درحال بارگذاری

گروه: بین الملل / حوزه تحلیل بین الملل/بین الملل/ایران شناسه: ۷۳۶۸۲۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۸ : ۲۱ بازدید: ۱۴۹دیدگاه: ۰

تغییر شن‌ها: چرا ایالات متحده نیازمند تغییر سیاست در قبال عربستان سعودی است؟

تغییر شن‌ها: چرا ایالات متحده نیازمند تغییر سیاست در قبال عربستان سعودی است؟ مجلۀ اینترنتی خرده جنگ‌ها (smallwars) در مقالۀ فوق ضمن بررسی پیشینۀ ظهور وهابیت به بحران اعتقادی محمد بن عبدالوهاب (تولد: 1703) و سفر او به عراق، سوریه و ایران اشاره می‌کند که با پیروی از دیدگاه‌های ابن تیمیه، فرقۀ خطرناکی به نام وهابیت را پایه‌گذاری کرد که تا امروز مورد تحریم مسلمانان قرار گرفته است زیرا او در یک کلام، خشونت افراطی را علیه مسلمانان گسترش می‌دهد.

پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، مجلۀ اینترنتی خرده جنگ‌ها (smallwars) در مقالۀ فوق ضمن بررسی پیشینۀ ظهور وهابیت به بحران اعتقادی محمد بن عبدالوهاب (تولد: 1703) و سفر او به عراق، سوریه و ایران اشاره می‌کند که با پیروی از دیدگاه‌های ابن تیمیه، فرقۀ خطرناکی به نام وهابیت را پایه‌گذاری کرد که تا امروز مورد تحریم مسلمانان قرار گرفته است زیرا او در یک کلام، خشونت افراطی را علیه مسلمانان گسترش می‌دهد.

این مقاله به دولت ایالات متحده توصیه می‌کند که به جای مبارزه با تروریسم در روابط نزدیک خود با حامی گروه‌های تروریست، تجدید نظر کند و جان سربازان امریکایی را به خطر نیاندازد.

 

مطلب زیر برگرفته از آن مقاله است:

عبدالوهاب در کتاب "توحید" نوشت: هر فرد یا شیءای که مخالف عقیده او است باید از بین برود! او با حمایت مالی، سیاسی و نظامی محمد بن سعود (در سال 1744)، ایدئولوژی خود را تکمیل کرد و پایه‌گذار پیوند خانوادگی با آل سعود شد و تا امروز بیش از 250 سال است که ادامه دارد.

در عربستان امروزی، وزیر دین باید همیشه از نوادگان مستقیم محمد بن عبدالوهاب باشد (ابراهیم، 2002). بنابراین نمی توان عقیدۀ وهابی را از دولت سعودی متمایز کرد.

تشکیلات وهابی بیش از 98% اماکن تاریخی و مذهبی پادشاهی و اماکن مقدس شیعیان نجف و کربلا یا مجسمه‌های بودایی بامیان در افغانستان و شهر باستانی آشوری نمرود را تخریب کرد (رویه‌ای که توسط نوادگان مدرن وهابیت یعنی داعش و القاعده ادامه دارد).

تشکیلات وهابی بارها خواستار هموار کردن قبر خاتم‌النبیّین (ص)، کندن بقایای او و دفن مجدد ایشان در قبری مخفی و بدون علامت شده است. توجیه آنها این است که مردم قبر را ستایش خواهند کرد نه خدا.

