پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، سفر سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران به روسیه و دیدارش با رییس جمهور این کشور که سفر مهمی بشمار میآمد با توجه به برخی حواشی تشریفاتی آن از پروتکل سفر گرفته تا نحوه ملاقات رؤسای دو کشور، فقدان پرچم ایران و فاصله بعید میان دو شخصیت - ضروری است که در جای خود از سوی معاونت مراسم و تشریفات ریاست جمهوری و وزارت امورخارجه روشنگری و به آن پرداخته شود تا اصل سفر و نتایج آن به محاق نرود و تحت الشعاع نظر مغرضان رنگ نبازد- در روزهای 29 و 30 دی ماه سال جاری انجام و پایان پذیرفت.
این سفر علیرغم این که هردو کشور در حال مناقشه با واشنگتن هستند بسیار مهم و حاوی پیامهایی برای آمریکا و جامعه جهانی علی الخصوص سه کشور اروپایی حاضر در مذاکرات برجامی وین داشته است که اگر آن پیامها را دریافت کرده باشند بلادرنگ از وقت کشی و فرصت سوزی دست برداشته و خواستهای ایران را در چارچوب مفاد برجام خواهند پذیرفت. این سفردو روزه بنا بر دستاوردهای خاص بازتاب وسیع و گستردهای در میان صاحب نظران؛ منتقدان و تحلیلگران داخلی و بینالمللی داشته است که به طور اختصار به اهم آنها اشاراتی خواهیم داشت:
1- قدرت آمریکا با هم افزایی بین دو کشور ایران و روسیه به چالش کشیده خواهد شد.
2- روابط جدید میان هر دو کشور و تقویت آن با این دیدار به آمریکا یادآور میشود اگر تحریمهای علیه ایران یکجا و کامل لغو نشود، ایران جایگزینهایی را در اختیار دارد که بتواند این دوران را تحمل و پشت سر گذارد چنان چه تا کنون بر این امر فایق آمده و آمریکاییان خود نیز اعتراف به شکست تحریمها نمودهاند.
3- شاید بتوان گفت مخاطب این دیدار بنابر نظر برخی صاحب نظران چون گریگوری لوکیانوف؛ متخصص روابط بینالملل در مدرسه عالی اقتصاد در مسکو، بیشتر غرب بوده است تا مخاطبان داخلی.
4- این گونه روابط استراتژیکی؛ آمریکا را در موضع ضعف قرار داده و به سیاستمداران آمریکایی میگوید دوران تحریم پایان یافته و پروژه فشار حداکثری آنان نیز شکست خورده است. آمریکا باید فکری به حال خود کند. شکستهای پی در پی آنان در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه، حکایت از افول قدرت آمریکا دارد که نوید بخش فروپاشی امپراطوری این کشور در آینده میباشد.
5- ایران در دیدار رییسی و پوتین به دنبال دیپلماسی متوازن بوده تا بتواند با درک متقابل و تعامل منطقی از فرصتها و منافع این تعامل بهرهبرداری نماید. این نگاه در همه کشورهای دنیا و در نزد سیاستمدارانشان امری مرسوم و عقلایی بوده و ایران هم از این قاعده مستثنی نمیباشد و لذا شانتاژگران و جوسازان؛ ایران را متهم ننمایند که شعار راهبردی « نه غربی نه شرقی» انقلاب، خدشه دار شده و نظام اسلامی از آن کوتاه آمده است. این تحلیل، تحلیل غلطی است چرا که مغرضان با این تحلیل نخ نما شده میخواهند موفقیت این سفر را به نفع آمریکا کم رنگ کنند. حالا اکنون که جریان غربگرا در ایران قافیه را باخته است با هیاهو در پی بازیابی خود هستند تا به هر قیمتی از عرصه سیاسی کشور طرد نگردند.
6- این سفر و دیدار دو رییس جمهور برای هردو کشور ایران و روسیه اهمیت داشته و از اولویتهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی برخوردار بوده است. اولویت اقتصادی آن به ایران باز میگردد و آن پیگیری اجرای کریدور جنوب به شمال و شمال به جنوب است که این پروژه ارزش اقتصادی بسیار بالایی برای ما دارد.
