پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»،
امرحق راحجت ودعوی یکی است
خیمههای ما جدا، دلها یکی است
ازحجاز وچین وایرانیم ما
شبنم یک صبح خندانیم ما
"اقبال لاهوري"
ماه ربیع الاول یاد آور میلاد آخرین رسول خدا (ص) و پیامبر صلح و دوستی است که به حقیقت فصلی برای عمل به سیره آن مقام آسمانی بوده و هفته وحدت بیتردید نماد و پیام صلح و دوستی برای پیروان راستین و حقیقی دین و مکتب انسان ساز اسلام است.
هفته وحدت که از ۱۲ ربیع الاول مصادف با زاد روز پیامبر اکرم (ص) به روایات اهل تسنن شروع میشود و تا ۱۷ ربیع الاول میلاد آن حضرت در روایات شیعی ادامه دارد، این اختلاف در تاریخ ولادت حضرت محمد(ص) با تدبیر ویژه بنیانگذار انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) هفته وحدت نامگذاری شده است که به یکی از اثرگذارترین ایام در ایجاد وحدت و دوستی هرچه بیشتر بین مسلمانان جهان و به خصوص ایران تبدیل شده است.
حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذارنظام جمهوری اسلامی با درایت و هوشمندی خاص با اعلام"هفته وحدت" در همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تمامی توطئههای دشمنان اسلام و انقلاب را که از این اختلاف به دنبال دستیابی به اهداف شوم خود بودند، خنثی نمود.
تا که صحبت از من و ما کرده ایم
سالها این نکته را وا کرده ایم
بحر وحدت در میان جامعه
از ته دل بس دعاها کرده ایم
از نگاه صاحب نظران و اندیشمندان؛ هفته وحدت بهترین فرصت برای تقویت اتحاد بین مسلمانان است و باید از این فرصت ارزشمند بی نظیر برای تقویت مبانی وحدت اسلامی استفاده کرد و بهانهای به دشمنان برای نفوذ در میان صفوف متحد مسلمانان نداد.
شیعیان و اهل سنت باید بدانند وحدت مهمترین راهبرد استراتژیک برای مسلمانان است و جهان اسلام باید بیش از پیش در حفظ و ارتقای وحدت کوشا باشند و در این زمینه کوتاهی های گذشته را جبران نمایند و با اتحاد و وحدت حول محور شخصیت والای گرانقدر حضرت رسول اکرم(ص) در خدمت رشد و تعالی و گسترش آیین محمدی باشند تا از کیان امت اسلام در هر گوشه ای از این کره خاکی به خوبی دفاع و حراست نمایند.
وحدتی را از برای زندگی
در ثبات آن تمنّا کرده ایم
زندگی هم حال و هم دیروز ماست
ما به حلش بحث فردا کرده ایم .
در حال حاضر باید به هوش بود و با توطئههای دشمنان بهویژه استکبار غرب و متحدانش از اروپاییان گرفته تا رژیم اشغالگر جنایتکار اسرائیل مقابله جدی و منطقی صورت گیرد و این مهم زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که مسلمانان با وحدت و همدلی در این جبهه عظیم گام بر دارند و اختلافات غیراصولی و غیرمنطقی را که با شیطنت دشمنان بزرگ جلوه داده شده است کنار بگذارند و از آن عبور نمایند و دشمنان را در اردوگاه ها و پایگاه هایشان منکوب و مشوش سازند. قطعا با اتحاد و وحدت تمام نقشههای دشمنان اسلام که در اندیشه ایجاد تفرقه و اختلاف، میان مسلمانان جهان و بهرهبرداری از این اختلاف نظرهای فقهی و مذهبی هستند، خنثی خواهد شد.
