پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، امسال نیز توفیق حاصل شد تا بار دیگر همسفر زائران کربلای معلی و عتبات عالیات باشم، اما طبق معمول متأسفانه در این جمع معنوی هم بودند معدود کسانی که دائما غر میزدند و از سوءمدیریت مسئولین نه فقط در اداره امور کشور، بلکه با تأکید بر مشکلات سفر اربعین سخن میگفتند.
البته بدیهی است که شأن هموطنان با فرهنگ ایرانی بسیار بالاست و میشد مدیریت بهتری برای کاهش مشکلات روزهای اول صورت میگرفت.
اما مثل بسیاری از دیگر از موارد، در این رابطه نیز چند نکته مورد غفلت و کم توجهی ناقدین قرار داشت.
اول این که؛ این سفر کاملاً معنوی و داوطلبانه است و لذا به مصداق ضربالمثل معروف «هر که پر طاوس می خواهد، باید جور هندوستان بکشد» همه ما باید پذیرای اندک سختی های سفر نیز می بودیم.
دوم این که؛ با توجه به اغتشاشات اخیر در عراق و باتوجه به این که آثار کرونا هنوز به طور کامل از بین نرفته، تقریباً هیچ کس پیش بینی نمیکرد این سفر معنوی با چنین استقبال گسترده ای از سوی هموطنان مواجه شود و رکورد سالهای قبل را بشکند.
سوم این که؛ شاید وجود مشکلات روزهای اول در این سوی مرز قابل پذیرش باشد، اما نباید فراموش کنیم که اولاً به رغم افزایش مشکلات اقتصادی کشورهای جهان و به تبع آن افزایش مشکلات معیشتی مردم آنها، اما میهمان نوازی مردم عراق با همراهی دولت این کشور همچنان و بلکه با کمیت و کیفیت بیشتر (به عنوان مثال؛ در حدود 20 روز تا یک ماهی که این راهپیمایی به تدریج شکل میگیرد و انجام می شود، حدود یک میلیارد وعده یا پرس غذایی توزیع میشود) برقرار بود و ثانیاً نباید یادمان برود که در هر حال آن سوی مرز نیز دولت مستقلی وجود دارد که درست یا غلط ملاحظات خاص خود را دارد و اگرچه مسئولین ما موظف به پیگیری تأمین امکانات و تسهیلات در هر دو سوی مرز هستند، اما نه باید و نه میتوانیم، بیش از حد بر تحقق انتظاراتمان در آنسوی مرز اصرار داشته باشیم.
چهارم این که؛ نباید فراموش کنیم که زائران ما در مقایسه با زائرین سایر کشورها در بهترین شرایط عازم این سفر می شوند و از همان ابتدا موکبهای ایرانی (کم یا زیاد) در خدمت آنها هستند و مأمورین و نیروهای خدمات رسان در بین راه و در مرز نیز با احترام و اخلاق نیکو و بهترین خدمات از آنها استقبال میکنند.
این در حالی است که به عنوان مثال؛ زائرین افغانستانی در حالی گام در این راه میگذارند که نه تنها در کشورشان خدماتی برای آنها وجود ندارد، بلکه می دانند که اگر طالبان از سفر آنها به عراق مطلع شود ممکن است با مجازاتهای سنگین در حد اعدام مواجه شوند.
زائرین کشورهای عربستان و آذربایجان نیز وضعیت بهتری ندارند و ممکن است در بازگشت به کشورشان، دچار مشکلات جدی شوند.
پاکستانیها نه تنها با مشکلات ناشی از حوادث طبیعی مواجه هستند، بلکه باید علاوه بر خطرات و مشقات این راه طولانی، هزینههای سنگین سفر از ابتدا تا انتها را نیز متقبل بشوند.
زائرین سایر کشورها مثل ترکیه نیز با بیمهری و بیتوجهی مسئولین کشورشان مواجه هستند.
بله البته در هر کشوری از جمله عراق و ایران خودمان افراد فرصتطلب بیانصافی (اعم از راننده و بعضا مغازهدار) وجود دارند که میخواهند از هر فرصتی (حتی مراسمی مانند مراسم راهپیمایی اربعین) به خیال خودشان بهره مادی ببرند، اما قطعاً چنین درآمدی برای آنها نه تنها برکت نخواهد داشت، بلکه لعن و نفرین دیگران را برایشان در پی دارد.
نکته آخر این که؛ هر دو کشور ایران و عراق از نظر منابع نفت و گاز در شرایط نسبتا مشابهی (عراق با وسعت و منابع کمتر و متقابلا جمعیتی کمتر از نصف جمعیت ایران) قرار دارند، اما با این که ایران سالهاست که در شرایط تحریمی قرار دارد، لیکن با یک قیاس نسبی ساده در مورد زیرساختها و شرایط محیطی این سوی مرز با آن سوی مرز می شود به راحتی به تفاوت مدیریت و میزان آبادانی کشور و خدمات رسانی مسئولین در طول حیات طیبه انقلاب اسلامی پی برد و این نیز چیزی است که متأسفانه معمولاً به شکل عمدی یا سهوی مورد کم توجهی برخی از هموطنان قرار می گیرد.
و کلام آخر این که؛ ناسپاسی و ناشکری در مورد نعمتهایی که خداوند به ما عطا نموده، نوعی بی انصافی و کم لطفی است که می تواند عقوبت الهی را در پی داشته باشد.
بنابراین؛ در عین حالی که انتقاد می کنیم، باید قدردان نعمات الهی و زحمات مسئولین نیز باشیم، به خصوص در این دولت که برخلاف دولت قبل، همه مسئولین آن واقعاً و با همه وجود مایل به برگزاری این مراسم با بیشترین کمیت و بهترین کیفیت بودند.
احمدرضا هدایتی