حمله به دفتر شارلی‌ابدو توسط تروریست‌های وهابی انجام شد و طی آن 12 نفر کشته شدند اما معلوم نیست چرا کاریکاتور توهین‌آمیز پیامبر(ص) مستحق مرگ است اما تخریب مقبره‌اش یک وظیفه دینی است؟

 

سیاست امریکا

پس از جنگ جهانی دوم، ایالات ‌متحده برای جلوگیری از گسترش کمونیسم در کنار قدرت‌های استعماری بریتانیا و فرانسه ایستاد و از پادشاهی‌های خاورمیانه حمایت کرد. بدین‌گونه علاوه بر تضمینِ تأمین نفت برای اقتصاد خود به دنبال مهار گسترش کمونیسم در سراسر جهان عرب بود لذا حمایت سیاسی و نظامی ویژه‌ای برای سعودی فراهم کرد.  برای تضمین این فرایند نیز با سعودی همراهی کرد تا دموکراسی، ناسیونالیسم و سکولاریسم را در آن کشور مهار کند (سلز، 2016).

در این چرخه، فرقه وهابی هم تقویت شد و دسترسی به پول و سلاح برای آنها فراهم گردید. این به معنای حمایت از تروریسم بود. بنابراین سیاست آمریکا در غرب آسیا به یک ایدئولوژی هیولایی تبدیل شد و به تدریج از کنترل آن عاجز گردید.

امروزه امریکا با منبع افراط‌گرایی همکاری می‌کند اما با تروریست‌ها مبارزه می‌کند! مانع صدور ایدئولوژی وهابی نمی‌شود لیکن از ضربات سازمان‌های تروریستی وهابی آسیب می‌بیند. آنها سربازان آمریکایی‌ها را کشته و به منافع او ضربه می‌زنند. به همین دلیل ضروری است ایالات متحده در سیاست‌های خود تجدیدنظر کند.

در سایۀ این تضاد، پیروان تفسیر وهابی از طریق شبکه‌ای از رسانه‌ها، رهبران، مدارس و مراکز فرهنگی به مساجد سنّی در سراسر جهان نفوذ کرده‌اند تا پیروان خود را رادیکال کنند (الوی، 2014)

جامعۀ اهل سنت هیچ مرجع واحدی ندارد که در مورد اجرای احکام شرعی تصمیم بگیرد لذا هزاران نسخه از اسلام سنی وجود دارد که منجر به درگیری‌های درونی بین گروه‌ها می‌شود. این وضعیت به عدم اتحاد درون جهان اهل تسنن منجر می‌شود. لذا وهابیت تحت لوای رهبری جهان اسلام توسط پادشاهی سعودی، جناح‌های تندرو را سازماندهی و علیه امریکا و شیعیان تجهیز می‌کند.

ترس شیعیان از گروه‌های افراطی وهابی بی‌اساس نیست زیرا علمای وهابی مانند عبدالعزیز بن باز و عبدالرحمن الجبرین، ارتداد و کشتار شیعیان را تأیید کردند (جونز، 2005). این عامل سبب شده تا ملت‌های شیعه در یمن، سوریه، لبنان و عراق به ایران متمایل شوند.بدیهی است رفتار وهابی‌ها موجب تضعیف منافع آمریکا در خارج از کشور می‌شود.

 

نهادهای وهابی

به جز تهدید افراد به مرگ و آزار و اذیت، همواره تعداد زیادی نیروهای فنی، مهندسی و سلامت به کشورهای نفت‌خیز خلیج‌فارس می‌آیند و پس از سال‌ها اقامت، با وضعیت اقتصادی خوب و ایدئولوژی مخرب به کشورهای خود باز می‌گردند. بدین سان وهابیت به شکل ویروسی عقیدۀ خود را در جهان ترویج می‌کند (سلز، 2016).

علاوه بر این، عربستان سعودی با یک بورسیۀ هنگفت، مردان جوان مسلمان سراسر جهان را برای تحصیل امور دینی (وهابیت) در مساجد عربستان پذیرش می‌کند. به فرزندان آنها کمک هزینه‌های سخاوتمندانه و اجازۀ اقامت می‌دهد و بهترین آنها را برای خدمت به عنوان معلم یا امام‌جماعت (گسترش ایدئولوژی وهابی) به کشور‌شان باز‌می‌گرداند (سلز، 2016).

دولت سعودی و ثروتمندان خلیج‌فارس علاوه بر تأمین مالی دانش‌آموزان وهابی، نشریات و شبکه‌های رسانه‌ای پیچیده‌ای را برای گسترش وهابیت اختصاص می‌دهند (سلز، 2016). شبکه‌های تجاری و مالی سعودی نیز نقش قدرتمندی در حمایت از کسب‌وکار وهابی‌های جهان ایفا می‌کنند.

سرانِ وهابیتِ عربستان سعودی علاوه بر حمایت از افراد، وظیفۀ تأمین مالی مساجد، مدارس، کتاب‌های درسی، ائمه جماعات، مراکز آموزشی، امامان جمعه، صرافی‌ها، مؤسسات فرهنگی و مبادلات پولی بین‌المللی به کشورهای دیگر نفوذ می‌کنند (الوی، 2014). این سیستم پیچیده، یک شبکۀ وهابیِ جهادیِ درهم تنیده را ایجاد کرده و در سراسر جهان ازجمله در ایالات‌متحده فعالیت می‌کند. افزون بر آن، آنها از این پول برای ایجاد کنترل وهابی بر نهادهای اسلامی، یارانه دادن به مدارس افراط‌گرا و کنترل مؤسسات اسلامی استفاده می‌کنند. درحال حاضر نهادهای سعودی تقریباً 80% مؤسسات انتشاراتی جهان اسلام را کنترل می‌کنند (تروریسم، 2003).

مدارس و مساجد وهابی، کانون ایدئولوژی‌های افراطی هستند. ویکی‌لیکس به نقل از یک یادداشت محرمانه از هیلاری کلینتون در دسامبر 2009 ، عربستان را ماشین خودپرداز تروریست‌هایی مانند القاعده، طالبان و نیروهایی در پاکستان توصیف کرد (والش، 2010).

روش کار به این شکل است: تروریست‌هایی که زیارت حج می‌روند از مؤسسات خیریّه مورد تأیید دولت، پول دریافت می‌کنند تا شرکت‌های پوسته‌ای (shell companies) را برای پولشویی سازمان تروریستی خاص خود راه‌اندازی کنند (کونسا، 2020). گفته می‌شود در دهه‌های اخیر، سعودی‌ها بیش از 100 میلیارد دلار برای گسترش وهابیت هزینه کرده‌اند. در واقع، سعودی‌ها سالانه 2.5 میلیارد دلار برای صادرات وهابیت در سراسر جهان هزینه می‌کنند (تروریسم، 2003)

بر اساس گزارش مؤسسۀ رَند، از سال 1988 تعداد سازمان‌های تروریستی جهان که دارای ایدئولوژی وهابی بودند به سرعت افزایش یافت و تا سال 2013 نیمی از آنها که مسلح بودند در سوریه مستقر شدند و علیه امریکایی‌ها موضع گرفتند (جونز، 2014).

در سال 2014 عربستان 500 میلیون دلار تحت پوشش کمک‌های بشردوستانه به گروه‌های افراطی عراق کمک کرد (کونسا، 2020). در همان سال داعش در عراق و سوریه پدیدار شد. این کار، امریکا را برای جنگ با تروریسم به خاورمیانه کشاند. این تناقضی است که امریکا را با پول و تسلیحات سعودی مواجه ساخت (نصر، 2007).

این درحالی بود که سازمان‌های وهابی از دهۀ 1960 در ایالات متحده فعال شدند و از پول‌های سعودی برای گسترش وهابیت در آن کشور استفاده کردند. آنها ایدئولوژی خود را در مساجد سراسر جهان گسترش دادند و از همین پول برای ساختن مساجد، مدارس و مراکز فرهنگی خود استفاده کردند. همۀ این اماکن به مدیر و پرسنل نیاز دارند لذا بسیاری از روحانیون سعودی و افراد آموزش دیده به این اماکن اعزام می‌شوند (کونسا، 2020).

از سال 1984، سفارت‌خانه‌های سعودی در کشورهای جهان، وابستۀ مذهبی دارند که مأموریت آنها ترویج نسخۀ وهابی از «اسلام» است. در آن سال بودجۀ این مأموریت در سفارت عربستان سعودی در واشنگتن 8 میلیون دلار و 35 تا 40 کارمند برای ساخت مساجد، توزیع قرآن و ارائه آموزش وهابی و سلفی به ائمه خارجی برای اقامه جماعت بود (کونسا، 2020). شبکه‌های گسترده‌ای از پول و مردم وجود دارد که در سراسر جهان سفر می‌کنند تا این ایدئولوژی افراطی را گسترش دهند که موفق‌ترین آنها در افغانستان و پاکستان است.

 

مؤسسات خیریۀ پوسته‌ای و کمک‌های بشردوستانه

البته هیچ مکانیسم واحدی برای شناسایی آنچه به عنوان «پول‌های سعودی» به شبکه‌های تروریستی در سراسر جهان داده می‌شود، وجود ندارد. این وجوه از منابع دولتی و خصوصی تأمین شده و ازطریق انواع بنیادها و مؤسسات خیریۀ جعلی برای توزیع این منابع، هدایت می‌شود لذا ردیابی آن را بسیار دشوار است (نیویورک تایمز، 2009)

وهابی ها به دنبال گسترش دکترین خود در بین جوانان مبارز هستند. جوانان فقیری که مشکل هویتی دارند و در برابر دستکاری فکری (استثمار و تلقین) آسیب‌پذیرند و جذب سازمان‌های افراطی مانند داعش و القاعده می‌شوند (سلیمان، 2017).

پوشش کمک‌های بشردوستانه و خیریه، راهی است که برای صدور وهابیت استفاده می‌شود. به عنوان مثال پس از آنکه سلمان بن عبدالعزیز کمیسیونی را برای کمک به یتیمان بوسنیایی تشکیل داد، 600 میلیون دلار جمع‌آوری شد. در اکتبر 2001 که نیروهای ناتو به دفاتر کمیسیون عالی عربستان برای کمک به بوسنی در سارایوو یورش بردند، نقشه‌هایی از ساختمان‌های دولتی واشنگتن دی‌سی، یک برنامۀ رایانه‌ای مخصوص استفاده از هواپیماهای پخش سلاح‌های شیمیایی و عکس‌هایی از اهداف قبلی آمریکا در حملات تروریستی پیدا کردند. این کاملاً نشان دهنده این بود که این کمیسیون بستری برای برنامه ریزی برای حملات تروریستی علیه آمریکایی ها و منافع آمریکایی ها بود (گولد، 146).

در اسناد منتشرۀ نیویورک تایمز در سال 2008 ، یک زندانی بوسنیایی سابق در مصاحبه با وکلای دادگستری گفت یکی از عوامل القاعده بوده و به همراه جمعی از مبارزان توسط "کمیسیون عالی عربستان برای کمک به بوسنی" استخدام شده و پول، وسایل نقلیه و تدارکات را دریافت کرده است (نیویورک تایمز، 2009).

اتحادیه جهانی مسلمانان (The Muslim World League- MWL) در سال 1962 به عنوان یک سازمان غیردولتی در مکه تأسیس شد و 250 هزار دلار از دولت سعودی دریافت کرد. در سال 1980، این کمک بدون احتساب کمک‌های خصوصی به 13 میلیون دلار افزایش یافت. از سال 2016 در 120 کشور حضور دارد و حدود 50 مکان اصلی عبادت در اروپا را کنترل می‌کند. اماکنی در: مادرید، گرانادا، کنزینگتون، مانتس-لا-جولی، کپنهاگ، بروکسل، ژنو، زوریخ، رم، سارایوو و غیره. (شولزه، 1990). طبق گزارش 2008نیویورک تایمز، MWL  یک سازمان غیردولتی سعودی با سابقه روابط با تروریسم است (Macfarquhar, 2008).

سازمان دیگری که به حمایت مالی از عملیات تروریستی متهم شد سازمان بین‌المللی امداد اسلامی (International Islamic Relief Organization-IIRO) است. یک موسسۀ خیریۀ تابعۀ MWL  و مستقر در عربستان. وزارت خزانه‌داری امریکا در سال 2006، شعبه‌های فیلیپین و اندونزی IRO و مدیر اجرایی آن، عبدالحمید سلیمان المُجیل را به حمایت از گروه‌های شبه نظامی اسلامی، تأمین کمک‌های مالی مستقیم به القاعده و جمع‌آوری کمک‌های مالی سایر نهادها مانند گروه ابوسیاف متهم کرد (کنگره ایالات‌متحده، سنا، 2003). وکلای خانواده‌های 11 سپتامبر و بیمه‌های آنها چند صد هزار صفحه متن مصاحبه، گزارش‌های دولتی، سوابق مالی و شهادت‌های قانونی را جمع‌آوری کردند تا خاندان سلطنتی سعودی را به تأمین مالی گروه القاعده مرتبط کنند.

یک گزارش فوق محرمانۀ وزارت خزانه‌داری امریکا جزئیاتی از دلایل تروریستی اعلام کردن دو شاخه ازIRO  در اندونزی و فیلیپین را اعلام کرد. در این گزارش آمده است که IRO از دهۀ 1990 تا سال 2006 از سازمان‌های تروریستی حمایت کرده است (نیویورک تایمز، 2009). وکلای شاکیان امریکایی از آل‌سعود که نسخه ای از گزارش وزارت خزانه داری را به دست آوردند، گفتند که سوگندنامه ها و اظهارات دیگر مقامات خیریه نشان می دهد که IRO عمدتاً توسط خانوادۀ سلطنتی سعودی اداره می‌شود (نیویورک تایمز، 2009)

MWL  و IIRO بخشی از خیریۀ، هلال احمر و مجمع جهانی جوانان مسلمان سعودی هستند. بنیاد الحرامین به عنوان شریک MWL، قبل از اینکه سازمان های بین‌المللی پس از حملات 11 سپتامبر 2001 آن تحریم کنند نیز یکی از اعضای آن بود (کونسا، 2020). بنیاد الحرامین در افغانستان، آلبانی، بنگلادش، بوسنی، کومور، اتیوپی، اندونزی، کنیا، هلند، نیجریه، پاکستان، سومالی، تانزانیا و ایالات متحده فعال بود و یک بودجۀ 40 تا 50 میلیون دلاری را در آن کشورها توزیع می‌کرد که بخشی از آن به القاعده می‌رسید (کونسا، 2020). در 2 ژوئن 2004، وزارت خزانه‌داری ایالات متحده از الحرامین به عنوان «یکی از سازمان‌های غیردولتی اسلامی پیشرو در حمایت از القاعده و ترویج ستیزه‌جویی اسلام‌گرا در کره زمین» یاد کرد (کونسا، 2020). این سازمان در لیست سیاه سازمان ملل قرار دارد.

برخی از اعضای کنگره ایالات متحده مانند سناتور جان کیل اعلام کردند ایدئولوژی وهابیت، امنیت سرزمینی و خارج از کشور امریکا را تضعیف می‌کند. وی گفت: «به طور گسترده به رسمیت شناخته شده است که تمام 19 خلبان انتحاری پیروان وهابی بودند. علاوه بر این، 15 نفر از 19 نفر تابع عربستان بودند». روزنامه‌نگاران و کارشناسان بسیاری معتقدند که وهابیت منشأ اکثر جنایات تروریستی در جهان اسلام ازطریق اسرائیل، عربستان سعودی و چچن است. علاوه بر این، منابع رسانه‌ای سعودی عوامل وهابی عربستان را مسئول حملات تروریستی به نیروهای آمریکایی در عراق معرفی کردند (تروریسم، 2003). بنابراین، اعضای کنگره می دانند که وهابیت تروریسم را پرورش می دهد، اما تصدیق صرف بدون اقدام مشکل را حل نمی کند. برای تضمین منافع و امنیت آمریکا باید اقدامات بیشتری انجام شود.

برآوردها نشان می‌ دهد که بین 50 تا 80 از مساجد ایالات متحده در کنترل‌ وهابی‌ها است و همین باعث اسلام هراسی شده و امنیت آمریکا را خطر انداخته است (تروریسم، 2003). آنها با حمایت از رادیکالیسم در مساجد سراسر ایالات متحده بر عملکرد درونی جامعه آمریکا چنگ می‌زنند. علمای وهابی این ظرفیت را دارند که با رادیکال کردن اعضای مساجد تحت کنترل خود موجی از تروریسم را به راه بیندازند.

خاندان سلطنتی سعودی، ایالات متحده را با عبارات خشونت‌آمیز بسیار آشنا که سازمان‌های تروریستی برای تهدید امریکا به کار می‌برند، تهدید می‌کنند. پس از اینکه جو بایدن در بحبوحۀ جنگ روسیه و اوکراین اعلام کرد که عربستان سعودی عواقب کاهش تولید نفت خود را خواهد دید یک شاهزاده سعودی به نام سعود الشعلان، وابسته به ولیعهد محمد بن سلمان به رهبران امریکایی هشدار داد و گفت: «همه ما محصول جهاد و شهادت هستیم... این پیام من برای هرکسی است که فکر می‌کند می‌تواند ما را تهدید کند» (لی، 2022). این جملات شباهت زیادی با اظهارات سازمان‌های تروریستی مانند داعش و القاعده دارد. بنابراین سعود الشعلان چنین القا کرد که وهابی‌ها در ایالات‌متحده نفوذ دارند و بنابراین اگر عربستان احساس کند موقعیتش در خطر است، می‌تواند مردم را به اقدامات خشونت‌آمیز تحریک کند! به نظر می‌رسد برای تقویت امنیت داخلی ایالات متحده بایستی جلوی تروریسم پولشویی را بگیرد، ساخت‌وساز و اختیار مدیریت مساجد را از وهابی‌ها بگیرد و توزیع پول توسط آناه را متوقف کند (پاندیت، 2019).

 

پیشنهادها و نتیجه‌گیری سیاستی

مهمترین گامی که ایالات‌متحده می‌تواند در جهت از بین بردن افراط‌گرایی بردارد، مبارزه با وهابیت در سرتاسر جهان ازطریق قطع توزیع پول عربستان است.

عربستان سعودی ممکن است نفوذ و قدرت ایران در منطقه را محدود کند یا صدها میلیارد دلار سیستم‌های تسلیحاتی از امریکا بخرد، اما همزمان اقداماتی انجام می‌دهد که باعث تقویت و رشد افراط‌گرایی است. اگر ایالات متحده اجازه دهد ایدئولوژی وهابی، آزادانه فعالیت کند افراط‌گرایان همچنان به جذب نیرو در سراسر جهان ادامه خواهند داد. با آنکه داعش از نظر سرزمینی شکست خورده ولی گروه‌های افراطی دیگری به جای آن ظهور خواهند کرد که به همان اندازه خشن هستند زیرا همان ایدئولوژی را دنبال می‌کنند (پاندیت، 2019). اگر امریکا از رشد و گسترش وهابیت جلوگیری نکند، گروه‌های افراطی و تروریسم داخلی بیشتری تشکیل می‌شود و شهروندان آمریکایی را در داخل و خارج از کشور تهدید خواهد کرد.

رشد وهابیت باعث گسترش نیروهای مخالف تروریسم بویژه در محور مقاومت در منطقه می‌شود (بوغانی و تسویی، 2016). این نیز یک مسئله بزرگ است زیرا این کار باعث می‌شود که تا احتمال رویارویی ایران و نیروهای مقاومت با نیروهای امریکایی در سراسر منطقه بیشتر شود. بنابراین لازم است تا دولت ایالات متحده برای مبارزه با گروه‌های تروریستی، متعهد بماند و در این زمینه با شرکای منطقه‌ای خود همکاری کند.