به تعبیردرست و منطقی یکی از علمای دین؛ با توجه به شرایط کنونی دنیای اسلام، هرچه همدلی، اخوت و برادری میان ملتهای مسلمان بیشتر شود زمینه بالندگی، رشد مشترک فکری و اعتقادی در جوامع اسلامی بیش از پیش فراهم خواهد آمد. مسلما سربلندی و عزت مسلمانان موجب شکست دشمنان و جلوگیری از تفرقه افکنی در اردوگاه اسلام میشود، بنابراین وحدت باید بیشتر مورد توجه اندیشمندان، دولتها و ملتهای کشورهای مسلمان قرار گیرد.
باز به تعبیر یکی دیگر از علمای دین؛ درک این نکته مهم است بدانیم که اختلاف سلایق، دیدگاهها و نظریات در میان تمام مردم دنیا وجود دارد و مردم اکثر نقاط دنیا با همین اختلاف نظرها در کنار یکدیگر زندگی میکنند، بنابراین مسلمانان نیز که مقابل یک قبله عبادت میکنند، از یک کتاب مقدس الگو میگیرند و پیرو راستین یک پیامآورالهی هستند نیز میتوانند با احترام به ویژگیهای یکدیگر با انسجام و یکپارچگی اقتدار اسلام ناب محمدی(ص) را حفظ کنند و به اهداف والای داخلی و منطقه ای و بین المللی خود دست یابند.
در هرحال در این حوزه و عرصه مقدس باید آگاهانه گام برداشت و نیک بدانیم ایجاد اختلاف و تفرقه میان شیعه و سنی هدف اصلی دشمنان علیه جهان اسلام و مسلمانان است تا با ایجاد شکاف در صف ما به نیات شوم خود دست یابند، بنابراین ما مسلمانان باید در مقابل توطئههای دشمنان اسلام بهخصوص استکبار جهانی و اسرائیل غاصب هوشیار باشیم و با زمان شناسی و بصیرت روزافزون، اجازه تفرقه افکنی به آنان را ندهیم.
مسجد یکی، مناره یکی و اذان یکیست
قبله یکی، کتاب یکی، آرمان یکیست
ما را به گِرد کعبه، طوافی ست مشترک
یعنی قرار و مقصد این کاروان یکیست
فرموده است: «و اعتصموا…، لا تفرّقوا»
راه نجات خواهی اگر ریسمان یکیست
توحید حرف اول دین محمد است
اسلام ناب در همه جای جهان یکیست
مکر یهود عامل جنگ و جدایی است
اکنون ضمن تبریک میلاد با سعادت رسول اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) به پیشگاه مسلمانان جهان به ویژه مردم ایران؛ لازم میدانم در این روز باشکوه و پرفضیلت و با توجه به حساسیت و ضرورت موضوع بحث دراین یادداشت؛ نکات و مطالبی را در این خصوص یادآور شوم:
1- درمیان قاموسها،گلواژهای که دررأس برترینها قراردارد،وبسیارجاذب، دلگشا وزیباست،واژة وحدت و اتحاد است. اتحاد،نخ تسبیحی است که مهره ها را درکنار هم نگه می دارد، و ارتباط منظمی بین آن ها برقرارمی سازد، وآن هاراازپراکندگی و دورافتادگی و گم شدن حفظ می کند؛اگرآن نخ پاره شود،انسجام مهره ها گسسته شده،وهرکدام به جایی فروخواهد افتاد. وحدت عامل مهم حرکت بخش برای انقلاب ها بوده، و انسان ها را درگذر پیشرفت به سوی پیروزی ها، از دست اندازها و گردنه های صعب العبور، عبور میدهد، به ناتوانی ها توان بخشیده، ودشواری ها را آسان می کند وناممکن ها را ممکن می سازد . نقش سازنده وتوان بخش اتحاد درپیروزی انقلاب اسلامی درحدی بود که برای همگان روشن گردیدکه درمیان عوامل پیروزی،سه عامل دررأس عوامل قرارداشت که عبارت اند از:«اسلام ناب، مساله رهبری ومساله اتحاد.»آری اهمیت وحدت وانسجام به قدری است که درکناراسلام ناب،ومقام رهبری (ولایت) می درخشد، وازآن به عنوان عامل مهم پیروزی یاد می شود.اصولا نمی توان بین اسلام ورهبری اسلامی با مساله وحدت، جدایی فرض کرد، چراکه اسلام منهای وحدت، ویا ولایت منهای وحدت،هم چون شیرمثنوی است که چنین شیری راخدا نیافریده است.
