبر (ص) چگونه با ایجاد وحدت و جلوگیری از افتراق، صفوف مسلمین را به بنیان مرصوص تبدیل کرد و چگونه ازثمرات شیرین وحدت به نفع اسلام و تحکیم مبانی سیاسی واجتماعی ودفاعی امت اسلام بهره گرفت. می توان گفت نقش راهبردی پیامبر(ص)درجهت وحدت امت اسلامی درسه جهت صورت گرفته است:
1 – تلاش درجهت تحقق امت واحد، بر اساس معیارهای قرانی والهی وبا توجه به مقوله فرهنگ به عنوان پایه بنیادین ساختار اجتماعی که دارای نظام عقیدتی ،ایدئولوژی وفرهنگ وارزش های خاص اخلاقی و معنوی است .
2 – تعلیم فرهنگ مشارکت پذیری و مسئولیت مداری وتأسیس ونهادینه کردن و به مرحله اجرا درآوردن راه کار، مشورت و مشارکت در امور معنوی و الهی، تعامل وتعاون واخوت و جلوگیری ازهرگونه اقدام و عملی که وحدت و برادری مسلمانان را خدشه دار می سازد .
3 – ریشه کن کردن زمینه های اختلاف در مرحله نظر و عمل. پیامبر اکرم(ص) تمام زمینه های فکری، اجتماعی و تاریخی،اختلاف ونفاق را با بهره گیری ازتعالیم آسمانی اسلام ازبین برد وبا بی ارزش دانستن معیارهای عصر جاهلی، تمایزات و اختلافات فکری واجتماعی و اقتصادی جامعه را باطل ، وارزش های الهی را جایگزین آن کرد .
ایجاد حس مشترک دینی وپیوستگی مذهبی بین مؤمنان درسخنان حکیمانه ونصایح مشفقانه آن حضرت(ص) مشهود است حضرت می فرماید: "المومنون کنفس واحده".[3]
پیامبر صلی الله علیه و آله در مسیر تثبیت همبستگی ایمانی مسلمین مکررا بر این موضوع تأکید فرمود. در بخشی از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنین نقل کرده اند که فرمود:«المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد علی من سواهم تتکافوا دمائهم یسعی بذنبهم ادناهم.» ایجاد چنین حس مشترک دینی و پیوستگی مذهبی واحد بین مؤمنان در کلام زیبایی منسوب به حضرت کاملا مشهور است که: «المؤمنون کنفس واحده.»
همچون آن یک نور خورشید سما
صد شود نسبت به صحن خانه ها
لیک یک باشد همه انوارشان
چون که برگیری تو دیوار از میان
چون نماند خانه ها را قاعده
مؤمنان مانند نفس واحده
پیامبراکرم (ع) پیمان برادری را پیغامی الهی خواند و فرمود:" المؤمنون اخوه"هرکه درسلک اهل ایمان درآید با سایرمؤمنان برادر و برابر است . و این پیمان ، پیمان صرف و صوری نبود ، بلکه بر آن آثار و کارکردهای اجتماعی و دینی و حقوقی و مسئولیت نیز مترتب بود و هرانسان مومنی نسبت به برادر دینی خود تکلیف و دین و تعهدی پیدا می کرد،تا حق برادری را انجام دهد.پیامبر(ص) نهایت عداوت را که ازدوران جاهلیت مانده بود تبدیل به رحمت و مودت والفت نمود :"والف بین قلوبهم" واین پیمان ، پیمانی نبود که با درهم و دینار وارزشهای مادی بدست بیاید، بلکه این پیمان اخوت و الفت رنگ الهی داشت،آنگونه که قران کریم ازآن پرده برداشته است:" وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ : و میان دل هایشان الفت و پیوند برقرار کرد که اگر همه آنچه را در روی زمین است، هزینه می کردی نمی توانستی میان دل هایشان الفت اندازی، ولی خدا میان آنان ایجاد الفت کرد؛ زیرا خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است."[4]
و باز در قرآن كريم آمده است:" وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ : و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می سازد تا هدایت شوید." [5]
درجامعه مورد نظروآرمانی پیامبراكرم(ص) واهل بیت (ع)روح اخوت وبرادری حاکم است ودرآن کوچکترین غل وغش وتفرقه ای وجود ندارد.تا زمانی که پیامبراسلام(ص)زنده بود اختلافات ودوگانگی فکری و اعتقادی بین مسلمان وجود نداشت وپیامبر اکرم (ص) خود اسوه و راهنما و بیان کننده حقیقت دین بود:" لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا : یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبرخدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد می کند."[6]
اما پس ازرحلت پیامبراكرم(ص)مسلمانان به دوگروه تقسیم شدند ودو راه پیدا شد،یکی راه اهل بیت (ع) که ما شیعیان پیروآن هستیم ودیگری راهی که اهل سنت برگزیده اند.البته ازدیدگاه گروه اول اهل بیت عصمت وطهارت بخاطرجایگاهی که در قران و در نزد رسول گرامی اسلام (ص) داشته اند در پیروی و الگو قرارگرفتن بردیگران اولویت دارند.
