پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، شکی نیست که هزینه کردن در مسیر تحقیق و توسعه و اجرای پروژههای علمی و مطالعاتی نوعی سرمایهگذاری است که باید از آن به عنوان راز موفقیت کشورهای پیشرو در عرصه علمی نام برد.
کشور ایران نیز پس از انقلاب اسلامی در این زمینه رشد بسیار خوبی داشته و دستاوردها و موفقیتهای فراوانی را کسب نموده است.
در حالی که در این رابطه نتیجه فعالیتهای پژوهشی و مطالعاتی بسیاری از افراد و دستگاهها به کتاب و مقالات علمی ارزشمند تبدیل و باعث رشد جهشی و افتخارآمیز جایگاه علمی ایران در سطح بینالمللی شده و بعضأ شگفتی دوست و دشمن را به همراه داشته است.
اما افراد و دستگاههایی نیز وجود دارند که علیرغم صرف وقت و هزینه فراوان، نتیجه کار آنها در نهایت به مقالات و جزواتی تبدیل میشود که فقط قفسه کتابخانهها را پر میکند و کاربرد دیگری ندارد.
متاسفانه به نظر میرسد، گاهی و در برخی از دستگاهها، قرارداد اجرای پروژههای مطالعاتی فقط برای کسب درآمد افراد صورت میپذیرد و به همین دلیل معمولأ بهطور قطعی نه هدف و کاربرد خاصی و نه مخاطب و کاربر مشخصی برای آنها تعریف نمیشود.
در واقع مشخص نیست کارهای به ظاهر علمی و مطالعاتی آنها برای کدام کاربر و حل کدام مشکل یا انجام کدام کاری تهیه و تدوین شدهاند.
هیچکس میزان اثربخشی آنها را مورد ارزیابی قرار نمیدهد، هیچکس نمیپرسد نتیجه اجرای پروژه چه شد؟
گاهی نیز برخی از پروژههای علمی و مطالعاتی بهرغم صرف هزینههای قابلتوجه، نیمهکاره رها میشوند و با گذشت زمان دیگر کسی سراغی از آنها نمیگیرد.
البته موازیکاری بیبرنامه و غیرهدفمند و نیز تداخلکاری هم آفتی است که برخی از این مراکز را گرفتار خود نموده است.
با این حال مشکل اصلی این است که بسیاری از پروژهها قبل از این که به محصولی برای تولید ثروت و ایجاد ارزش افزوده تبدیل شوند، به بهانههای مختلف در اختیار مراجع و مراکز خارجی قرار میگیرند.
و کلام آخر این که شاید باید مشکل را در ضعف هماهنگی برای سیاستگذاری متمرکز در جهت ایجاد همافزایی در فعالیتهای مطالعاتی مراکز علمی و پژوهشی و نقص سیستم کنترل و نظارت بر آنها جستجو کرد.
در هر حال امید است، رفع این مشکل نیز هرچه زودتر در دستور کار مسئولین ذیربط در سطوح و دستگاهها و بخشهای مختلف قرار گیرد.
احمد رضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت