پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»،
۷. عدم دلبستگی به پست و مقام
یکی از آسیبهایی که بشریت در طول تاریخ از جانب خویش به او وارد شده، مسأله مقامدوستی و ریاستطلبی است. از آن جهت که انسان حبّ ذات دارد، دوست دارد به همه تعلقات دنیوی دست یابد تا هم نیازهای جسمی و هم نیازهای روحی خود را اشباع سازد. علاقه به دنیا که پست و مقام و ریاست یکی از مظاهر آن میباشد، اگر در حد متعادل و متعارف و رفع نیازهای مادی نباشد به عنوان صفتی مذموم تلقی میشود، که بسیاری انسانها از این ناحیه آسیب فراوان دیدهاند. در اسلام پذیرش مسؤولیت که همانا خدمتگزاری به آحاد مردم است اگر با انگیزه خدایی و تلاش در جهت رفع مشکلات و نابسامانیهای مردم باشد کاری بس نیکو و پسندیده است؛ ولی هر صاحبپستی باید به این نکته توجه داشته باشد که پست و مقام نباید هدف باشد به طوری که با تمام وجود به آن دل ببندد.
هر پست و مقامی دو چهره دارد: یک چهره آن خدمت به مردم؛ یعنی عبادت و چهره دوم آن دنیاطلبی و استفادههای مادی و تظاهر و فخرفروشی است. که قرآن این بعد را نکوهش میکند و به انسانها هشدار میدهد که: «وَمَا الحَیوهُ الدُّنیا اِلّا لَعِبٌ و لهو وَ للدارُ الاخره خیرُ لِلذینَ یَتّقون اَفَلا تعقلونَ»
(انعام[6]/32)
و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و قطعاً سرای بازپسین برای کسانی که پرهیزگاری میکنند بهتر است. آیا نمیاندیشید؟
خداوند به صراحت کسانی را که در دنیا به دنبال برتریطلبی هستند به شدت توبیخ کرده و آنها را از نعمت خاص خود در آخرت محروم کرده است. مسلما قدرتطلبی یکی از مصادیق اصلی برتریطلبی است:
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
اين سراى آخرت را از آن كسانى ساختهايم كه در اين جهان نه خواهان برترىجويى هستند و نه خواهان فساد. و سرانجام نيك از آن پرهيزگاران است.
(قصص/۸۳)
در روایتی امام صادق علیهالسلام قدرتطلبان و آنها را که با انگیزه دنیاطلبی برای ریاست دست و پا میزنند ملعون خطاب کرده و میفرماید: مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَهُ
امام صادق علیهالسلام فرمود: ملعون است کسی که رياست را به خود بندد، ملعون است کسی که به آن همت گمارد، ملعون است کسی که به فکر آن باشد.
(وسائلالشیعه، ج ۱۵، صفحه ۳۵۱)
نتیجه آنکه هر مدیر نباید نگاه دنیوی به پست داشته باشد که جز بازیچه و سرگرمی نمیباشد. دلبستگی به پست موجب میشود که مدیر در انجام وظیفه نیز نتواند به نحو مطلوب عمل کند. در چنین شرایطی دستیابی و حفظ مقام، مقصود اصلی میشود و حفظ آن در درجه اول اهمیت قرار میگیرد. به همین خاطر این گونه مدیران هرگز قادر نخواهند بود قاطعیت لازم را در انجام مسؤولیتها داشته باشند. در موارد بسیاری مجبور به مسامحه و کوتاهی از وظایف محوله خواهند شد و قطعاً این گونه مدیران خدمتگزاران خوبی برای مردم نخواهند بود.
دکتر نصرالله شفیعی