پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، امروزه اعتياد به مواد مخدر یکی از مهمترين و شاخصترين مسائل اجتماعي در دنیا به شمار ميرود، و فرد معتادکه مبتلا به افیون شده است بیمارتلقی میگردد. این بیماری، صعب العلاج نبوده و با اراده و همت فرد، خانواده و جامعه قابل درمان می باشد. چنان چه طالب پیشگیری از اعتیاد و خواهان ترک معتادان هستیم و میخواهیم این معضل و بحران حل و یا به حداقل رسانده شود؛ باید ازظرفیتهای علمی متخصصان و صاحب نظران،تعامل وهماهنگی متولیان امردر دستگاههای ذیربط دراین زمینه و همچنین پتانسیل خانوادهها، به نحو شایسته بهرهگیری شود. برای کنترل و مبارزه با امر اعتیاد ضروری است نسبت به این موضوع اولا ابعادش شناسایی وثانیا اطلاعاتش در حوزههای زیستی، رفتاری، اجتماعی و قانونی جمع آوری تا بتوان ازطرق علمی و راهکارهای دانش بنیان براین معضل فائق آمد.
کدام عوامل درگسترش گرایش به اعتیاد نقش اساسی ایفا میکنند؟
بدون تردید طیف وسیعی ازعلل و عوامل متعدد و مؤثر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بهداشتی، امنیتی و قضایی درگسترش گرایش به اعتیاد نقش اساسی ایفا مینمایند. کوتاهی و قصور مبادی و مراجع یاد شده درمبارزه جدی با این آفت و بلای خانمانسوز قطعا موجب: فروپاشی خانوادهها، نابودی نسل نوجوان و جوان، بسترسازی برای بزهکاری و انحرافات اجتماعی و اضمحلال سرمایههای پویا و خلاق مادی و معنوی میگردد. برای سرو سامان دادن به چنین اوضاع آشفته باید پیشگیری را مقدم بر درمان دانست و شرائطی را فراهم آورد تا عوامل ساختاری و نارسائی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه اصلاح و به کمک پیشگیری آید.
برای رفع معضل اعتیاد، باید به سراغ ریشهها رفت
برای رفع معضل اعتیاد، باید به سراغ ریشهها رفت، زیرا تا ریشههای اعتیاد قطع نشود، پیشگیری و درمان آن امکان ندارد. علاوه بر آن، باید تحقیقات وسیع علمی نیز به منظور شناسایی دقیق علل روی آوردن افراد، به اعتیاد صورت گیرد. در حوزه «مقابله با عرضه» و«پیشگیری» باید مدل نظری در سیاستگذاری حوزه اعتیاد داشته باشیم و از تجربههای جهانی دراین زمینه استفاده بهینه نماییم. بنابراین تنها با تولید اطلاعات و دانش دقیق و روزآمد دربهرهگیری از پژوهشهای جامعه شناختی و روان شناختی است که میتوان کیفیت سیاستگذاریها، برنامهریزیها و اقدامات اجرایی دراین زمینه را ارتقا بخشید تا حصول نتایج محقق گردد.
بدیهی است نتایج این قسم پژوهشها، نگرشی واقع بینانه به امرمبارزه با اعتیاد و مواد مخدر، بررسی و توصیف وضعیت موجود است که؛ موجب توجه به بخشهای مغفول و در نتیجه بهبود در روند سیاستگذاریها، برنامه ریزیها و اهداف مد نظر خواهد شد.
تلاشهای بینالمللی مقابله با مصرف مواد و قاچاق مخدر
ابزارهایی که به صورت ملی و بینالمللی درکاهش سوءمصرف و قاچاق موادمخدر به کار گرفته شدهاند هنوز تا کنون نتایج قابل قبول و قابل مشاهده و چشمگیری از منظر بینالمللی نداشتهاند. در نتیجه، اعتبار و تناسب ابزارهای کنترل موادمخدری که دولتها به صورت پیوسته در کنوانسیونهای بینالمللی قبول کرده بودند، مورد تردید واقع شده است. وضعیت قاچاق و سوءمصرف موادمخدر که با خشونت وفساد همراه شده، وحشتناک میباشد، اما هنوز جایگزینهای معتبری برای سیاستهای فعلی که قادر به معکوس نمودن شرایط فعلی باشد، پیدا نشده است. تلاشهای بینالمللی مقابله با مصرف مواد و قاچاق مخدر باید در یک مسیر هماهنگ بینالمللی به منظور دستیابی به نتایج مثبت آتی ادامه یافته وتنظیم شود. به علاوه، روشن است که مصرف موادمخدر ارتباط نزدیکی با مشکلات اقتصادی، اجتماعی وسیاسی دارد که پیشرفت در این حوزهها در حل مشکلات سوءمصرف موادمخدر غیرقابل انکاراست. در برخی کشورها، فعالیتهای مثبتی صورت گرفته است که باید بسیار دقیق مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و تجربیات مثبت هر کشور اولا مورد توجه واقع شود و ثانیا در صورت موفق بودن طرح ها، این طرحها بومی سازی شود.
ادغام فعالیتهای مرتبط با موادمخدر غیرقانونی با اقتصادملی واقعیتی خطرناک
در بعضی از کشورها، کشت، تولید و قاچاق موادمخدر غیرقانونی، تأثیرعمیقی بر اقتصاد داشته و درصد بالایی از درآمدهای ملی را پوشش میدهد. در جایی که اقتصاد ملی به برخی فعالیتهای غیرقانونی وابسته باشد، هرگونه تلاش مقابلهای، با موانع قابل توجهی مواجه خواهد شد. ادغام فعالیتهای مرتبط با موادمخدر غیرقانونی با اقتصادملی واقعیت خطرناکی است و دولتها باید قبل از این که این فعالیتها به نتایج بسیار ناگوار وتلخی بیانجامد، کلیه ابزارهای پیشگیرانه را به کار گیرند.
کشت و قاچاق غیرقانونی موادمخدر منجر به ناپایداری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی کشورهای متعددی شده است. به ویژه ارتباطات زیادی میان کشت غیر قانونی و قاچاق موادمخدر و فعالیت سازمانهای خرابکار در برخی کشورهای آمریکای جنوبی، اروپایی، آسیا و دیگر مناطق جهان مشاهده شده است. در واقع، درآمدهای از کشت غیرقانونی و مشارکت در بازاریابی و توزیع محصولات غیرقانونی، بعضا مبنای درآمدهای مالی فعالیتهای غیرقانونی را تشکیل میدهد.
بنابراین، همکاریهای نزدیک بینالمللی وملی، سنگ بنای مبارزه با کارتلهای بزرگ موادمخدر میباشد. برای توسعه چنین فعالیتهایی، پیشنهاد میشود؛ کلیه دولتها اهمیت فعالیتهای مبتنی بر قوانین ملی را همواره به یاد داشته باشند واین قوانین رابامعاهدات کنترل بینالمللی موادمخدر ونیز قوانین عمومی بینالمللی منطبق نمایند.
نقش دولتهای جهانی در تغییر مصرف و قاچاق موادمخدر
مصرف موادمخدر طی سالهای اخیر به طرز چشم گیری درحال عادی شدن بوده وحتی صنعت فیلم نیز تحت عنوان« افسانه هروئین»ایجاد شده و بسیاری درعرصه موسیقی و سینما دراین مورد بیپرده سخن گفته و صحبت کردهاند و استفاده تفریحی از موادمخدر را امری طبیعی در زندگی افراد قلمداد نمودهاند! به تصویر کشیدن مسائل مربوط به مصرف موادمخدر در رسانههای جهان خصوصا مصرف ماری جوانا، آزاد سازی و قانونی سازی، نه تنها مانع مصرف مواد نشده بلکه براین معضل اجتماعی در سطح دنیا نیز دامن زده است.