ایالات متحده باید استراتژی تهاجمی‌تری علیه وهابییت اتخاذ کند و برای این کار می‌تواند از نهادهای دموکراسی خواه و جنبش‌های اصلاح‌طلب عربستان که مخالف دکترین وهابی هستند، از لحاظ اقتصادی، لجستیکی یا نظامی حمایت کند. این امر بر سعودی‌ها فشار می‌آورد تا دامنۀ تروریسم را در خارج کشورشان محدود کنند.

تحریم سازمان‌ها و افرادی که به مؤسسات خیریه و مساجد وهابی در امریکا کمک مالی (پولشویی) می‌کنند یک گام مؤثر است. علاوه بر این، دولت آمریکا باید عربستان را با کاهش کمک‌های نظامی مجبور به پاسخگویی کند. بویژه آنکه سعودی‌ها به شدت از عواقب تجاوز به یمن و قدرت دفاعی ایران واهمه دارند. لازم به توضیح است که سیاست فروش تسلیحات به عربستان سعودی از قدیم، سنگ بنای سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بوده است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق در سال 2017 قرارداد تسلیحاتی 350 میلیارد دلاری با عربستان سعودی امضا کرد و سپس آن را به 500 میلیارد دلار افزایش داد(Starr, 2017) .

زمان انتخاب ترامپ، فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهایی که مؤسسات حامی تروریست‌ها در آن مستقر هستند باعث شده تا سالانه حدود 51 میلیارد دلار از این تسلیحات در اختیار تروریست‌ها قرار گیرد و علیه آمریکایی‌ها و منافع آمریکا استفاده شود (لافورگیا و بوگدانیچ، 2020). سناتور جمهوری‌خواه مایک لی در مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز اظهار داشت: "ما نمی‌دانیم که واقعاً چگونه از این سلاح‌ها استفاده می‌شود یا اینکه آیا ممکن است در آینده علیه نیروهای آمریکایی استفاده شود یا خیر. تاریخ ثابت کرده فروش تسلیحات آمریکا به کشورهای دیگر می‌تواند منجر به استفاده از همان سلاح‌ها علیه منافع امریکا شود. مانند فروش تسلیحات به عراق که پس از جنگ با ایران، علیه نیروهای آمریکایی در جنگ اول خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفت. (لافورگیا و بوگدانیچ، 2020).

از آنجایی که عربستان سعودی از دیدگاه افراطی وهابیت حمایت می‌کند و این ایدئولوژی را به سرتاسر جهان صادر می‌کند، اگر ایالات متحده به فروش تسلیحات به عربستان ادامه دهد، خطر بسیار زیادی وجود خواهد داشت که تسلیحات ساخت آمریکا به سمت نهادهای تروریستی و علیه منافع آمریکا هدایت شود (مانند جنگ در سوریه). از این رو، اگر ایالات متحده خواهن دوستی با عربستان سعودی است اما نمی‌خواهد با تهدید فزاینده مواجه شود باید به جای گلوله و سلاح، دموکراسی و روشنگری را به آن کشور عرضه نماید.

 

(نویسندگان: رامی الخفاجی و دکتر محمود چنگیز - Sat, 01/14/2023)

ترجمه و تنظیم: حمیدرضا حسینی دانا

 

منبع:

Shifting Sands: Why the United States Needs to Change its Policy toward Saudi Arabia

https://smallwarsjournal.com/jrnl/art/shifting-sands-why-united-states-needs-change-its-policy-toward-saudi-arabia

 Sat, 01/14/2023 - 11:02am

اشتراک گذاری:
  • لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/73682کپی شد

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زیان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
    • پربازدیدترین ها
    • شبکه های اجتماعی
    • بازار
    • آخرین اخبار
    سایت تجاریایران تک دکور