چند نکته قابل تأمل در همین باب
1- وحدت اسلامی به معنای اتحاد و یکپارچگی میان مسلمانان، فارغ از تفاوتهای مذهبی، فرهنگی، قومی و نژادی است. این مفهوم تأکید دارد که همه مسلمانها، بهعنوان پیروان دین اسلام و معتقد به توحید، باید در مقابل چالشهای داخلی و خارجی متحد باشند و اختلافات و تعصبات جزئی نباید باعث تفرقه و جدایی آنها شود.
2- وحدت اسلامی ناظر بر همکاری و تعامل مثبت میان مذاهب و فرقههای مختلف اسلامی است تا امت اسلامی بتواند قدرت و عزت خود را حفظ کند و در برابر تهدیدات و توطئههای خارجی مقاومت نماید.
3-این وحدت برپایه اصول مشترک دین اسلام، همچون ایمان به خداوند یکتا، قرآن کریم و پیامبراسلام (ص)، استواراست. در واقع، وحدت اسلامی به معنای چشمپوشی از اختلافات جزئی و تمرکز بر اصول اساسی دین است که میان تمام مسلمانان مشترک است.
4- در تعریفی دیگر، وحدت اسلامی به معنای همبستگی در برابر دشمنان مشترک امت اسلامی و تلاش برای دستیابی به اهداف مشترک است. این مفهوم، بهویژه در دوران معاصر که امت اسلامی با چالشهای متعددی مانند استعمار، افراطگرایی و جنگهای داخلی مواجه است، اهمیت ویژهای یافته است.
5- وحدت اسلامی نهتنها از نظر دینی و اخلاقی اهمیت دارد، بلکه از نظر سیاسی و اجتماعی نیز بهعنوان یک عامل کلیدی برای تقویت قدرت و عزت امت اسلامی محسوب میشود. تاریخ اسلام نشان داده است که هر زمان مسلمانان متحد بودهاند، توانستهاند در برابر دشمنان خود پیروز شوند و از ارزشهای دینی و منافع خود دفاع کنند. وحدت اسلامی همچنین به امت اسلام امکان میدهد تا در برابر تهدیدات خارجی و چالشهای داخلی با قدرت و همبستگی بیشتری عمل کنند.
