پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»،
نام كتاب: سردار سلیمانی؛ سرداری که از نو باید شناخت ( ضرورت شناخت ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی)
مؤلف: دكتراسدالله افشار
نا شر: سفیر اردهال (تلفن پخش : 88319342- 88313898)
سال انتشار: 1400
قيمت: 1000000 ريال
در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی این شهید سرافراز جبهه مقاومت و سرباز وطن قرار داریم. 2 سال از آن خبر تلخ و آن صبح پرغم می گذرد و اندوه سنگینی که شهادت سردار سلیمانی بر دل های مردم ایران گذاشت هنوز و همچنان ادامه دارد؛ اما از نگاه تحلیلگران آن چه از این پس برای ایرانیان و به خصوص کودکان و نوجوانان امروز و فردای ایران "بدون سردار" یک نیاز جدی است که معرفی جامع و منظوم از ایشان می تواند تصویری درست از یک قهرمان ملی و فراملی ارایه نماید تا هیچ وقت شخصیت کاریز ماتیک این شهید والامقام از اذهان عمومی محو نشود که نخواهد شد.
کتاب حاضر که به اهتمام نویسنده، محقق و پژوهشگر گرانقدر دکتر اسدالله افشار به تازگی و در آستانه دومین سالگرد این شهید بزرگوار با عنوان «سردار سلیمانی؛ سرداری که از نو باید شناخت»؛ چاپ و منتشر گردیده است، تلاش دارد با توجه به نگاه صاحب نظران و نویسندگان و تحلیل گران منصف، ابعاد شخصیتی این شهید جبهه محور مقاومت را در راستای رسالت بیان شده به نسل های امروز و فردا معرفی نماید تا الگوی تمام عیار آنان در همه عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نظامی ، اخلاقی، اعتقادی و... باشد.
نویسنده گرامی در تمام متون این کتاب از اندیشه زلال اندیشه ورزان بهره جسته و به رسم امانتداری در پایان هر مبحثی، آدرس و منبع مورد نظر را در پی نوشت ها آورده است. کتاب مورد نظر از آن رو که افکار و دیدگاه صاحب نظران عرصه فرهنگ و سیاست را گرد آورده و در قالب مجموعه ای منظم و در خور شایسته تجمیع نموده ، قابل تقدیر و ستایش است و علاقمندان که می خواهند از نگاه و تحلیل جامعه نخبگان ایران در خصوص این شهید جاوید مطلع شوند، این کتاب نیاز آنان را در این زمینه تأمین و برآورده می سازد.
مؤلف کتاب معتقد است با کنارهم قراردادن تحلیل ها و تجلیل ها از سوی صاحب نظران، اندیشمندان، اهالی اهل قلم در عرصه رسانه های مکتوب و شبکه های اجتماعی در طول این دوسال و همچنین بیانات رهبرمعظم انقلاب در خصوص این شهید سرافراز جبهه مقاومت و قهرمان ملی، می توان در باره او سخن گفت و از اندیشه و افکار، درایت ها، رشادت ها، ویژگی ها، ارزش ها، آرمان ها و اخلاق او نوشت تا شاید شناخت نسبی نسبت به این قهرمان ملی و قهرمان امت اسلامی که تبلور ارزشهای فرهنگی ایران و ایرانی است، حاصل آید و علاقمندان و دوستداران این شهید فرزانه، بیشتر با عمق افکار و شخصیت کاریزماتیک وی در ابعاد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و سیاسی آشنا شوند.
اینک به برخی از فرازهای این کتاب ارزشمند اشاراتی خواهیم داشت.
در بخشی از این کتاب آمده است:
از تلخی شهادت حاج قاسم عزیز، هرچه بگوییم کم است که گویی این داغ را پایانی نیست و قراری بر سرد شدن ندارد. ریشه این داغ را در افسوس ناشی از جدایی و هجران باید جست که به قول حافظ «حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ» که ما انگار قدر آن حضور را ندانستیم و غایب شدیم و این خود بزرگترین افسوسها را بر جان و دل ما مینشاند. این غم اما به بزرگی شخصیت و روح آن شهید بزرگوار، بزرگ و ماندنی است و روز به روز در اشکال مختلف بازتولید میشود. غم حاج قاسم، یأسآفرین و ایستا نیست که غماش شورآفرین و احیاکننده است.