2- امیرمؤمنان علی (ع) درسخنی مساله رهبری اسلامی را چنین ترسیم کرده ومیفرماید: «ومکان القیم بالامر مکان النظام من الخرزیجمعه ویضمه،فان انقطع النظام تفرق الخرزوذهب:موقعیت رهبر اسلامی؛همانند نخ تسبیحی است که مهره ها رادرنظام می کشد، و جمع کرده وارتباط می بخشد، اگرآن نخ پاره شود، مهره ها پراکنده می شوند و هر کدام به جایی خواهد افتاد.»[1]
وحدت مسلمانان، توان آنان را دربرابردشمنان، صدها وهزارها برابرمی کند،درست مانند سدهای بزرگی که درنقاط مختلف جهان ساخته شده ومبدأبزرگ ترین نیروهای صنعتی است،وسرزمین های وسیعی را زیرپوشش روشنایی وآبیاری قرارداده است،این قدرت عظیم چیزی جزنتیجه به هم پیوستن دانه های ناچیزباران نیست.بنابراین اتحاد وانسجام دانه های باران باعث ایجاد سدهای عظیم باآن همه توانایی ها شده است. وقتی که ازدانه های باران درپرتووحدت وبه هم پیوستگی چنان آثاراعجازآمیزبروزکند، قطعا اتحاد و انسجام مسلمانان آثاروبرکات اعجازآمیزبیش تری درپیشرفت اهداف عالی انسانی وجلوگیری از مقاصد غیرانسانی استعمارخواهد داشت و موجب سربلندی وعزت و اقتداربی نظیری خواهد شد .
3- حفظ وحدت درصدراسلام،موجب انسجام وفشردگی مسلمانان شد،آنها درپرتو همین همدلی و هماهنگی توانستند برخیل دشمنان مختلف فائق آیند وبه امتیازات فوق العاده دست یازند،چراکه قرآن به آن هافرموده بود:«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا:وهمگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله رحمت) چنگ زنید و پراکنده نشوید، ونعمت خدا را برخود به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگربودید،واو میان شما الفت ایجادکرد،وبه برکت نعمت اوبرادرشدید.»[2]
قرآن تفرقه واختلاف را درردیف عذاب های آسمانی عنوان کرده ومی فرماید:«قل هوالقادرعلی ان یبعث علیکم عذابا من فوقکم اومن تحت ارجلکم اویلبسکم شیعا ویذیق بعضکم باس بعض: بگو خداوند قادراست که ازبالا یا اززیرپای شما، عذابی برشما بفرستد،یا به صورت دسته های پراکنده شما را با هم بیامیزد، وطعم جنگ (و اختلاف) را به هریک ازشما به وسیله دیگری بچشاند.»[3]
قرآن به تفرقه افکنان هشدار داده و آنها را جدای از اسلام ودشمن مسلمانان معرفی کرده و با قاطعیت می فرماید:«ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا لست منهم فی شی ء انما امرهم الی الله: همانا کسانی که آیین خود راپراکنده ساختند،وبه گروه های گوناگون تقسیم شدند،توهیچ گونه رابطه ای با آن ها نداری، سروکارآن ها تنهاباخدا است.»[4]
قرآن؛گروه گرایی وپراکندگی راازبرنامه های مشرکان دانسته،ومسلمانان را به شدت ازآن نهی کرده و به انسجام تحت پوشش توحید دعوت فرموده وبا صراحت می فرماید:«ولاتکونوامن المشرکین من الذین فرقوادینهم وکانوا شیعا:ازمشرکین نباشید،ازکسانی که دین خود راپراکنده ساختند،وبه دسته ها وگروه ها تقسیم شدند.»[5]
4- بی تردید از مهم ترین مسائل امروز جهان اسلام،وحدت است که به دلایل زیرضروری مینماید:
