پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، امام خمینی یک مکتب بود. امام در جهان معاصر و قرن بیستم نوعی از سبک زندگی را بنا نهاد که تا پیش از آن بیسابقه بود.
تاکنون در باره ابعاد مکتب امام خمینی و سبک زندگی که بنا گذاشت فراوان صحبت شده و هنوز هم باید صحبت شود. از امام سخن گفتن به معنای پیمودن مسیری تکراری و خستهکننده نیست. امام بسان رودخانهای زلال و سرشار است که هیچ لحظهای ایستایی ندارد. دیدگاه امام و آرمانهای بزرگ او در جهان معاصر نوید تمدن نوینی را میدهد که برخلاف فضای گفتمان حاکم بر دنیا، افق دیگری را به روی جهانیان گشوده است. افق زندگی عزتبخش دنیایی با نگاه به سعادت ابدی.
این مکتب ده ها سال است که مسیر خود را باز یافته و میلیونها قلب جویای حق را مشتاق خود کرده است. بدون هیچ تردیدی و با تکیه بر وعده الهی اعتقاد دارم که این مکتب شکستناپذیر است. زمان که میگذرد عمق نفوذ این مکتب بیشتر میشود. هر چند کافران و دنیاطلبان را خوش نیاید. به همان نسبت که این مکتب دلها را درمینوردد، دشمنی جهان سلطه با آن بیشتر میشود.
با این وجود نمیتوان آفتهایی که این مکتب را تهدید میکند نادیده گرفت. تنها آسیبی که این آفتها میتوانند وارد کنند کند کردن حرکت آن به سوی مقصد نهایی است. در اینجا به دو آفت اشاره میشود؛
۱. تحریف دیدگاههای امام خمینی.
در اینجا منظور از تحریف، تحریف معنوی است؛ یعنی تفسير نابجای سخنان و مواضع امام و مصادره دیدگاههای ایشان به نفع دیدگاه خود. کسانی هستند که به اسم خط امام سالها تاخت و تاز میکنند نه اعتقادی به آموزههای امام دارند و نه در مقام عمل دنبالهرو ایشان هستند؛ اما ادعای خط امامی آنها گوش عالم را کر کرده است. مسلما این افراد وقتی میخواهند از امام سخن بگویند با نگاه خود دیدگاه امام را تفسیر میکنند. این تحریف بارها اتفاق افتاده است. وظیفه همه دلسوزان و آگاهان و عاشقان امام خمینی است که با معرفی مکتب اصیل امام، جلوی این تحریفها را بگیرند. در این میان بیش از هر چیز مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی این مسئولیت بزرگ را بر عهده دارد. این مؤسسه باید پاسخگوی همه شبهات و تحریفها و تشکیکها و تفسیرهای ناروا باشد. این در حالی است که متأسفانه سالهای متمادی است که از رسالت اصلی خویش بازمانده و نه تنها نسبت به این تحریفها سکوت میکند و یا واکنش قابل توجهی از خود نشان نمیدهد؛ بلکه این دفتر جولانگه برخی مدعیان دروغین خط امام شده است. هر ساله این مؤسسه، نشریات متعددی با پول بیتالمال به مناسبت ارتحال امام خمینی چاپ و منتشر میکند. در این نشریات با کسانی در باره ویژگیها و سیره امام مصاحبه شده که سالها مسیر خود را از امام جدا کردهاند، از آرمانهای امام بریده و به آرمانهای غرب پناه آوردهاند.
یکی از مصادیق تحریف امام خمینی تحریف در سادهزیستی و مردمی زندگی کردن امام است. میدانیم که سادهزیستی و دوری از زرق و برق دنیا مهمترین ویژگی امام در طول زندگیاش بوده است امام در هوای ۵۰ درجه نجف از کولر آبی هم استفاده نمیکرد. بر روی فرش ساده مینشست و همچون محرومترین اقشار جامعه زندگی میکرد. تجملگرایی در منطق امام و سیره عملی ایشان معنا نداشت. پس از انقلاب حسینیه جماران با همان سادگی، میعادگاه هزاران عاشقی بود که از اقصی نقاط کشور خود را برای دیدار امام به آنجا میرساندند. امام حتی اجازه نداد که حسینیه را با گچ، سفیدکاری کنند. وقتی کارگران را دید گفت بگذارید بعد از من این کار انجام شود. با افتخار میگفتیم حسینیه جماران و منزل امام نماد سادهزیستی کسی است که قیامش جهان را به لرزه درآورده است. همین سادهزیستی و خوی مردمی بود که امام خمینی را محبوب دلها کرد. هر گردشگر خارجی که منزل امام و یا حسینیه را میدید با عمق جان به عظمت و روح بزرگ امام ایمان میآورد. با همه این توصیفها که مصادیق آن بسیار است، امروز شاهد اتفاقاتی هستیم که نشان میدهد سادهزیستی امام دچار تحریف شده است. این تحریف نه در کلام و تفسیر و تبیین دیدگاههای امام است؛ بلکه در بنا کردن کاخی تحت عنوان حرم امام خمینی در بهشت زهرا (س) است. این حرم هیچ سنخیتی با روحیه سادهزیستی امام ندارد. چگونه بازدیدکنندگان منزل امام و حسینیه جماران و شنوندگان صدها حکایت از بیاعتنایی امام به دنیا میتوانند این تناقض را حل کنند؟
این مسئله بیشتر دردآور است که همه این هزینههای سنگین از پول بیتالمال بوده است. بدون تردید این کار با سلوک امام خمینی در تضاد است. این همان تحریف سادهزیستی امام خمینی است. اینکه چگونه این تناقض را که بعد از احداث این حرم در اذهان ایجاد میشود و خود امام در آن هیچ نقشی نداشته است برای افکار عمومی حل کرد، نکتهای است که باید آگاهان به آن بیندیشند و به دنبال رفع آن باشند.
۲. فراموشی آرمانهای امام در گذر زمان.
فراموشی آرمانها و اعتقادات و آثار شخصیتهایی که در تاریخ با مجاهدت خود توانستهاند منشأ خدمات بزرگ شوند همواره وجود داشته است. هر چند ممکن است برخی آثار بزرگان رنگ زمان و کهنگی به خود بگیرند و از اثربخشی بیفتند؛ اما تفکر امام خمینی و سلوک ایشان چون انعکاسی از اسلام ناب محمدی است که با فطرت انسان گره خورده است هیچ وقت رنگ کهنگی به خود نمیگیرد. تنها خطری که آن را تهدید میکند گرد و غبار فراموشی است که ممکن است از سوی مردم دامن آن را بگیرد. امام نیاز همواره مردم است. مردم با امام زنده شدند و شخصیت گمشده خود را بازیافتند. استمرار این زندگی همچنان باید در پرتو مکتب امام باشد. تاکنون همه شواهد نشان داده که ملت قدرشناس و بصیر ایران امام خویش را فراموش نکرده و بدون تردید در آینده نیز فراموش نخواهند کرد. در این میان نقش همه اهالی فرهنگ، حوزههای علمیه، دستگاههای فرهنگی و به خصوص مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی بسیار مهم است.
دکتر نصرالله شفیعی
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/62459