پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، قاچاق مواد مخدر، پدیدهای که به عنوان یک جنایت سازمان یافته فرامرزی آغاز شد، اکنون به دلیل اتحاد شیطانی آن با گروههای تروریستی، به عنوان تهدیدی برای دولتهای ملی مطرح شده است. هلال طلایی بزرگترین تولید کننده تریاک غیرمجاز است. افغانستان و پاکستان به تنهایی نزدیک به 6000 تن از کل تولید غیرقانونی را در سال 1999 به اشتراک گذاشتند. این موضوع نگرانی جدی برای هند است، زیرا این مواد مخدر منبع اصلی تأمین مالی تروریسم تحت حمایت پاکستان در این کشور است. و همچنین به این دلیل که هند تنها تامین کننده قانونی تریاک برای صنعت داروسازی بینالمللی است که تقریباً 209 کرور روپیه در سال (1999) به عنوان درآمد حاصل از صادرات تولید میکند. اقتصاد مرز پاکستان و افغانستان به تولید خشخاش و حشیش وابسته است. پول مواد مخدر به شیوهای سازماندهی نشده اما سیستماتیک به بازار پول هند منتقل میشود و در نتیجه به موسسات مالی آسیب میرساند. بنابراین، قاچاق غیرقانونی مواد مخدر از افغانستان و پاکستان هم سیاست و هم اقتصاد هند را تهدید میکند. ظاهراً این امر مستلزم توجه جدی هم از سوی سیاستگذاران و هم از سوی نهادهای مجری قانون است، قبل از اینکه برای اقدام دیر شود.
نارکو تروریسم (Narco-terorism)به پیوند بین مواد مخدر و تروریسم اشاره دارد. این مقاله جنبههای مختلف ارتباط بین این دو و پیامدهای آن برای امنیت هند را بررسی میکند. از آنجایی که منابع تروریسم در هند فراتر از مرزهای داخلی است، این مطالعه همچنین رشد تجارت غیرقانونی مواد مخدر در پاکستان را که از فعالیتهای تروریستی در هند حمایت مالی میکند، نشان میدهد. افغانستان و NWFP پاکستان بزرگترین تولید کنندگان تریاک در جهان هستند که مبالغ هنگفتی را در بازار بینالمللی تولید میکنند. درآمدهای حاصل از مواد مخدر توسط دولت پاکستان و سازمانهای غیر دولتی برای بی ثبات کردن هند استفاده میشود. این دو موضوع در سیاست منطقهای جنوب آسیا و محیط امنیتی هند حیاتی هستند.
حمایت از تروریسم یک امر گران قیمت است و پول برای کشتن، آدم ربایی و خرابکاری از مجاری مناسب به دست نمیآید. از مجاری غیرقانونی و غیر رسمی میآید. ارزش بازار مواد مخدر بسیار بالاتر از هر محصول مصرفی در جهان است. مقدار زیادی پول و آن هم به صورت پول نقد دریافت میکند. به عنوان مثال، یک کیلوگرم هروئین از هلال طلایی که تقریباً یک لک روپیه در جنوب آسیا قیمت دارد، تقریباً یک کرور روپیه در بازار ایالات متحده به فروش میرسد. این رقم از مکانی به مکان دیگر متفاوت است، که بیشتر به وضعیت قانون و نظم بستگی دارد. قیمت هروئین حاصل از هلال طلایی از روپیه روپیه متغیر است.
30 میلیون به روپیه کروردرکیلوگرم. شایان ذکراست که هروئین پاکستانی و ماری جوانای کلمبیایی بیشترین تقاضای مواد مخدر در ایالات متحده و کشورهای اروپایی است. حجم پولی که این داروها در غرب تولید میکنند، به دلیل پول هنگفتی است که در تجارت غیرقانونی مواد مخدر وجود دارد که تروریستها برای تأمین هزینههای "عملیات تروریسم" با قاچاقچیان مواد مخدر، ارتباط برقرار کردهاند.
