پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، ۱۳ آبان در تقویم شمسی به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده است. علت نامگذاری را وقوع وقایع متعدد در سالهای مختلف ذکر کردهاند؛ این وقایع مهم عبارتند از:
۱. تبعید امام خمینی در سال ۱۳۴۳ به ترکیه در پی اعتراض به سیاستهای حکومت پهلوی و از جمله تـصویب لایحه کاپیتولاسیون؛
۲. شهادت دانشآموزانی که برای تظاهرات در محوطه دانشگاه تـهران تجمع کرده بودند، توسط دولت شریف امامی در سال ۱۳۵۷؛
۳. تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام در سال ۱۳۵۸.
مجلس سوم شورای اسلامی با توجه به رخدادهای فوق، این روز را به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری کرد.
متن این قانون به شرح زیر است:
قانون اعلان روز ۱۳ آبان به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی
ماده واحده - روز ۱۳ آبان هر سال به عنوان "روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و در راس آن آمریکای جهانخوار" نامگذاری میشود.
قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه هشتم آبان ماه یک هزار و
سیصد و شصت و هفت مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۳۶۷/۸/۸ به تأیید شورای
نگهبان رسیده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی - اکبر هاشمی
تصویب این قانون به معنای مبارزه دائمی نظام جمهوری اسلامی با استکبار جهانی و آمریکا به عنوان نماد سلطهگری و زورگویی و جنایت و استعمار است. مسلم است که گذر روزگار و دگرگونیها نباید خدشهای در جایگاه این قانون ایجاد کند.
بدون تردید نیت نمایندگانی که این قانون را تصویب کردند صرفا یک نامگذاری شکلی نبوده است. بلکه هدف شناخت هر چه بیشتر استکبار و فرهنگسازی برای مبارزه با آن تا محو هرگونه کژی و ستم و سلطهجویی بوده است.
این قانون از همان سال تصویب، مورد استقبال وسیع مردم به خصوص نسل جوان قرار گرفت و هر ساله با برگزاری تظاهرات و همایشها تنفر خود را از استکبار جهانی و در رأس آن آمریکای جنایتکار اعلام میکنند.
شعار مرگ بر استکبار و مرگ بر آمریکا شعار پررونق روز سیزده آبان هر ساله است. هر سال هم که میگذرد نشان میدهد که خوی ددمنشی استکبار جهانی و آمریکای سلطهگر نه تنها کاهش پیدا نمیکند بلکه بیشتر و بیشتر هم میشود. اما خوب است نگاهی به سرنوشت کسانی که طراح و تصویبکننده این قانون بودند بیندازیم.
در مجلس سوم که اکثریت با جناح چپ بود رادیکالترین شعارها را در مبارزه با آمریکا سر میدادند. هیچ کس جرأت نداشت از سازش و مذاکره با آمریکا حرف بزند. منادی اسلام ناب محمدی و مبارزه با اسلام آمریکایی بودند. جناح مقابل خود را متهم به سازش با آمریکا میکردند و با این حربه آنها را از صحنه به در میکردند.
روزگار گذشت و همین جماعت با عنوان اصلاحطلب در مجلس ششم اکثریت را به دست آوردند. تفاوت اساسی این جماعت با سلف خود در این بود که دقیقا در نقطه مقابل آنها در مجلس سوم قرار گرفتند. سوپرانقلابیهای دهه شصت تبدیل به لیبرالهای حامی رابطه با آمریکا شدند. آن قدر شیفته این رابطه شده بودند که به رهبری نامهای نوشتند تا با تسلیم در برابر آمریکا جام زهر را بنوشد. این روند نزولی و سقوط همچنان ادامه پیدا کرد که باید گفت تا الان دیگر هیچ سرمایهای از گذشته دور برایشان نمانده است. آنها به گونهای دچار دگردیسی شدهاند که نه تنها در برنامههای این روز شرکت نمیکنند بلکه بزرگداشت ۱۳ آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی را بر خلاف مصالح ایران اسلامی قلمداد میکنند.
دگرگونیهای روزگار ماهیت این جریان سیاسی را به خوبی روشن کرد و نشان داد که آنها از همان اول طبل توخالی بودهاند. طبلی که توان هیچ مقاومتی در برابر سنگاندازی استکبار جهانی نداشتهاند.
به جرئت میتوانم بگویم یکی از مهمترین مشکلات نظام جمهوری اسلامی در دیر رسیدن به اهداف خود و بروز انواع مشکلات، لانهگزینی همین چپهای دهه شصت و اصلاحطلبان دهه هفتاد به بعد در بدنه نظام جمهوری اسلامی است. نمیتوان از نقش مهم همین به اصطلاح اصلاحطلبان در اغتشاشات اخیر غافل بود. شکی وجود ندارد که آنها در پشت پرده از صحنه گردان این آشوب ها بودهاند. اگر کسی تردید دارد فتنههای ۷۸ و ۸۸ را به یاد بیاورد که عامل اصلی این فتنهها با هدف براندازی نظام همین اصلاحطلبان بودند.
به صراحت میگویم نقشه شوم اصلاحطلبان استفاده از هر ابزاری برای ناکارآمد نشان دادن دولت سیزدهم و در نتیجه زمینگیر کردن آن است. تصور میکنند اگر آشوبگران و تجزیهطلبان به اهداف شومشان دست پیدا کردند اینها مزدشان را به خاطر خوشخدمتی از آمریکا خواهند گرفت. زهی خیال باطل.
سخن آخر اینکه؛ هرگونه فرصت دادن به اصلاحطلبان در حاکمیت خیانت به نظام جمهوری اسلامی و مردمی است که به کارآمدی ابن نظام چشم دوختهاند.
تنها راه مبارزه با استکبار جهانی حاکمیت انسانهای صالح در جایگاه حکمرانی است.
دکتر نصرالله شفیعی
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/69755