6- وحدت اسلامی یکی از مهمترین اصول دین اسلام است که به مسلمانان کمک میکند تا از اختلافات جزئی و فرقهای عبور کرده و به سوی همبستگی و همگرایی حرکت کنند. این وحدت بر پایهی اصول اساسی اسلام استوار است و نقش کلیدی در تقویت قدرت امت اسلامی و مقابله با چالشهای جهان معاصر دارد. همچنین، آموزههای دینی همواره مسلمانان را به وحدت دعوت کرده و ازتفرقه و نزاع نهی نمودهاند.[7]
7- علمای اسلامی بهعنوان رهبران دینی و فکری امت نقش بسیار مهمی در تقویت و ترویج این وحدت داشتهاند. آنها با استفاده از جایگاه و نفوذ خود در میان مردم، همواره تلاش کردهاند تا مسلمانها را به همبستگی و همکاری دعوت کنند و از تفرقه و اختلافات پرهیز نمایند. درطول تاریخ، علمای مذهبی با ارائهی تفاسیر معتدل از قرآن و سنت پیامبر (ص) و دعوت به تقریب مذاهب اسلامی، نقش کلیدی در تحقق و تحکیم وحدت اسلامی ایفا کردهاند. [8]
8-همان طورکه گفتیم این وحدت به عنوان یکی از اصول اساسی در آموزههای اسلامی، هدفی است که مسلمانان ازآغازاسلام بهدنبال آن بودهاند. بااین حال، درطول تاریخ، عوامل مختلفی موجب تفرقه و اختلاف میان امت اسلامی شدهاند.برخی ازاین عوامل طبیعی وناشی ازتنوع فکری وفرهنگی بوده وبرخی دیگر نتیجه سیاستها و دخالتهای خارجی. [9]
نگاه عمیق رهبرمعظم انقلاب اسلامی به موضوع وحدت و اتّحاد مسلمانها
معظم له با هوشمندی و تیز بینی دوراندیش خود در این زمینه می فرمایند:
1- وحدت... یک تاکتیک نیست، وحدت یک اصلی از اصول اسلام است، وحدت یک امر قرآنی است. اینکه میفرماید«وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَلاتَفَرَّقوا»،[10]خیلی مهم است؛ یعنی دراعتصامِ به حبلالله هم که مهمترین کارها است، اجتمعوا؛ [یعنی] اتّفاق حتّی در اعتصام به حبلالله که مظهرش مثلاً حج است، مظهرش نماز جمعه است؛ یعنی اجتماع حتّی در اعتصام به حبلالله مورد نظر قرآن و شریعت اسلامی است؛ این خیلی به نظر مهم است. یا در این آیات سورهی حجرات «وَ اِن طائِفَتانِ مِنَ المُؤمِنینَ اقتَتَلوا فَاَصلِحوا بَینَهُما فَاِن بَغَت اِحداهُما عَلَى الاُخرى فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی حَتّى تَفیءَ اِلى اَمرِ الله»؛[11] یعنی مسئلهی اتّفاق و اتّحاد اینقدر مهم است که اگر کسی بَغی کرد، باید با او مقاتله کرد، با آن مسلمان باید مقاتله کرد برای اینکه او را به وحدت برگردانیم؛ اینقدر وحدت مهم است! اینها را نمیشود نادیده گرفت. بعد هم که «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَةٌ فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم»؛[12] یعنی مسئلهی وحدت یک اصل قرآنی است و ما نباید از آن غفلت کنیم. [13]
2- وحدت و اتّحاد مسلمانها یک امر تاکتیکی نیست که حالا بعضی خیال کنند به خاطر شرایط خاصّی ما بایستی با همدیگر متّحد باشیم؛ نه، یک امر اصولی است؛ همافزایی مسلمانها لازم است؛ اگر مسلمانها متّحد باشند، همافزایی می کنند و همه قوی می شوند؛ وقتی که این همافزایی وجود داشته باشد، حتّی آنهایی که مایلند ــ و مانعی هم نیست ــ که تعامل با غیر مسلمانها داشته باشند، با دست پُروارداین تعامل می شوند. بنابراین این هم نکتهی بعد که این یک امر اصولی است، و امر تاکتیکی نیست.[14]
3- علّت اینکه ما در جمهوری اسلامی بر وحدت مسلمین، زیاد تأکید می کنیم، این است که فاصله زیاد است. امروزمرتّباً تلاش می شود که بین فِرَق مسلمین، بین شیعه وسنّی اختلاف ایجاد بشود؛ تلاش جدّی و برنامهریزیشده. شما ملاحظه کنید، امروزکلمه «شیعه» و «سنّی» وارد ادبیّات سیاسی آمریکا شده! آمریکاییها به شیعه و سنّی چه کار دارند؟ چند سال است که در ادبیّات سیاسیِ آمریکا مسئلهی سنّی بودن و شیعه بودن وارد شده، که بله، فلان کشور شیعهاند، فلان کشور سنّیاند؛ با اینکه آنها با اصل اسلام مخالفند و دشمنند امّا مسئله شیعه و سنّی را رها نمی کنند. پس این چیزها هست؛ اختلافات را روزبهروزدارند زیاد می کنند، سوءتفاهمها را زیاد می کنند. بنابراین ما تأکید می کنیم و علّت تأکید ما این است. و ملاحظه هم می کنید که دستآموزهای آمریکا در هر جای دنیای اسلام که بتوانند، فتنه ایجاد می کنند...[15]
4-... شاخص عمده برای اتّحاد مسلمین، مسئله فلسطین است؛ مسئلهی فلسطین، شاخص است. اگر چنانچه اتّحاد مسلمین تحقّق پیدا بکند، قضیّهی فلسطین قطعاً به بهترین وجه حل خواهد شد. هر چه ما در قضیّه فلسطین جدّیّت بیشتری برای احیای حقوق ملّت فلسطین به خرج بدهیم، به اتّحاد مسلمین نزدیکتر میشویم. این مسئلهی عادّیسازیهای اخیر ــ که متأسّفانه بعضی از دولت ها خطا کردند، خطای بزرگی کردند و گناه کردند و عادّیسازی [روابط] کردند با رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی ــ حرکتی ضدّ وحدت اسلامی و ضدّ اتّحاد اسلامی است؛ ازاین راه باید برگردند واین خطای بزرگ را بایستی جبران بکنند.خب، این هم مسئله اتّحاد. [16]
پینوشت:
[1] - خومحمدی؛ سعید. وحدت اسلامی یا وفاق تشیع و تسنن درسخنان امام علی (ع)، مجله نهج البلاغه، بهار 1385 - شماره 15 و 16.
[2] - همان.
[3] - تذكرة الأولياء / ۴۲۱؛ تمهيدات / ۲۷۲؛ فيه ما فيه / ۱۷۷.
[4] - انفال / 63.
[5] - آل عمران / 103.
[6] - احزاب / 21.
[7] - یکی از اصول کلیدی اسلام، محبت و برادری میان مسلمین است. قرآن و سنت همواره بر این نکته تأکید دارند که مسلمانها باید همچون اعضای یک خانوادهی بزرگ به یکدیگر محبت کنند و از نزاع و اختلاف پرهیز نمایند. در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) آمده است: «المؤمن للمؤمن كالبنيان يشد بعضه بعضاً» (مؤمنان مانند اجزای یک ساختمان هستند که هر کدام دیگری را تقویت میکند). این حدیث بهخوبی نشاندهندهی اهمیت وحدت و همبستگی میان مسلمانان است.اسلام تفرقه و نزاع میان مسلمین را نکوهش کرده و به شدت از آن انتقاد میکند. در آیه 153 سوره انعام آمده است: «وأن هذا صراطي مستقيماً فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله» (و این راه من است، راهی مستقیم، پس از آن پیروی کنید و از راههای دیگر پیروی نکنید که شما را از راه خدا متفرق میکند). این آیه نشان میدهد که پیروی از راههای انحرافی و اختلافات بیاساس منجر به تضعیف وحدت اسلامی میشود و باید از آن پرهیز کرد.