کلمه تروریسم مواد مخدر برای اولین بار در ایالات متحده استفاده شد که قاچاقچیان مواد مخدر در بولیوی، کلمبیا، پرو، نیکاراگوئه وسایرکشورهای آمریکای مرکزی تجارت غیرقانونی را به عنوان یک حرفه سازماندهی کردند و یک دولت موازی را اداره کردند. این کشورها مقادیر زیادی کوکائین و حشیش تولید میکنند. در واقع اقتصاد این منطقه به کشت و تولید کوکائین و حشیش بستگی دارد. علاوه بر همسایه بودن، ایالات متحده بزرگترین بازار مواد مخدر است. جمعیت رو به رشد معتادان به مواد مخدر، دولت ایالات متحده را وادار کرد تا به این وضعیت واکنش نشان دهد. با این حال، تحقق آن بسیار دیرتر اتفاق افتاد، یعنی زمانی که رئیس جمهور ریگان تصمیم گرفت در دهه 1980 علیه جنبش های چپ در کشورهای آمریکای لاتین مبارزه کند. تروریسم مواد مخدر برای اولین بار در این دوره به موضوع تبدیل شد.
قاچاق و تروریسم
این فرضیه که قاچاق مواد مخدر به فعالیتهای تروریستی کمک مالی میکند، نیاز به توضیح منطقی دارد و منطق مبتنی بر واقعیتها و درک نکات خاصی است که به این نکات در زیر اشاراتی خواهیم داشت:
1-اقتصاد کشورهای تولیدکننده مواد مخدر به تجارت غیرقانونی مواد مخدر وابسته است. تجارت غیرقانونی مواد مخدر بدون توجه به قوانین سختگیرانه ادامه خواهد یافت، مگر اینکه اقتصاد جایگزینی داشته باشند.
2-افغانستان بزرگترین تولید کننده غیرقانونی تریاک (سالانه 4600 تن، 1999 از مجموع 6000 متریک تن تریاک) در جهان است. کشت خشخاش در 18 ولایت از مجموع 31 ولایت افغانستان انجام میشود. کشت به شکل سازمان یافته تحت کنترل طالبان انجام میشود.
3-مواد مخدر پرسودترین کالایی است که بدون کار کاغذی پول سریع تولید میکند. معامله تجاری به صورت نقدی انجام میشود و هیچ سندی برای پیگرد قانونی باقی نمیماند.
4-درآمدهای حاصل از مواد مخدر از طریق مؤسسات مالی قانونی و غیرقانونی متعدد و شرکتهای تجاری خرد شسته میشود.
5-تروریسم برای انجام عملیات خود به مبالغ هنگفتی پول نیاز دارد. از آنجایی که به دست آوردن این مبلغ از منابع رسمی و قانونی دشوار است، تروریستها برای همکاری به سندیکاهای مواد مخدر و دان های زیرزمینی مراجعه میکنند.
6-دانهای جنایتکار و قاچاقچیان مواد مخدر نیز این پیشنهاد را جذاب میدانند زیرا به آنها فرصتی برای همکاری با قدرت طلبان قدرت سیاسی (تروریستها) میدهد و در نتیجه به آنها امکان دسترسی به سیاست را در زمان معین میدهد. جرم انگاری سیاست نیز نتیجه همین پیوند است.
7-سندیکای مواد مخدر پاکستان یک اقتصاد موازی را با همدستی نهادهای سیاسی و نظامی برای بیثبات کردن هند اداره میکند. طبق گزارش UNDCP، صنعت هروئین پاکستان از نظر گردش مالی تقریباً روپیه برآورد شده است. 74 میلیارد یعنی 5 درصد از تولید ناخالص داخلی سال 93-1992 که 20 تا 25 درصد کل اقتصاد سایه برآورد شده است. همچنین گزارش میدهد که پاکستان 1.5 میلیارد دلار از صادرات هروئین در سال 1992 به دست آورده است.