در فراز دیگر کتاب؛ فراق سردار سلیمانی به زیبایی بیان شده است که در حقیقت بازتاب نگاه نویسنده ارجمندی است که شهید سلیمانی را این گونه درک کرده و به ایشان این چنین ارادت دارد:
برایمان سخت است که به مناسبت دومین سالگرد شهادت مردی قلم به دست بگیریم و بنویسم که عزت، غیرت و شجاعت، در سیمای دلنشین او معنایی واقعی مییافت؛ آیا این رختهای عزایی که بر تن داریم، برای اوست؟ چگونه میتوان باور کرد فقدان رادمردی را که شرافت امت اسلامی و غرور ملت ایران را ضمانت میکرد؟ آیا میتوان پذیرفت عروج سرداری را که نامش، فخر اسلام بود و مرامش، آزادگی و حمایت از محرومان؟ آن عظیم سترگ، آن نامدار جاویدان، آن شجاع نستوه، آن شکوه پایدار، آن سرو بلندبالای غیرت، شهید قاسم سلیمانی، از آن گوهرهای نایابی بود که تاریخ و هویت هر ملت، محتاج به آن هاست. بگذارید طور دیگری بگویم؛ همین سلیمانی ها هستند که تاریخ میسازند؛ تاریخ افتخار یک ملت و امت را. آن ها کوههای بلندی هستند که زمین را با تمام عظمتش، پا برجا نگه میدارند. آن ها ترجمان همه خوبیهایی هستند که بشریت ظرفیت دارا بودنشان را دارد اما همه این توصیفهای زیبا و تمام این نَعْتها و تکریمها، ذرهای از داغ سردار محبوب نمیکاهد؛ او که عمری را با مجاهدت گذراند و شهادت، ثمره و پاداش این حیات پربار بود.
در بخش دیگر از کتاب در خصوص ترور شهید سلیمانی عزیز می خوانیم:
ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی بهعنوان اقدامی تروریستی از جانب دولت ایالات متحده به سیاهه دشمنیهای آمریکا با مردم ایران اضافه شد. مورخان فارغ از دوستی یا دشمنی با ایران، جمعه سیزده دی ماه نودوهشت را چنین به یاد آیندگان میآورند: «حمله تروریستی آمریکا به عالیرتبهترین مقام رسمی نظامی ایران»، چنان چه کودتای ضد مردمی بیستوهشت مرداد سیودو یا قتل عام دویست و نود مسافر بیگناه هواپیمای ایرانایر در سال شصتوهفت در تاریخ ثبت شده است.
تمامی اقوام و مذاهب کشتن میهمان را به شدت زشت و پلشت و باعث خفت و سرافکندگی میدانند و این حرکت ناجوانمردانه در اسلام به مراتب زشتتر و پلیدتر تلقی شده است و حتی در میان قبایل عربِ قبل از اسلام نیز میهمانکشی اقدامی زشت و منفور بود و اگر کسی از اعضای یک قبیله، میهمان خود را به قتل میرساند، این حرکت زشت برای تمامی نسلهای بعدی آن قبیله نیز باعث سرافکندگی بود تا آنجا که در برخی از موارد سران قبیله برای پاک کردن این ننگ از پیشانی قبیله خود، فرد میهمانکُش را قصاص میکردند. مردم عراق مسلمانند و دستکم ۷۰ درصد آنها شیعه هستند و بیتردید پیروان سایر ادیان الهی ساکن عراق هم در نفرت و انزجار از این جنایت آمریکا نظر مشابهی دارند...
در مقدمه کتاب به اقدام تروریستی دولت آمریکا که «نقض حقوق بینالملل» و «اعلام جنگ علیه ایران» است اشاره گشته و این موضوع مهم جداگانه و در فصل سوم کتاب بیشتر مورد بحث و بررسی قرارگرفته است. خلاصه و فشرده آن چنین می باشد:
آگنس کالامارد، گزارشگر ویژه سازمانملل در موضوع قتلهای فراقضائی در همان روزی که این جنایت رخ داد، درتويیتهایی اقدام دولت آمریکا را «نقض حقوق بینالملل» دانست و در گزارشی که به اجلاس 44 شورای حقوق بشر در مرداد ماه 1399 ارائه کرد، از این اقدام به عنوان اینکه میتوانست «اعلام جنگ آمریکا علیه ایران» تلقی شود، یاد کرد.
موضوعی که «فیلیپ گاردان» هماهنگ کننده امورخاورمیانه در دولت اوباما نیز بلافاصله بعد از این اقدام در مصاحبه با بی بی سی انگلیسی به آن اشاره کرده بود.
دولت آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور به صراحت و مستقیما مسئولیت آن را برعهده گرفت؛ با وجود اعتراضهای دولت مرکزی عراق، حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در این کشور در واکنش به ترور سردار سلیمانی، موضوعی نبود که بتواند مورد مخالفت کشورها قرار بگیرد؛ در مقابل کاری که دولت آمریکا مرتکب شده بود و حمله موشکی ایران به تعبیر رهبر انقلاب تنها سیلی بود که در همان موقع و قبل از به خاکسپاری سردار سلیمانی، زده شد و سیاست رسمی دولتی و مردمی ایران همچنان «هرگز فراموش نخواهیم کرد، هرگز نخواهیم بخشید» است و تغییر نکرده است؛ گرفتن انتقام اصلی و نهایی از مسببان و عاملان آن در زمان و مکانی که ایران آن را تعیین خواهد کرد، انجام خواهد شد.
کتاب به زیبایی هرچه مطلوب تر، رساتر و شیواتر بیان می کند که ؛ سلیمانی با ماست. سلیمانی از شهدایی است که تا دهها سال آینده هم برای همه حوادث پیش روی ما، حرف برای گفتن دارد، چرا که چهل سال در همه حوادث ریز و درشت، مهم و معمولی در کنارمان بوده و در خط مقدم آنان قرار داشته است. از او برای دهها سال بعد هم حرفهای منتشر نشده و عکسهای دیده نشده داریم. او با ماست. کسی نمیتواند او را از ما بگیرد. توپها، تانکها، مسلسلها، بمبها، پهپادهای مهاجم و موشکهای نقطهزن نمیتوانند او را از ما بگیرند. حالا دشمنان هم این را باور کردهاند. حتی اسرائیلیها که به خون او تشنه بودند و برای یافتنش خیلی تقلا میکردند میگویند سلیمانی هنوز در منطقه است. در کنار فلسطینیها، کنار لبنانیها، کنار سوریها، کنار عراقیها، کنار افغانیها، کنار یمنیها و... کنار همه محرومین و مستضعفین.
در کتاب مد نظر از نگاه صاحب نظران آمده است:
واقعاً هیچ چیز بهاندازه شهادتش نمیتوانست ما را به سلیمانی نزدیک کند و اینک همه سلیمانیاند. ما همه سلیمانی شدهایم، هر کس به او نزدیکتر بوده، بیش از دیگران سلیمانی شده است... و از این روست که با وجود آن که دشمن گمان میکند سلیمانی را از میان برداشته، اما هیچ چیز از قدرت مقاومت کم نشده! نه در عراق، نه در سوریه، نه در لبنان، نه در فلسطین، نه در افغانستان، نه در یمن و حتی نه در بین محرومین مسیحی آمریکای لاتین. کارها خوب پیش میرود، خیلی خوب! در این 2 سال آمریکاییها در عراق یک روز خوش نداشتهاند. اگرچه برای ماندن خیلی تقلا میکنند اما خودشان هم باور کردهاند که باید برای همیشه بروند. سلیمانی در خواب و بیداری صهیونیستها حضور دارد و یادشان میآورد که ورق برگشته و باید فکری برای آینده خود بکنند. و ارتش اسرائیل هر روز کابوس آغاز عملیات نهایی نیروهای مقاومت از بلندیهای جولان را میبینند.
در بخش دیگر کتاب آمده است:
حاج قاسم سلیمانی بیش از یک اسم بود، لباس سپاه بر تن داشت با بالاترین مدالهای نظامی بر دوش، اما لقب حاج قاسم را بیش از لقب سردار به دوش کشید. حاجی ارزشهای انسانی و اخلاقی را اصولیتر از سیاستورزی میدانست و سیاستی که برآن پایبند ماند امنیت ملی بود. در لباس سپاه هرگز وارد زمین بازی سیاست نشد و هم اعتماد دوستان اصولگرایش را داشت هم ارادت اصلاحطلبان را؛ او فراتر از هر جناحبندی فرزند ایران بود.
اما در خارج از مرزها هم نظامی بود و هم مرد سیاست، در جایی میجنگید و در جایی دیگر مذاکره میکرد، جایی لباس رزم میپوشید و جای دیگر در لباس دیپلمات رایزنی میکرد. خاورمیانه به راستی قلمروی بیچون و چرایش بود. در پسکوچههای جنوب لبنان و شمال عراق و سوریه کمتر آشنا از خیابانهای رابر کرمان نبود.
از مردم عادی بصره تا بزرگان عرصه سیاست بینالملل او را بزرگ میداشتند و دشمنانش بزرگتر که همین واهمه از بزرگیاش آمریکا و ترامپ را به جایی رساند که ترورش و امکان جنگی دیگر در خاورمیانه را به بودش ترجیح دهند که وزن بودنش برای دشمن قابل تحمل نبود.
اما امروز نبودش قطعا تغییرات بزرگی در جغرافیای سیاست به جا خواهد گذاشت و این همان چیزی است که دنیا به آن معترف و از آن هراسان؛ دنیا میداند که با نبود حاج قاسم بعید است تا بزودی ثبات به خاورمیانه بازگردد.
مؤلف کتاب و صاحب نظران به درستی اعقتاد دارند؛ باید اعتراف کنیم که هنوز بسیاری از ابعاد شخصیتی این فرمانده بزرگ جبهه مقاومت را نشناخته و برای ما ناشناخته باقی مانده است. این که چگونه یک ژنرال ایرانی میتواند از افغانستان تا مدیترانه و بخشهایی از آفریقا، تحولات را مدیریت کند و اضطراب روسیه یکی از قدرتهای نظامی جهان را برای ورود به خاورمیانه با جلسهای دوساعته رفع کند و با وجود این که یک مقام نظامی است، بیش از دیگران زبان ملتش را میفهمد، مسألهای نیست که بتوان بهسادگی از آن گذشت. اما بازهم همه این ها برای روایت از سلیمانی، کوچکند. حتی کسانی که نام سلیمانی را نه از جنگ ایران و عراق و کربلای5، نه از تجاوز نظامی به افغانستان و عراق؛ که از پس حوادث بهار عربی شناختند نیز قاسم سلیمانی بزرگتر از تمام آن چیزی است که گفته شده و میشود... طبیعی است که در مورد شخصیت بینظیر حاج قاسم، خاطرهها روایت شود، کتابها نگاشته شود و فیلمها ساخته شود. مراسم بدرقه او تا بهشتی که در زادگاهش در آن آرمید، میعاد میلیونها ایرانی عاشق بود، همانها که در تهران و مشهد و اهواز و کرمان، پیکر پاک و اربا اربا را همچون نگین انگشتر در بر گرفتند. اما این برای حاج قاسم کافی نیست، نه آنکه روح بلند او نیازی به ما دارد، او که قطعا تمام شهرت و محبوبیتش در زمین و میان ما، کمتر از شهرت و جایگاهش در سماست؛ ماجرا آن است که ما به او احتیاج داریم؛ به راه او، به منطق مسلط و اخلاق حسنهاش، به فداکاریاش و به راهحلش برای عبور از بحرانها. او نگاهش به افق بلندتری بود.