برهمگان روشن است که قاچاق بینالمللی موادمخدر و مواد روان گردان منفعت زیاد و سود سرشاری برای سازمانها، گردانندگان اصلی و باندهای مافیایی به دنبال داشته و دارد. این فعالیتهای غیرقانونی سرمایه و سود تولید کرده و درآمد حاصل، اغلب در اقتصاد قانونی گنجانده شده یا در زمینه رشوه خواری و اعمال مجرمانه به کار میرود. تمامی این امور موجب شده تا فعالیتها و پیگردهای قانونی و بین المللی در این زمینه افزایش یابد. اما باید اذعان داشت با توجه به برخی نواقص سیستم کنترل بین المللی موادمخدر؛ کنوانسیون های موجود که عنوان جهانی بودن را یدک میکشند، تا کنون نتوانستهاند با شرائط جهانی تطبیق یافته و کاربردی شوند. مفهوم این سخن آن است که؛ نظام بینالمللی مقابله با موادمخدر، هنوز بنابر برخی ملاحظات فنی و سیاسی، نتوانسته است فرصت فعالیت با همه ظرفیت خود را در این زمینه به دست آورد. صاحب نظران معتقدند؛ تبعیت وتعهدجهانی، پیش شرطهای کلیدی اثربخشی نظام بینالمللی کنترل موادمخدر میباشند. به منظور کارایی بیشتر، نظام بینالمللی مقابله با موادمخدر باید توان انطباق پذیری سریع با شرائط در حال تغییر مصرف و قاچاق موادمخدر را داشته باشد.
فرهنگ سازی در راستای برخورد با مصرف موادمخدر؛ امری مهم و ضروری
دولتها اخلاقا و قانونا باید تعهدات قانونی کنوانسیون کنترل بینالمللی موادمخدر را رعایت کرده و با همه اشکال«تحریک عمومی» نسبت به ترغیب مصرف موادمخدر و مواد روانگردان مقابله نمایند. دولتها باید اقدامات لازم در این زمینه را انجام داده و با افرادی که قصد تغییرنگرش جامعه نسبت به مصرف موادمخدر را دارند، مقابله نمایند. دولتها به استراتژیهای نوین نیاز دارند و باید از تأثیرگذارترین ابزارهای موجود مانند؛ صنعت رسانه، ورزش و سرگرمی بهره گیرند. همچنین رهبران جامعه، سیاستمداران، روشنفکران، صاحبان فکر و خرد و معلمان نقش مهمی در فرهنگ مقابله با « دوستی با موادمخدر» ایفا مینمایند. همه تأثیرگذاران باید در موضوع پیشگیری از مصرف موادمخدر و نیز حل معضلات و آسیبها و انحرافات اجتماعی و بهداشتی وابسته به آن، از دولتهایشان حمایت نمایند.
نکتهای که دراین خصوص مهم است و باید به آن توجه داشت این است که؛ فرهنگ سازی در راستای برخورد با مصرف موادمخدر که در بلند مدت ایجاد میشود، قوی ترین شکل پیشگیری از مصرف موادمخدر و تغییر نگرش افکار عمومی محسوب میشود که در زمینه پیشگیری از مصرف سیگار نیز مؤثر بوده است. تغییر نگرش در مصرف سیگار که به کاهش مصرف تنباکو منجر گردیده، مدت زمان مدیدی به درازا کشیده است.
جان کلام این که؛ اگر دولتها به اجرای سیاستهای ملی متعهد باشند و در کنترل موادمخدر سرمایه گذاری کنند، جهان به موقعیت حذف طلایی سوء مصرف موادمخدر و قاچاق غیرقانونی نزدیکتر میشود. اساسا امنیت جهانی، صلح و توسعه بدون بیان شفاف مشکلات حوزه موادمخدر؛ قابل دستیابی نیست.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/77933