- وحدت اسلامی فراهم کننده قدرتی حقیقی است که می تواند،تکیه گاه استواری برای مسلمانان،در رویارویی های فرهنگی بین تمدن ها باشد،زیرااگرچه مسلمانان ازنیروی عظیم انسانی،امکانات مادی فراوان،موقعیت های استراتژیک،روحیه معنوی بالا،فرهنگ و دیدگاه اعتقادی و فکری مترقی برخوردارند؛اما چنانچه میان این اجزا وعناصرپراکنده،اتحادی ایجاد نشودـچنان که درحال حاضرچنین است ـ این مجموعه عظیم کارآیی نخواهد داشت.[6]
- وحدت اسلامی می تواند، زمینه گسترده ای برای پژوهش و اجتهاد در منابع اسلامی فراهم آورد و بدین وسیله، در رویارویی های فکری، فرهنگی و حل مشکلات انسانی یاری رساند.
- وحدت اسلامی موجب الگو شدن دیدگاه های اسلامی است.[7]
- وحدت اسلامی برتوانایی و مقاومت جامعه در مواجهه با دشواری ها و بحران ها و برخورد با دشمنان خارجی می افزاید. قرآن کریم براین نکته تاکید دارد که وحدت،مایه استواری ونیرومندی است و اختلاف موجب شکست وسستی است:«و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین: و اختلاف کلمه نداشته باشید که بد دل خواهید شد و شأن و شوکتتان بر باد می رود و شکیبایی کنید که خداوند با شکیبایان است.»[8]
- وحدت اسلامی دستاورد طبیعی تکامل انسان وگویای پیشرفت و رشد فکری جامعه دینی است.[9]
- وحدت،عامل اساسی در پیروزی پیامبر اسلام و نیزپیروزی انقلاب اسلامی ایران بود؛وحدت همواره و در همه جا عامل پیروزی بوده و خواهد بود.[10]
5- برخی عواملی که موجب فروپاشی امت واحده (و حتی وحدت) می شود از این قرار است:
- ظلم، حسد و نزاع در طلب دنیا: عده ای برای کسب مادیات، از روی علم و آگاهی، در کتاب خداوند اختلاف ایجاد کرده و موجب تفرقه و فروپاشی امت واحد شدند:«کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البینات بغیا بینهم: درآغاز مردم امت یگانه ای بودند و آن گاه خداوند پیامبران مژده آوروهشداردهنده برانگیخت و برآنان به حق کتاب های آسمانی نازل کرد تا در هرآنچه اختلاف می ورزند، درمیان مردم داوری کند ودرآن اختلاف نکردند؛ مگر کسانی که به آنان دین وکتاب داده شده بودکه پس ازآنکه روشنگری ها نصیبشان شد،از رشک ورقابتی که با هم داشتند( به اختلاف دامن زدند).»[11]
- عدم موفقیت در ابتلا و آزمایش الهی: خداوند به رغم اینکه می توانست، مردم را قهرا به اتحادی که مطلوب اوست، وادارد؛ لکن به آنان اختیارداد که خود این راه را برگزینند تا بیازماید که چه کسانی نعمت های خدا را در راهی که مطلوب خداست، درراستای ایجاد وحدت، به کار می برند وچه کسانی تخلف کرده، به اختلاف و تفرقه چنگ می زنند:«ولو شاء الله لجعلکم امه واحده و لکن لیبلوکم فیما آتاکم: و اگر خداوند می خواست شماراامت یگانه ای قرارمی داد؛ولی (چنین نکرد) تا شما را در آنچه به شما بخشیده است بیازماید.»[12]
- فرقه گراییها و تفرقه طلبی های مردم:«و لاتکونوا من المشرکین من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا: وازمشرکان می باشد،ازهمان کسانی که دینشان راپاره وپراکنده کردند وفرقه فرقه شدند.»[13]
- تفرقه افکنیهای دشمنان:دشمنان اسلام ازآغاز ظهوراسلام تاکنون،همواره برای تفرقه اندازی و فروپاشی وحدت اسلامی تلاش کرده ومی کنند:«یاایها الذین آمنوا لاتتخذوابطانه من دونکم لایألونکم خبالا ودواما عنتم قد بدت البغضاء من افواهم وما تخفی صدورهم اکبر:ای مؤمنان،ازغیرخودتان کسانی رابه همدلی نگیرید که ازهیچ نا به کاری درحق شما فروگذارنکنند وبه رنج ومحنت افتادن شما راخوش دارند ودشمنی ازلحن وسخنشان آشکارشده است وآنچه دل هایشان پنهان می دارد،بدتراست.»[14]
