پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، اگر در فهرست آثاری که با محوریت خرمشهر عزیز در ایام دفاع مقدس در حوزه فیلم و سینما ساخته و پرداخته شده، نظری بیندازیم، تصویری که بیش از هر چیزی خودنمایی میکند، آخرین روزها یا آخرین ساعات مقاومت رزمندگان اسلام در برابر ارتش تا بن دندان مسلح صدام است که با کمترین تعداد نیرو و امکانات پس از تحمل شهیدان فراوان و زخمیهای بیشمار بالاخره مجبور به پذیرش شکست و خروج از خرمشهر شدهاند. در این میان به فیلمهای سینمایی «کیمیا»، «سرزمین خورشید»، و «دوئل» (احمدرضا درویش)، «روز سوم» (محمدحسین لطیفی)، «بلمی به سوی ساحل» (رسول ملاقلی پور)، «حریم مهرورزی» (ناصر غلامرضایی)، «کودک و فرشته» (مسعود نقاش زاده)، «عصر روز دهم» (مجتبی راعی)، «بزرگمرد کوچک» (صادق صادق دقیقی)، «سفر سرخ» (حمید فرخنژاد)، «شب واقعه» (شهرام اسدی)، و «دسته دختران» (منیره قیدی)؛ و سریالهای تلویزیونی «خاک سرخ» (ابراهیم حاتمی کیا)، «قفسی برای پرواز» (یوسف سیدمهدوی)، «در چشم باد» (مسعود جعفری جوزانی)، «گلهای گرمسیری» (محمدمهدی عسگرپور)، «کیمیا» (جواد افشار)، «مینو» (امیرمهدی پوروزیری)، و «آتش در خرمن» (سعید حاجی میری)، و... اشاره میشود که مستقیم یا غیرمستقیم تنها به اشغال خرمشهر پرداختهاند.
جالب این که در بررسی کوتاهی که در پایگاهها و سایتهای خبری انجام گرفت تا اسامی فیلمها و سریالهای مرتبط با موضوع دفاع مقدس گردآوری شود، تعدادی از سایتها، پایگاههای خبری، و یا خبرگزاریها دیده شد که تیتر خود را به فیلمهایی با محوریت آزادسازی خرمشهر اختصاص داده بودند، اما در متن، از هیچ فیلمی با این محوریت نام نبرده، بلکه به آثاری اشاره کرده بودند که اتفاقاً موضوع محوریشان اشغال است. به هر روی، اگر از برخی آثار مستند بگذریم، تقریبا هیچ فیلم یا سریالی وجود ندارد که به طور مستقیم به فتح خرمشهر پرداخته باشد! سؤال اینجاست که: واقعاً چرا هیچ اثر سینمایی یا تلویزیونی با موضوع فتح سراسر افتخار خرمشهر ساخته نشده است؟ مشکل را در کجا باید جستجو کرد؟! این که آیا این فیلمها و سریالها توانسته است موضوع مورد نظر خود را به درستی نمایش دهند، یا اصلاً ضرورتی در ساخت تمامی آنها بدون توجه حداقلی به رهایی خونین شهر از دست دشمن و بازگرداندن آن به دامان مام وطن وجود داشته یا نه، موضوع این نوشته نیست؛ و البته نگارنده نیز قصد احاله موضوع را به اهداف بیربط ندارد و غیر قابل اثبات ندارد.
به نظر میرسد اشکال اساسی در مدیریت فرهنگی، هنری، تلویزیونی، و سینمایی تولید و عرضه آثاری از این دست است. تقریباً همه کسانی که با مقوله تولید در عرصه فیلم و سینما آشنا هستند، وجود ایراد بسیار مهمی را که در مدیریت این گونه آثار وجود دارد، تأیید میکنند که غالباً علیرغم وجود سازمانها و نهادهای بزرگ و کوچک مؤثر در این روند، هیچگونه برنامهریزی درست و قابل قبولی در تولید و عرضه فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی نه در سطح کلان، و نه در سطح جزء وجود ندارد، و بخش قابل توجهی از مسئولان این بخشها به جای برنامهریزی خردمندانه و اندیشمندانه برای تولید و عرضه آثار مورد نیاز در بستر مدیریت فرهنگی کشور و بر اساس تدابیر استراتژیک و راهبردی، چشم بر در دفاتر بسته و محدود خود دوختهاند، تا فردی (فیلمنامهنویس یا کارگردان) قبلاً طرح گسترده یا فیلمنامهای عالی نوشته باشد و از در وارد شود، آن وقت مدیران محترم سر از کارتابل شلوغ و مملو از فعالیتهای روزمره و غیرلازم بیرون آورند و با حالتی ناشی از اکراه و دلزدگی دستور بررسی آن طرح یا فیلمنامه را صادر نمایند. آن موهبت الهی! اگر بتواند از هفت خان جانفرسای بررسیهای مکرر، اصلاح و بازنویسیهای مکرر، تصویبهای مشروط و نامشروط، جلسات برآورد و اصلاح هزینهها، انعقاد قراردادهای یکطرفه و بدون ضمانت اجرا، پرداخت منظم و نامنظم اقساط، نظارت کیفی، نظارت محتوایی، ممیزی، اصلاحهای چندباره برای پخش بگذرد و جان سالم به در ببرد، بعداً در باره نمایش یا بایگانی آن تصمیمگیری میشود! این که آیا آن طرح یا فیلمنامه اساساً دردی را از جامعه درمان میکند، یا مشکلی را مرتفع مینماید، یا در یک برنامهریزی راهبردی و استراتژیک قرار دارد، یا در نقشه مهندسی فرهنگی کشور نقشی را بر عهده گرفته یا نه؟ به خودی خود در این نوع تصمیمگیری و مدیریت هیچ تأثیری ندارد، مگر آن که پس از مرگ سهراب برای ارائه بیلان کار، تحلیل محتوا شود، و به زور به مفاهیمی متصل گردد که معمولاً به اثر ربطی ندارد.
امید است با تغییراتی که در دوره جدید کشور در مدیریتهای مرتبط با تولید و ساخت فیلمهای سینمایی و سریالها رخ داده، با عنایت به توجه و دقت لازم در طراحی و برنامهریزی آثار مطلوب، بخش قابل توجهی از ایراد موصوف مرتفع گردد.
ان شاءالله
مهدی عظیمی میرآبادی
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/61830