پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، تني چند از جامعهشناسان در نشستي تحت عنوان «ماهيت اعتراضات» مطالبي فرمودند، كه قابل تأمل است. پاسخ به اين مطالب از باب ورود به يك گفتوگوي علمي و صميمانه خالي از فايده نيست.(1)
رئيس انجمن جامعهشناسي ايران در اين نشست گفته است:
- تمام گروههاي سني با اعتراضات شكل گرفته همدلي دارند.
- جايي از ايران نيست درگير اعتراضات نشده باشد.
اين گزاره هيچ ما به ازاي تحقيقات و سنجش ميداني ندارد. گزارشهاي رسيده از سراسر ايران حكايت از آن دارد كه حداکثر 10 درصد شهرهاي ايران درگير ماجراي فتنه اخير هستند. اما گزارش BBC و رسانههاي آمريكايي اصرار دارند بگويند؛ اين بهاصطلاح جنبش سراسري است و هيچ سندي هم براي اين ادعاي خود ذكر نميكنند.
جامعهشناس ديگري در اين نشست گفته است:
- اعتراض جزء حقوق اوليه است. حكومت وكالت دارد، جامعه هر وقت صلاح دانست ميتواند وكيل را عزل كند.
- پژوهشگر و جامعهشناس به چه زباني بايد به حكمرانان تفهيم كند كه افول اجتماعي در ايران دارد اتفاق ميافتد.
اين گزاره هم درست نيست. چون آنچه در طي دو ماه گذشته در برخي شهرها ديده شد «اعتراض» نيست.«اغتشاش» است . اين رويكرد را مردم همه شهرهاي ايران در راهپيماييهاي ميليوني به ويژه راهپيمايي 13 آبان محكوم كردند. يك جامعهشناس اگر اين فريادها را نشنود و بخواهد فقط به صداي آمريكا گوش كند خود را در حد يك گزارشگر BBC و سعودي اينترنشنال فرو ميكاهد.
همچنين جامعهشناس ديگري در اين نشست گفته است:
- جامعه ايران يك جامعه جنبشي است. ما درگير يك جنبش گسترده مردمي هستيم.
- سيستم حكمراني از عهده پاسخگويي به مطالبات برنميآيد.
- ديالوگي راه بيندازيم كه همه صداها در آن باشد.
اين گزاره هم درست نيست چراكه؛
اولا : گسترده نيست.
ثانيا : سرسلسلهجنبان اين جنبش آمريكاييها هستند.
اگر باور نداريد موضع صريح بايدن رئيسجمهور آمريكا و ماكرون رئيسجمهور فرانسه كه عكس يادگاري با اين جنبشيها گرفتهاند را ملاحظه كنيد.
ثالثا : به مطالبات جنبش و صداهايي كه از آن به گوش ميرسد هم يك جامعهشناس بايد توجه كند.
- اولين صدا ، صداي مخالفت با اسلام، قرآن و حكم حجاب است. همينها قرآنسوزي و مسجدسوزي راه انداختهاند ، آنهم در يك كشور اسلامي كه 2/98 درصد آن به اسلام راي دادهاند.
- دومين صدا ، صدايتجزيه طلبي است . در ميتينگ برلين كه با همكاري دولت آلمان برگزار شد 19 پرچم متفاوت را تجزيهطلبان به دست گرفتند . هر منطقهاي كه بايد تجزيه شود 4و5 پرچم داشتند! سيستم حكمراني به اين مطالبه چگونه بايد پاسخ دهد؟
آنهم در حاليكه برخي از اين تجزيهطلبان در اقليم كردستان جنب پايگاههاي نظامي آمريكا تحت فرماندهي سنتكام هستند؟ آيا تجزيهطلبي يك جنبش مردمي است؟!
آیا تجزيهطلبي يك مطالبه مشروع مردمي است يا يك مطالبه تجاوزكارانه آمريكايي صهيونيستي است؟!
يك جامعهشناس چگونه ميتواند اين مطالبه را مشروع بداند و به حاكميت بگويد صداي آن را بايد به رسميت بشناسي؟!
اين حضرت جامعه شناس ميگويد: بايد يك ديالوگي راه بيندازيم كه همه صداها در آن باشد خوب زحمت ايشان را آمريكا كم كرده است اين ديالوگ را در ارتش رسانهاي خود راه انداخته همه اين صداها به غير از صداي ملت ايران در آن شنيده ميشود !
چرا آمريكاييها در ديالوگي كه راه انداختهاند صداي ملت ايران را در 13 آبان و اجتماعات ميليوني در پاسخ به اين اغتشاشات نمي خواهند بشنوند و از آن بالاتر گوش اين چند جامعهشناس را هم گرفتهاند اجازه نميدهند اينها هم بشنوند؟!
چرا بايد سطح سواد، تحليل و فهم چند نفر كه خود را جامعهشناس ميدانند از سطح سواد رسانهاي فردي مثل كارلوس كيروش پايينتر باشد؟ وقتي خبرنگار انگليسي از او ميپرسد؛ سرمربيگري تيم كشوري كه حقوق زنان در آن رعايت نمي شود چه منفعتي براي شما دارد؟ او بلافاصله ميگويد؛ براي طرح اين سؤال چقدر پول گرفتهاي؟ در اين پاسخ دنيايي از افشاگري عليه سياهپردازيهاي آمريكا و انگليس عليه ملت ايران وجود دارد. چرا يك پرتغالي اين را ميفهمد اما چند جامعهشناس حاضر نيستند آنرا بفهمند؟!
حضرات جامعهشناس در كندوكاو «ماهيت اعتراضات» حتي اشارهاي به توطئه آمريكا و شرارت تروريستها در اين آشوبها كه نامش را «اعتراض» گذاشتند، نكردند.
هر كس مشروح مفصل اين خبر را در سايت جماران بخواند از خود سؤال ميكند،
اين جماعت چقدر پول گرفتند در پاسخ به پرسش ماهيت بهاصطلاح اعتراضات ، حقايق اين آشوب را پنهان و از عاملان ، آمران و ... آمريكايي حرفي نزنند!
پي نوشت :
1- سايت جماران 28/8/1401 كد خبر 1574558
محمدكاظم انبارلويي
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/70525