پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، بعداز انتخاب ریاست جمهوری سندروم ستادسازی و ستادبازی به پایان رسید گرچه برخی ستادها هنوز در رویای تاثیرند و سهمخواه پنهان و منتظر فردایی که نانی به کف آورند و به غفلت بخورند!
سهمخواهی از دکتر رئیسی گزاره نامفهوم فردی و اجتماعی است.
رئیسجمهوری از جنس مردم که برای یک جهاد بیانتهای الهی خویش را آماده و برای (ساختنهایی) در خور شان مردم ایران اسلامی کمر همت بسته است.
بدون تعارف و بدون اغراق، برخورد اخلاقی و محوریت اخلاق اسلامی و انسانی در رفتار سیاسی که نمونه بارز آن در مناظرات سالهای ۹۶ و ۱۴۰۰ علیرغم رفتارهای سخیف برخی رقبا شاهد بودیم، نگاه کلان به معضلات، جاری بودن در متن جامعه و عدم اشرافیگری سیاسی در برخورد با مردم و نیز ژرفاندیشی در بهبود شرایط و ارتقای خدمات سازمانی از خصوصیات مهم رئیس دولت سیزدهم است.
اما از مهمترین نکات، استقلال در روش اداره کشور و تلاش برای مبارزه با سندروم زیانبار و فسادبرانگیز ارادتسالاری و عدم بها بخشیدن به پدرخواندگی زرسالاران زورمداری است که سالهاست مافیاگونه ضربات فراوانی را به مردم تحمیل کردهاند.
یکی از مهلکترین آفات و چالشها در همین زمینه مداخله قوه در قوه بوده که از سالها قبل آسیبها و ضررهای آن از طریق دلسوزان مکرراً بیان شده است.
به طور مثال، نماینده محترم مجلس به جای وظیفه اصلی خود که تقنین و نظارت است به سهمخواهیهای غیرشرعی و غیراخلاقی در جهت عزل و نصب وزیر و استاندار و بخشدار تا سرایدار مدرسه روی آورده و از این طريق برای آینده خود ستادسازی پنهان و آشکار را انجام دهد. اتفاقی که در دوره گذشته باعث شد تعداد قابل توجهی از نمایندگان سابق در نقاط مختلف کشور، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شوند.
البته این به معنای سکوت مطلق نمایندگان مجلس در قبال عزل و نصبها نیست و یکی از ابعاد وظیفه نظارت نمایندگان در همین گردنه مهم تعریف میشود. یعنی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامي باید راه را برای برگزیده شدن افراد ناکارآمد، ناصالح و غیرمردمی سد کند و از حقوق مردم در مقابل کارتلهای قدرت و ثروت و باندهای پرمدعای مردمستیز دفاع کرده و شجاعانه به میدان مبارزه برای استیفای حقوق ملت برود.
حتی تلاش برای برگزیده شدن نخبگان متعهد در مناصب در صورتی که فاقد مقاصد و منافع شخصی توسط نمایندگان باشد هم امری پسندیده و بیتفاوتی نسبت به آن به شدت نکوهیده است.
اما در مقطعی این رویکرد دقیقاً برعکس شد و برخی نمایندگان به جای پاسداری از حقوق مردم، در پی توسعه قلمرو منافع خویش و بیمه کردن آتیه خود و خانواده و اطرافیانشان شدند. کاشتن نیروها در ساختارهای مختلف دولت برای برداشتن منافع آن در انتخاباتهای بعدی بیماری لاعلاجی بود که در برخی مقاطع، مجلس و دولت را به فاصلهای بسیار زیاد با مجلس و دولتی در شان مردم تبدیل کرد. این رویکرد تباهیبرانگیز را کنار وقایع عجیب و غریب دیگر بگذاریم قلب انسان به درد میآید. فلان نماینده مجلس در دوره گذشته عامل و دلال خرید و فروش خودرو شد، دیگری از دزدی چند صد هزار یورویی انبارشده از خانهاش خبر داد، آن یکی در موج برجسازی غرق شد و ... .
اما از مجلس انقلابیای که اخیراً با رای مردم به کار مشغول شده است، انتظارات بسیار فراتر از این دغلبازیهای دنیاطلبانه و چرک است. انشاءالله بروز چنان فجایعی در این مجلس حتی به اندازه گفتن سخنش هم رخ نخواهد داد.
نمایندگان ملت حتما باید مرز شناسی قوا را ارج نهاده و بدانند که تداخل وظایف و مداخلههای آشوبزا و خدایی ناکرده منفعتطلبانه حق عرض اندام را خصوصاً در وضعیتی که کشور درگیر مشکلات فراوان حاصل از بیتدبیرهای ناامید کننده دولت و مجلس قبل است نباید داشته باشد.
از سوی دیگر ستادها و انتصابهای فراوانی در این دوره مشاهده شده است که انشاءالله اغلب آنها از سر حب و بغض الهی بوده است.
مهم این است که کار ستادها را تمامشده بدانیم و در هر استان عقلای قوم به هماندیشی و همسویی برای آن استان پرداخته و با شناسایی چهرههای امتحان داده، هم هدف و هم آرمان، آنها را به شخص رئیس جمهور معرفی کنند تا وی بتواند با دست پر در انتخابها اقدام نماید.
لازم است از فرصتطلبان ستادبازی که بر برج منافع مینشینند باید به شدت احتراز شود که این افراد نه درد دین دارند و نه درد مردم. آنچه برایشان مهم است میز مدیریت است و آنچه در قلبشان جایی ندارد، انگیزه خدمت!
در این ميان برای پیشبرد امور به نفع جامعه، اصول متعالی و رشد دهنده انقلابی بودن، پاکدستی، مردمی بودن، نخبگی و ولایی عمل کردن ملاک باشد.
رسانهها و شخصیتهای رسانهای باید این معیارهای مهم را مستمر رصد کنند و یادشان باشد که در سالهای ماضی چه ترفندهایی توسط برخی افراد برای بالا رفتن از نردبان اعتماد مردم و رسیدن به پشتبام آرزوهای شخصی اندیشیده شد.
به هر حال تقویم زمان به ایام دولت کریمه نزدیک میشود. از نفوذیها، فرصتطلبان و سهمخواهان در گروههای مختلف و پدرخواندههای لابیگر باید اجتناب عقلی شود و دولت دکتر رئیسی باید دولت شایستگان و پاکدستان باشد.
مقولهای که نباید مغفول بماند این است که در دولت گذشته چهرههای خوشنام، نخبه، کارآمد و ولایتمحور وجود داشته و دارند که تکیهگاه نیروهای مومن و خدمتگزارانی صدیق برای مردم در اقصی نقاط کشور بودهاند. این مهم باید مدنظر باشد و تر و خشک با هم نسوزند و نسوزانیم.
مراقبت از این نیروهای خوشنام و پاکدست که علیرغم همه فشارها و عسرتها توانستند درست عمل کنند را از وظایف خود ببینیم.
محمدحسین ترکمن