- وسوسهها والقائات شیطانی:«ان الشیطان ینزغ بینهم ان الشیطان کان للانسان عدوامبینا: همانا شیطان میان آنها را به هم می زند؛ بی گمان شیطان دشمن آشکار انسان است.»[15]
6- به تجربه ثابت شده است که متراکم ساختن نیروها در به وجود آمدن پدیده ها، نقشِ عظیم ترى را در تأثیر همان عوامل به طور جداگانه ایفا مى کند؛ مثلاً هر گاه بنا شود دایره المعارفى بزرگ و جامع نوشته شود، این کار هم ممکن است از نیروى شخصِ واحدى پدید آید و هم از روى هم گذاشتن نیروهاى جمعى از دانشمندان و متخصصان فن. شکى نیست که صورت دوم، هم جامع تر است و هم اصولى تر و قابل دوام تر.
یک نخ نازک ابریشم هرچقدرنیرومند و محکم باشد قابل گسستن است،اما همان طورکه ازقدیم گفتهاند:
صد هزاران خیط یکتا را نباشد قوّتى چون به هم برتافتى اسفندیارش نگسلد
براین اساس، یک ملت متّحد و یک پارچه که تمام نیروهایش رادرراه تحقق آرمانها و اهدافش بسیج مى کند و در ساختن کشورى آباد ومستقل ازهیچ گونه کوششى دریغ ندارد، طبعاً مى تواند درگردباد طوفان حوادث روزگار،روى پایش بایستد وستاره اقبالش همواره بر تارک آن بدرخشد. چنین ملتى قادر است پرجمعیت ترین ملل جهان راکه هدف مشترک وهم بستگى کاملى ندارند درخود هضم کرده،بر آنان پیشى گیرد. به طورقطع یکى ازعوامل مهم پیروزى ملت هاى فاتح درطولِ تاریخ، وجود این اصل درآنها بوده است.
با توجه به نقش عظیم وحدت درتحقق آرمانها وپیشرفت امور، اسلام به پیروان خود دستور مىدهد از این گنج شایگان بهره بردارى کنند وازعواقب سوء تفرقه واختلاف که موجب به هدررفتن نیروهاست، بر حذرباشند:«واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً ولا تفرقوا اذکروا نعمت اللّه علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا وکنتم على شفا حُفره من النارفانفذکم منها: و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و ازهم متفرق نشوید وبه یاد آورید نعمت هاى خدا رابرشما درآن زمانى که با هم دشمن بودید ومیان قلب هاى شما الفت برقرارساخت و به موهبت آن با هم برادرگشتید وحال آن که برلب پرتگاهى از آتش بودید وشما را ازآن برهانید.»[16]
7- دین مبین اسلام ثمره دورى از هم بستگى و دامن زدن به آتش اختلاف را از دست دادن عزت و آسایش و استقلال انسانها مى داند و مىفرماید:«واطیعوا الله ورسوله و لا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم و اصبرواان اللّه مع الصابرین:از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و هیچ گاه با هم نزاع واختلاف نکنید که ناتوان خواهید شد وعزت وآسایش تان ازبین خواهد رفت.شکیبا باشیدکه خدا با صبرکنندگان است.»[17]
پیامبراسلام(ص) درضمن روایتى، یک پارچگى امت اسلام را مایه ایمنى، وتفرقه و اختلاف مسلمانان را موجب هلاک و نابودى مى داند؛ آن جا که مى فرماید: «همراه عموم باشید،زیرا دست خدا با جماعت است. از تفرقه بپرهیزید، زیرا همان طورکه گرگ، گوسفندهاى ازگله مانده را شکار مى کند، اهریمن نیزافراد بازمانده ازاجتماع را شکار مى نماید.»
8- پیامبر عزیز (ص) در مسیر تثبیت «هم بستگى ایمانى مسلمانان» مکرراً براین موضوع تأکید ویژه اى دارد. دربخشى ازسخنان حضرت که به قول بعضى پس از فتح مکه ودرمسجدالحرام ایراد شده،(33) آمده است:«المسلم اخوا المسلم»[18] ونیزفرمود:«المؤمنون اخوه تتکافى دمائهم وهم ید على من سواهم یسعى بذمّتهم ادناهم:همه مسلمانان برادر یک دیگرند و خون هریک با دیگرى برابراست ودربرابراجانب،حکم یک دست را دارند وکوچک ترین آنان،ازطرف مسلمانان،مى تواند تعهّد نماید.»[19]
ایجاد یک چنین حس مشترک دینى وپیوستگى مذهبىِ واحد بین مؤمنان،درکلام زیباى منسوب به آن حضرت کاملاً مشهود است که:«المؤمنون کنفس واحده».[20]
تفرقه درروح حیوانى بود نفس واحد روح انسانى بود[21]
«مولوى» درمثنوى بلند خود بارها به وحدت باطنى انسانهاى حق پرست (مؤمنان) اشاره کرده است:
... همچوآن یک نورخوشید سما صد شود نسبت به صحن خانهها
لیک یک باشد همه انوارشان چون که برگیرى تودیوارازمیان
چون نماند خانه ها را قاعده
او رمزاین پرتوى نورانى رادر«روح انسانى والهى مؤمنان» مى داند و مىگوید:
جان حیوانى ندارد اتحاد تو مجواین اتحاد ازروح باد
جان گرگان وسگان ازهم جداست متحد جان هاى شیران خداست
9- امت اسلام اکنون ازدو گونه اختلاف رنج مى برد که وحدتش را تباه وانسجامش را سست وکلمه اش را پراکنده کرده است.آن دوگونه اختلاف عبارتند از:
یکم) اختلاف منافع وهراس هاى سیاسى برآمده ازعوامل جذب ودفع منطقه اى وبین المللى ودرمتن آن، نفوذ نیروهاى بیگانه غیرمسلمان (آمریکا واروپا)درجهان اسلام. این گونه ازاختلافات میان کشورهاى اسلامى با یکدیگرومیان مجموعه هایى ازکشورها با یکدیگر نیز وجود دارد.
دوم) اختلاف مذاهب درسطح عقیدتى وفقهى؛واین گونه اختلافات درداخل هرکشورى، دررابطه شهروندى میان شهروندان با یکدیگرودررابطه گروهى ازشهروندان که مذهبشان متفاوت ازمذهب رسمى دولت است، بادولت نمود مى یابد.