اینها برخی از حقایق حیاتی هستند که بر اساس آنها میتوان پیوند بین مواد مخدر و تروریسم و درک تهدید هند را بررسی کرد. از آنجایی که پاکستان منبع فوری تروریسم در هند است، بررسی سناریوی قاچاق مواد مخدر در پاکستان و اتحاد شیطانی آن با سیاست، ارتش و اپراتورهای دنیای زیرزمینی، عمدتاً سندیکاهای مواد مخدر، ضروری است. این اتحاد نامقدس در پاکستان نگرانی اصلی برای امنیت هند است.
مافیای مواد مخدر در پاکستان
مواد مخدر از زمانهای بسیار قدیم منبع درآمد مهم قبایل در مرز پاکستان و افغانستان بوده است. تا سال 1978 به عنوان یک مشکل اجتماعی-اقتصادی و سیاسی ظاهر نشد. تریاک تولید شده در این منطقه به صورت محلی مصرف میشد. هیچ کس اهمیتی نمیداد و به آن به عنوان یک تهدید فکر نمیکرد. مشکل با حمله شوروی به افغانستان و به دنبال آن مداخله متقابل مشترک ایالات متحده و پاکستان آغاز شد. کشت خشخاش و حشیش در دوران دیکتاتوری نظامی ضیاءالحق برای تأمین مالی فعالیتهای تروریستی در هند تشویق میشد. حمایت ژنرال ضیا از کشت مواد مخدر، ابعاد جدیدی به قاچاق بینالمللی مواد مخدر و تروریسم در هند داد. هدف او بی ثبات کردن هند بود.
اما در این روند او نتوانست عواقب آن را بر پاکستان پیش بینی کند. اعتیاد به هروئین در دوران حکومت نظامی او مانند یک بیماری همه گیر گسترش یافت. گزارش UNDCP تأیید میکند که در سال 1993 بین 1.5 تا 1.9 میلیون معتاد در پاکستان وجود داشته است. رژیمی که به دلیل دست آهنین خود محبوب بود توزیع رایگان هروئین و حشیش را در دانشگاهها و کالجهای پیشاور، کراچی، لاهور و راولپندی کنترل نکرد. که در آن این داروها با قیمت 15 تا 60 روپیه در هر بسته بسته به خلوص آنها، ارزان در دسترس بودند. در این مدت، قاچاقچیان مواد مخدر آزادانه فعالیت میکردند و در مدت کوتاهی میلیاردر شدند و خود را به عنوان سندیکا در همان خطوطی که بارونهای مواد مخدر آمریکای لاتین داشتند سازماندهی کردند. آنها با سازمانهای مجری قانون تماس برقرار کردند، احزاب سیاسی را تأمین مالی کردند، از تریبونهای اقتصادی استفاده کردند و به افسران رشوه دادند تا تولید و عرضه مواد مخدر در بازار بینالمللی را حفظ کنند.
دخالت ژنرال ضیا در قاچاق مواد مخدر تنها پس از مرگ وی آشکار شد، زمانی که وزیر دولت در امور مواد مخدر، میان مظفر شاه فاش کرد که سندیکاهای مواد مخدر پاکستان تحت حمایت جنرال ضیا رشد کردهاند. رضا قریشی، قاچاقچی پاکستانی مواد مخدر که درسال 1984 توسط پلیس نروژ در فرودگاه فورنبواسلو دستگیر شد، ارتباط مواد مخدر ضیا را افشا کرد. پلیس نروژ سه نام از اتباع پاکستانی طاهر بات، منور حسین و حمید حسین تحت حمایت ژنرال ضیا را فاش کرد. پلیس نروژ برای بررسی موضوع از اسلام آباد بازدید کرد و این سه نفر را به جرم مواد مخدر متهم کرد. اما دولت پاکستان آنها را به دلیل روابط سیاسی دستگیر نکرد. در نهایت، زمانی که دولت نروژ از عدم اقدام سازمان های مجری قانون شکایت کرد و تهدید به اقدام دیپلماتیک کرد، این سه نفر دستگیر شدند.
یکی از مجرمان، حمید حسین نه تنها معاون رئیس جمهور بانک حبیب بود، بلکه به اندازه یک پسر به همسر ژنرال ضیاءالحق نزدیک بود. اوحساب ضیاء را اداره میکرد واز کانالهای بانکی برای پولشویی درآمدهای مواد مخدر استفاده میکرد. حیرت آورترین افشاگری که ارتباط ضیا با مواد مخدر را تأیید کرد، مورد یکی از ADC های او بود که نامش فاش نشد. ADC هروئین را در 100 لامپ گرانبها پنهان کرده بود تا توسط ژنرال ضیا در نشست ویژه مجمع عمومی سازمان ملل به نمایندگان اهدا شود. ژنرال ضیاء ناگهان برنامه خود را برای سفر از طریق ایران و عراق تغییر داد. در حین جابجایی چمدانش یکی از لامپهای پخش کننده هروئین در فرودگاه نیویورک شکست. ظاهراً مأمور گمرک تمام لامپهای پر از هروئین را بررسی و ضبط کرده است.
سپهبد فضل حاک، رئیس سابق و فرماندارNWFP، یکی دیگراز دلالان مهم مواد مخدر است که بر سندیکاهای مواد مخدر پاکستان تسلط داشت. Haque که به عنوان نوریگا پاکستان شناخته میشود، مسئول ترویج رشد صنعت مواد مخدر در دره سوات در NWFP بود. او انتقال هروئین را از پاکستان به بازار بینالمللی از طریق تماسهای تجاری با موفقیت سازماندهی کرد.
بدیهی است که در دوران تصدی ضیاء، مواد مخدر نقش مهمی در تصمیمگیری داشت. پس از مرگ ناگهانی وی در یک سانحه هوایی در اوت 1988، گلام اسحاق خان، از نزدیکان ضیاء، مسئولیت را بر عهده گرفت. یک راهیان اسماعیلی از خدمات مدنی NWFP که در زمان ضیا به شهرت رسید. دست داشتن او در مواد مخدر پس از پیوستن به خدمات ملکی استانی NWFP و از نزدیکان ژنرال ضیاء آغاز شد. او و ژنرال اسلم بیگ رئیس ستاد ارتش با یکدیگر برای رشد صنعت مواد مخدر در مرز پاکستان و افغانستان همکاری کردند. ارتباط او با مواد مخدر در جریان تحقیقات درباره بزرگترین کلاهبرداری بانکی در جهان یعنی BCCI آشکار شد. اسلم بیگ و اسحاق خان بسیار به هم نزدیک شدند و به شدت از تصمیم پاکستان برای پیوستن به رقابت برای قدرت هسته ای حمایت کردند. آنها به نام بمب اسلامی از کشورهای عربی پول تولید کردند و از پول مواد مخدر شسته شده توسط BCCI دور شدند. لازم به ذکر است که آنها مؤسسه ای به نام مؤسسه علوم و فنون مهندسی گلام اسحاق خان تأسیس کردند که دریافت کننده اصلی وجوه از BCCI بود. این دو به نام بودجه، برای بمب هسته ای، رشد مواد مخدر را در هلال طلایی ترویج کردند.
با روی کار آمدن بی نظیر بوتو، وضعیت اما تغییری نکرد. او ژنرال ضیا را افشا کرد زیرا این امر با برنامه سیاسی او مطابقت داشت. شوهرش زرداری به دلیل روابط جنایی خود شناخته شده است و دولت او به اتهام فساد برکنار شد. تا آنجا که به حزب خلق (PPP) بی نظیر مربوط می شود، در جریان تعامل شخصی با زندانیان پاکستانی تحت قانون NDPS که در زندان مرکزی جامو در حال از بین رفتن بود، به نویسنده گفته شد که اعضای PPP مستقیماً در تجارت مواد مخدر شرکت داشتند. خود زندانی پسر عموی رئیس جمهور لاهور PPP بود. لاهور یکی از مراکز تجارت مواد مخدر در پاکستان است.