همین اولویت که برای ایران ارزش اقتصادی دارد برای روسیه به عنوان یک اولویت مهم ارزش امنیتی دارد و میتواند سالیان سال منافع دو کشور را به یکدیگرگره و پیوند زند.[1]
7- سفر مذکور البته اولویت دیگری هم داشته است که اشاره به آن ضروری است و حکایت از اهمیت آن در این برهه حساس دارد. این اولویت که از اهمیت برخوردار است مربوط به حوزه نفت و گاز میباشد. در صورت بهره گیری ایران از توان فنی و مهندسی روسیه؛ قطعا توسعه صنایع زیرساختی نفت و گاز و توسعه صادرات با اهمیتی که دارد اگر تحقق یابد، تلاش آمریکا و غرب برای نابود کردن صنایع نفت و گاز ایران شکست خورده باید تلقی شود.
8- سفر انجام شده از نگاه رییس جمهور اسلامی ایران موفقیت آمیز و در راستای تحقق اهداف کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی تعامل حداکثری با کشورهای جهان و به ویژه کشورهای همسو و همپیمان با ایران ذکر شده است. و از نگاه ایشان در این سفر توافق اساسی برای گسترش روابط همهجانبه و پایدار و سودمند بین دو کشور به دست آمده که بدون تردید با توسعه و تعمیق این روابط؛ به امنیت و رفاه نه تنها دو ملت بلکه منطقه و عرصه بینالملل که امنیت ساز خواهد بود کمک شایانی خواهد نمود.
9- همان طوری که رییس جمهور رییسی اشاره کردهاند دو کشور میتوانند در جهت شکست سلطه دلار بر روابط پولی و بانکی گام بردارند و مبادلات خود را با پول ملی انجام دهند و در حوزه مسائل تجاری بر رفع موانع تجاری و جهش تجارت بین دو کشور اقدامات کارسازی را تدارک ببینند تا سطح تعاملات تجاری بین دو کشور قابل قبول گردد، لذا دو کشور توافق کردند با توجه به ظرفیتهای موجود در گام اول تعاملات تجاری فیمابین را به ۱۰ میلیارد دلار در سال افزایش دهند تا گامهای بعدی محکمتر در این زمینه برداشته شود.
10- نکته آخر این که هردو کشور مواضع مشترکی نسبت به تحولات خارجی دارند، این ادراک مشترک و همکاریها بدون تردید میتواند به حل بحرانهای منطقهای و چالشهای بینالمللی و ارتقای امنیت، ثبات، صلح و عدالت کمک کند تا شاهد ارتقای سطح امنیت در منطقه و رفع بحرانهای منطقهای و جهانی باشیم.
غوغاگران و جریان غربگرای داخلی بگویند اگر این موفقیت نسیت پس چیست و تا کی میتوانند زیر پرچم آمریکا سینه بزنند و پیشرفت و موفقیتهای بزرگ سیاسی، امنیتی ایران را نادیده بگیرند و با حقارت و عقدههای تاریخی و سرسپردگی خود به غرب رو به افول؛ این کامیابیها را ادراک و احساس ننمایند و از متن غافل شوند و به حاشیه بپردازند. افسوس که این جماعت حاشیه پرداز خود حاشیه نشین گشته و مزدور و اجیر دشمنان این ملت شدهاند و تا به این حد جایگاهشان تنزل یافته است!
پینوشت:
[1] - تحقق اجرای پروژه کریدور شمال به جنوب، برای روسها شاخصی خواهد بود که ببینند ایران چقدر در اجرای توافقات صورت گرفته جدی است؛ چرا که از سال ۲۰۰۱ به بعد اجرای این کریدور مطرح بوده اما متأسفانه جریان غربگرای داخلی جلوی اجرای آن را گرفتهاند. اجرای این کریدور هم به نفع روسهاست که دست آن ها را از زیر ساطور غربیها خارج میکند و هم به نفع ایران است که روند توسعه تجارت را در کشورما متحول میکند.
دکتر اسدالله افشار
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/43084