از دل اختلافات وتبعیض درروابط شهروندان - با مذاهب متفاوت- احساس طردشدگى ودورافتادگى زاده مىشود و از دل اختلافات ناشى از رابطه ]تبعیض آمیز [قدرت سیاسى، احساس ستمدیدگى سیاسى و محرومیت ازروند توسعه ومشارکت پدید مى آید.به نظرمى رسد که سازمان هایى مانند سازمان کنفرانس اسلامى و سازمان هایى کوچک تر درمناطق مختلف جهان اسلام، که همگى دولتى هستند و در رفع اختلافات مذهبى میان کشورها تلاش مى کنند، اما گروه هایى مدنى که به این امر اهتمام داشته باشند وجود ندارند.
اما سطح دوم ازاین اختلافات، از آغاز نوزایى جدید وفروپاشى نظام عثمانى،محوراهتمام رهبران آگاه فکرى - مانند سید جمال- بوده است.درآغاز،تلاش هاى فردى ازرهگذر بیانیه ها ومباحث متفکران و فقیهان به راه افتاد ودرادامه،کنفرانس اول قدس درسال 1931 برگزارشد که وحدت ازمحورهاى اصلى آن بود وسپس نهادى ویژه این قضیه تأسیس شد که همان دارالتقریب بود که گروهى از فقها و محققان نخبه شیعه وسنى وبا حمایت الازهرومرجع بزرگ دینى شیعه،آقاى بروجردى درقاهره آن راتشکیل دادند.دراین مرحله مرحوم حسن البنا هم روابطى صمیمانه باعلما ومتفکران شیعه راپى ریزى کرد.[22]
10- وحدت، گاه برمبناى آگاهى حقیقى به وحدت و تلاش براى تقریب است و گاه بر مبناى دعوت دیگرى به حذف خویش و از دست دادن هویت مذهبى و گاه برمبناى به رسمیت شناختن دیگرى.
واقعیت این است که دعوت دیگرى به از دست دادن هویت مذهبى خویش، دعوت به وحدت نیست و چنین وحدتى مطلقاً تحقق نمى یابد؛ یعنى تقریب و نزدیکى اى به این روش تحقق نمى یابد. مهم، به رسمیت شناختن دیگرى است و به رسمیت شناختن خصوصیت و اسلامیت آن. واین همان روشى است که درتقریب میان مذاهب وابسته به خط مکتب کلامى اشعرى- که مذاهب اهل سنت نامیده مى شوند- وجود دارد وباید بررابطه میان این مذاهب ودیگر مذاهب اسلامى غیراشعرى، همین وضع حاکم شود. این هدف،یکى ازاهداف بزرگى است که باید مورد توجه مشتاقان اجماع اسلامى فراگیرقرارگیرد.
از سوى دیگرملاحظه مى کنیم که سدها وموانع فرهنگى ومعرفتى یاآموزشى اى که یک مذهب رادر مقابل مذهب دیگرقرارمى دهد،درحال برداشته شدن است ودایره انزواى فرهنگى درحال شکستن و ویرانى است. بسیارخوشوقتم که ملاحظه مى کنیم ارتباط فرهنگى وفکرى وتبادل اندیشه وآگاهى میان رهبران فکرى وفقهى همه مذاهب درحال رشد وتکامل است واین رویکرد درستى است که به تعمیق احساس وحدت واحساس تعلق به امتى واحد مى انجامد واحساس بریدگى و گسست راازبین مى برد.[23]
درود خدا برپیامبر رحمت، محمد مصطفی “صلی الله علیه و آله و سلم” که نفاقها و چندرنگیها را به وحدت و یکرنگی رساندند و دشمنیهای دیرین را به برادری اسلامی تبدیل کردند.
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد، جانهای شیران خداست
جمع گفتم جان هاشان من به اسم
کان یکی جان، صد بود نسبت به جسم
همچو آن یک نور خورشید سما
صد بود نسبت به صحن خانهها
لیک یک باشد همه انوارشان
چون که برگیری تو دیوار از میان
چون نمانَد خانهها را قاعده
مؤمنان مانندْ نفْسِ واحده
منابع:
1- قرآن كريم .
2- نهج البلاغه .
3- قرضاوی، یوسف، الشیخ الغزالی کما عرفته، بیروت، مؤسسه الرساله، 1421ق.
4- باشمیل ، محمداحمد ، موسوعه الغزوات الکبری ، ج 4، قاهره ، 1986.
5- ابـوزهـره ، مـحـمـد،تـاریـخ المـذاهب الاسلامیه ، ص 302، دارالفکرالعربی، قاهره ، 1989.
6- علامه هندى، علاءالدين، كنزالعمال فى سنن الاقوال و الافعال، بيروت، مؤسسه الرساله، 1985م، ج 1.
7- البخارى،محمد بن اسماعيل،صحيح البخارى،چهارجلدى،بيروت،دارالمعرفه للطباعه والنشر،بىتا، جلد 2.
8- حسینی، سید شهاب الدین، کتاب الوحده الاسلامیه فی الاحادیث المشترکه بین السنه و الشیعه، نشر مرکز تحقیقات مجمع تقریب مذاهب.
9- حسينى، سيد حسين،«علوم انسانى اسلامى، مبناى تحقق وحدت فرهنگى»، نامه فرهنگ، بهار1377، شماره29 .
10- وحدت اسلامی از نگاه استاد شهید مطهری، روزنامه خرداد، 8 تیر 1378.
11- وحدت اسلامی از نگاه استاد شهید مطهری، روزنامه کیهان، 9 تیر 1379.
12- نظرشهید مطهری پیرامون تقریب مذاهب،رساله ای التقریب،شماره 6، (8/1414 ه-. ق) ص 25.
13- دیدگاه شهید مطهری درمورد مفهوم اتحاد،روزنامه جمهوری اسلامی،شماره 27، ویژه نامه، (17 اردیبهشت 1359)، ص 8 .
14- حسینى ، سید جواد، اتحاد و همبستگى درنهج البلاغه، مبلغان، فروردین 1386، شماره 89 .
15- حجت الاسلام عسکری اسلامپورکریمی،اختلاف وپیامدهای ناگوار آن درقرآن ، پاسدار اسلام، اردیبهشت 1385، شماره 293 .
16- پاک نیا،عبدالکریم،امام هادي واتحادپیروان اهل بیت، کوثر،تابستان 1386، شماره 70 .
پینوشت:
[1] - سید رضی، نهج البلاغه،خطبه 146.
[2] - آل عمران/ آیه 103.
[3] - انعام/آیه 64.
[4] - انعام/آیه 159.
[5] - روم/ آیات 31 و 32.
[6] - سیدمحمدباقرحکیم، وحدت اسلامی (ازدیدگاه قرآن وسنت)،ترجمه عبدالهادی فقهی زاده،تهران، تبیان، 1377، ص 31.
[7] - همان.
[8] - انفال / آیه 46.
[9] - سیدمحمدباقرحکیم، وحدت اسلامی (ازدیدگاه قرآن وسنت)،ترجمه عبدالهادی فقهی زاده،تهران، تبیان، 1377، ص 117.
[10] - صلاح الدین حسام،«وحدت وضرورت آن»،وحدت مسلمین(دفترکنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات)، ص 513.
[11] - بقره / آیه 213.
[12] - مائده / آیه 48.
[13] - روم / آیه 32.
[14] - آل عمران / آیه 118.
[15] - اسرا / آیه 53.
[16] - آل عمران / آیه 103.
[17] - انفال / آیه 46.
[18] - کنزالعمال، ج 1، ص 149.
[19] - اصول کافى، ج 1، ص 404.
[20] - ابوالفتوح رازى،تفسیر روح الجنان، ج 1، ص 621 و نیز احادیث قصص مثنوى، ص 159.
[21] - مثنوى معنوى،دفتر چهارم، ص 418 - 411 ودفتر دوم، ص 188.
[22] - آیت الله محمدمهدى شمس الدین،راهبرد وحدت،پگاه حوزه،6 بهمن 1386، شماره224.
[23] - همان.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/85269