[8] - علمای مذهبی در طول تاریخ بهعنوان رهبران معنوی مسلمانان، مسئولیت سنگینی در حفظ یکپارچگی و همبستگی امت اسلامی بر عهده داشتهاند. آنها با تبیین آموزههای دینی و اخلاقی، مسلمین را به اصول اساسی اسلام همچون برادری، محبت و همکاری دعوت کردهاند. همچنین علمای بزرگ جهان اسلام همواره تلاش کردهاند تا اختلافات مذهبی و فقهی را به حداقل برسانند و بر نقاط مشترک تأکید کنند. بسیاری از علمای برجسته در طول تاریخ، بهدنبال تقریب و همگرایی مذاهب اسلامی بودهاند. این علما بهویژه در دورههای حساس تاریخی، تلاش کردهاند تا اختلافات فقهی و مذهبی را بهعنوان مسائلی جزئی و فرعی معرفی کنند و بر اصول اساسی و مشترک دین اسلام تأکید نمایند. یکی از نمونههای بارز در این زمینه، تلاشهای آیتالله بروجردی و شیخ محمود شلتوت (مفتی اعظم الازهر) بود که در قرن بیستم برای تقریب میان شیعه و سنی تلاشهای زیادی انجام دادند و این اقدامات به ایجاد نزدیکی بیشتر میان این دو مذهب بزرگ اسلامی کمک کرد. علمای اسلامی همواره به عنوان پشتیبانان گفتمان و گفتوگو میان مذاهب و فرهنگهای مختلف شناخته شدهاند. آنها از طریق برگزاری نشستها، همایشها و کنفرانسهای دینی، زمینه را برای تبادل نظر و تفاهم میان مذاهب اسلامی فراهم کردهاند. بهطور مثال، در بسیاری از کشورها، علمای مذهبی نقش فعالی در برگزاری کنفرانسهای وحدت اسلامی ایفا کردهاند و به ترویج تسامح و همگرایی مذهبی پرداختهاند. علمای اسلامی همواره در برابر گروهها و جریانهای افراطی که به تفرقه و نزاع در میان مسلمین دامن میزنند، ایستادگی کردهاند. آنها با تبیین تعالیم معتدل اسلامی و رد افراطگرایی، سعی کردهاند تا از بروز خشونتهای مذهبی و فرقهای جلوگیری کنند. علمای بزرگی همچون امام خمینی (ره)، شیخ طنطاوی و علامه محمد حسین فضلالله با صدور فتاوا و رهنمودهایی در جهت وحدت امت اسلامی، به مبارزه با جریانهای تفرقهافکن پرداختهاند. علمای اسلامی بهعنوان مربیان و استادان حوزههای علمیه، مسئولیت تربیت نسلهای جدید از رهبران دینی را بر عهده دارند. آنها با ترویج اندیشههای معتدل و تقریبگرا در حوزههای علمیه، میتوانند به تقویت وحدت اسلامی در نسلهای آینده کمک کنند. بسیاری از علمای برجسته جهان اسلام در طول تاریخ به تربیت شاگردانی پرداختهاند که در عرصه تقریب مذاهب و وحدت اسلامی نقشآفرینی کردهاند.
[9] - برخی از مهمترین موانع وحدت اسلامی عبارتست از: الف) تعصبات مذهبی یکی از مهمترین موانع وحدت و اتحاد مسلمانان است. در طول تاریخ اسلام، مسلمانان به مذاهب و فرقههای مختلفی تقسیم شدهاند، از جمله اهل سنت و شیعه، و درون این دو مذهب اصلی نیز شاخههای متعددی وجود دارد. این تنوع مذهبی به خودی خود میتواند غنیکننده باشد، اما زمانی که تعصب و جزماندیشی به میان میآید، به مانعی جدی برای وحدت تبدیل میشود.