در کتاب مورد اشاره بیان شده است؛ بدون تردید، بررسی بینش و منش سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در مقابله با نظام سلطه و به ویژه مبارزه با تروریستهای آمریکایی، همان راه و مدرسهای است که مقام معظم رهبری بر آن اشاره فرمودند. از این رو واکاوی جهانبینی و مختصات فکری شخصیتی که مراسم تشییع او بر اندام اهریمن لرزه افکند، ضرورتی است که باید ماهها و سالها آن را جست و کاوید و در زوایای آن دقیق شد و صدالبته از همین منظر بایستی گفتمان آن سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی را فراروی دولت کنونی و دولتهای آینده قرار داد.
در این کتاب می خوانیم:
هنوز در عجبیم؛ چگونه شخصیتی اینگونه جمع اضداد میشود. بزرگ و پرشکوه اما فروتن و متواضع. سلحشور و جنگجو اما آرام و آدابدان. صفشکن جنگها اما پیونددهنده قلبها. حاج قاسم گوهرپرفروغ زمانه ما بود. اما عمق دریای انقلاب گوهرپرور است و دیری نمیپاید که این دریا گوهرهایی خواهد داد که درخشش و فروغ آن ها چشم همگان را خیره خواهد کرد. خداوند حشر او را با رسول خاتم و خوی و منشش را روزی همه ما قرار دهد. حقیقتا «مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد».
از نگاه نویسنده گرامی این کتاب و صاحب نظران؛ شهادت سردار سليماني توفاني در ايران و منطقه به پا کرد که حتي علاقمندان و شيفتگان و دشمنان آن شهيد را نيز شگفت زده کرد. تشييع بي سابقه سردار شهيد در ايران و عراق و برگزاري تظاهرات و جلسات بزرگداشت آن شهيد که از آمريکا و غرب اروپا تا سريلانکا ادامه داشت؛ حاوي درس ها و پيام هاي راهگشایی است که مستلزم بررسي هاي دقيق و همه جانبه است. اما اين شوک بزرگ برجامعه ايران و اقدام تروريستي آمريکا به عنوان بزرگترين دشمن ملت ايران و مسبب بسياري از مشکلات امروز کشور که با فرياد خشمگينانه اکثريت قاطع مردم ايران روبرو شد و نيز اقدام انتقامي و واکنش عزتمندان به ترور اين شهيد و همراهان ايشان در هدف قراردادن پايگاه آمريکايي عين الاسد معادلات سيا ست خارجي طرف هاي درگير در قبال ايران را دچار تغيير کرد.
دکترافشار در متن کتاب خود بیان داشته است؛ سعي کرده ايم در اين اثر که مشتمل بر5 فصل می باشد؛ ويژگي هاي فکری، شخصیتی، اخلاقی، هويتي، سياسي و نظامی این شهید عالی مقامِ عالی جا را در حد بضاعت و با مدد از نگاه زلال صاحب نظران و پژوهش گران مورد بحث و بررسي قرار دهیم.
پدید آورنده این اثر امید آن دارد با انتشار این کتاب به عنوان دومین کتاب خود[1] در باره شهید سلیمانی که حاصل نگاه و اندیشه پاک و زلال همه اصحاب فکر و قلم به این شهید بزرگوار است؛ گامی هرچند کوچک اما تأثیرگذار در جهت شناخت شهید سلیمانی در دومین سالگرد شهادتش بر داشته باشد.
به علاقمندان توصیه می شود کتاب مورد اشاره را که در 348 صفحه به چاپ رسیده است؛ از انتشارات سفیر اردهال با تخفیف ویژه خریداری نمایند و از خواندن آن بهره مند گردند.
پینوشت:
[1] - افشار، اسدالله(1399)، ترور هدفمند! (تبیین و بررسی ابعاد سیاسی، حقوقی و رسانه ای ترور سردار شهید قاسم سلیمانی)، تهران، سفيرارد هال.