هازی اقبال بیگ یکی دیگر از قاچاقچیان مهم مواد مخدر پاکستانی است که روابط سیاسی دارد. او که یک مالک مستقر در لاهور و صاحب شرکت های تجاری بی شماری بود، یک سندیکای قدرتمند مواد مخدر را سازمان داد. بیگ همراه با شرکای خود، سهیل بوت (برادر زن نواز شریف) و شوکت علی بهاتی به عنوان اعضای مجلس قانونگذاری پنجاب بر اساس برگه اتحاد اسلامی جهموری (IJI)، یک حزب سیاسی که توسط یک رئیس کل آی اس آی تشکیل شده بود، انتخاب شدند. حمید گل. نواز شریف ارتباط نزدیکی با بیگ داشت و به او کمک کرد تا واحدهای صنعتی غیرملی شده از جمله بانک تجارت مسلمانان را که در آن او (شریف) شریک نامی است، به دست آورد. بیگ به تقویت روابط خود با نخستوزیر پاکستان ادامه داد و به طور همزمان از انتخاب مهراج خالد از حزب مردم پاکستان که بعداً وزیر ارشد پنجاب شد، حمایت مالی کرد. بیگ به این ترتیب به شریف و بی نظیر وفادار ماند. پس از سقوط دولت بی نظیر به اتهام قاچاق مواد مخدر متهم شد. با این حال، ارتباط نزدیک او با شریف باعث شد که او به قید وثیقه آزاد شود.
ملک واریس خان افریدی، یکی دیگر از دلالان مواد مخدر به همان اندازه مهم، از سوی بی نظیر به عنوان وزیر دولت در امور قبایل منصوب شد. او در سال 1988 با یک برگه PPP از آژانس خیبر (N-33، مناطق قبیله ای VII) انتخاب شد. تعهد او به PPP چنان قوی بود که او سعی کرد با رشوه دادن به اعضا در برابر طرح عدم اعتمادی که نواز شریف در سال 1989 ارائه کرده بود، دولت خود را نجات دهد. پس از سقوط دولت بینظیر به اتهام قاچاق تریاک و حشیش از منطقه خیبر محکوم شد.
اینها برخی ازموارد متعددکنترل سندیکای مواد مخدر بر سیاست پاکستان است. صدها رهبرسیاسی در تجارت مواد مخدردرپاکستان مشغول هستند.این واقعیت که آسیای جنوب غربی(پاک-افغان) بزرگترین تامین کننده هروئین به بازار بین المللی است و درآمد پاکستان 1.5 میلیارد دلار آمریکا (تخمین UNDCP، 1993) از صادرات هروئین تصفیه شده، نشان می دهد که تجارت مواد مخدر تحت شرایط زیر است. بینی سازمان های اجرای قانون دولتی از آنجایی که رهبران سیاسی ذینفعان تجارت بینالمللی مواد مخدر هستند، نمیتوان اطلاعات و ارتش را از صحنه دور نگه داشت، بهویژه با توجه به اینکه این دو نقش مهمی در سیاست پاکستان دارند....
این بحث را در یادداشت بعدی پی خواهیم گرفت
reference
1: Information collected directly from Narcotics Control Bureau, Government of India, New Delhi. Back.
2: On line <http://samhsa.gov/oas/NHSDA/98SummHtml/NHSDA98Summ-03.htm> Back
3: Steven R Belenko (ed.) Drugs and Drug Policy in America. (Connecticut: Greenwood Press. 2000) pp. 85-86. Back.
4: UNDCP Report, Press Release AFG/107, SOC/NAR/811, "Opium Production in Afghanistan in 1999," September 10, 1999. Back.
5: For detailed account of drug economy, please refer to Iramul Haq's book From Hash to Heroin (Lahore: Anoor Publishers, 1991) Back.
6: The Times of India (Mumbai) December 19, 1994, also see Mary Cooper's Business of Drug, (Mumbai: Popular Prakashan, 1990) Back.
7: For details see the UNDCP Report, 1994. Back.
8: Iqramul Haq, Pakistan: From Hash to Heroin, (Lahore: Anoor Publishers, 1991) Back.
9: Nemisharan Mittal, World Famous Drug Mafia (New Delhi: Family Books, 1990) p. 103. Back.
10: David Philip, "Ghulam the Grim" Economic and Political Weekly, December 21, 1996. Back.
دکتر اسدالله افشار