ب) تعصب مذهبی به این معناست که افراد یا گروهها به گونهای بر اصول و تفکرات مذهبی خود پافشاری کنند که از پذیرش اختلافنظرهای دیگر مذاهب خودداری کنند و این اختلافات را بهعنوان یک تهدید برای ایمان خود بدانند. در چنین شرایطی، گفتوگو و تفاهم میان مذاهب دشوار میشود و نزاعها و درگیریهای فرقهای شکل میگیرد. بهطور مثال، درگیریهای فرقهای در برخی از کشورهای اسلامی نتیجه این نوع تعصبات مذهبی است که از تلاش برای همزیستی و تفاهم مذهبی جلوگیری میکند. ج) تنوع قومی و نژادی در میان مسلمانان بهعنوان یک واقعیت اجتماعی وجود دارد. مسلمانها در سراسر جهان از نژادها و قومیتهای مختلفی تشکیل شدهاند، از عربها، فارسها و ترکها گرفته تا هندیها، پاکستانیها و آفریقاییها. این تنوع قومی، در صورتی که به درستی مدیریت نشود، میتواند به تعصبات قومی و نژادی منجر شود. د) تعصبات قومی نیز بهعنوان یکی از موانع وحدت اسلامی شناخته میشود. وقتی قومیت یا نژاد بهعنوان عامل برتری و تفوق بر دیگران در نظر گرفته شود، باعث ایجاد تفرقه و نزاع میان گروههای مختلف میشود. این تعصبات، در طول تاریخ اسلام و حتی در دوران معاصر، نقش مهمی در بروز اختلافات و درگیریهای داخلی در برخی از کشورهای اسلامی ایفا کردهاند. ذ) یکی دیگر از موانع وحدت اسلامی، اختلافات فقهی و تفسیری میان مسلمانان است. مذاهب مختلف اسلامی هر یک دارای دیدگاههای خاص خود در مورد مسائل فقهی و تفسیری هستند که بهدلیل تفاوتهای در تفسیر قرآن و سنت پیامبر (ص)، این اختلافات شکل گرفتهاند. اگرچه این تفاوتها به خودی خود طبیعی و جزئی از روند تکامل فکری و مذهبی در اسلام هستند، اما در برخی مواقع، این اختلافات تبدیل به عامل نزاع و تفرقه شدهاند. اختلافات فقهی میان مذاهب مختلف اسلامی بهویژه بین شیعه و اهل سنت، از قدیمیترین مسائل اختلافی در جهان اسلام است. این اختلافات شامل مسائلی مانند نماز، روزه، حج، خمس، زکات، و بسیاری از احکام عبادی و اجتماعی میشود. هر مذهب، براساس اصول فقهی و اجتهاد علمای خود، به تفاسیر و احکام متفاوتی از مسائل دینی رسیده است. در بسیاری از مواقع، این اختلافات در سطح تئوریک باقی میمانند، اما گاهی اوقات به عامل نزاع و درگیری میان مسلمانان تبدیل شدهاند. تفسیر قرآن کریم نیز یکی دیگر از زمینههای اختلاف میان مسلمین است. علمای مختلف اسلامی در طول تاریخ بر اساس روشها و دیدگاههای متفاوت، به تفسیر آیات قرآن پرداختهاند. برخی از این تفاسیر در میان مسلمانان پذیرفته شدهاند، اما تفاسیر دیگری که با اصول و مبانی مذهب دیگر سازگار نبودهاند، ممکن است به عنوان عامل اختلاف مطرح شوند.
[10] - سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۰۳/ وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلى شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ: و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.
[11] - سوره مبارکه الحجرات آیه ۹/ وَإِن طائِفَتانِ مِنَ المُؤمِنينَ اقتَتَلوا فَأَصلِحوا بَينَهُما فَإِن بَغَت إِحداهُما عَلَى الأُخرى فَقاتِلُوا الَّتي تَبغي حَتّى تَفيءَ إِلى أَمرِ اللَّهِ فَإِن فاءَت فَأَصلِحوا بَينَهُما بِالعَدلِ وَأَقسِطوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُقسِطينَ: و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست میدارد.
[12] - سوره مبارکه الحجرات آیه ۱۰/ إِنَّمَا المُؤمِنونَ إِخوَةٌ فَأَصلِحوا بَينَ أَخَوَيكُم وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ: مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!
[13] - بیانات در دیدار جمعی از علما و بزرگان اهل سنت کشور: دوشنبه 26 شهریور ماه 1403 به مناسبت آغاز هفته وحدت.
[14] - بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعی از مسئولان نظام: 2 آبان ماه 1400.
[15] - همان.
[16] - بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعی از مسئولان نظام: 2 آبان ماه 1400.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/108282