پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، هنوز چند صباحی بیش از روزگار تلخ دولت تدبیر نگذشته است. تصور آن دولتمردان اين بود كه اگر ما با غرب نرمتر و آرامتر برخورد كنيم و به اصطلاح دل آن را به دست آوريم و به آن باج بدهيم غرب نيز از تحريمهاي ظالمانهاي كه تا كنون عليه ما اعمال كرده دست برخواهد داشت و از نگاه مهربانانهاش نسبت به ما دريغ نخواهد کرد. همه این راهها رفته شد؛ ولی با سنگ بزرگ مانعتراشی غرب به خصوص آمریکا روبهرو شد. این در حالي است كه اگر آن دولت به درستی به ماهيت غرب توجه میکرد متوجه میشد كه دشمني آنها فراتر از آن چيزي است كه به اين سادگيها تصور میشود. غرب پيشرفت خود را مديون عقبماندگي ساير ملتها ميداند تا بتواند از يك سو منافع و منابع ملتهاي ديگر را به طرف خود سرازیر نمايد و از سويي آن كشورها محلي براي فروش كالاهاي توليدشده آن باشد. مطمئناً غرب دوست ندارد كشوري مثل ايران كه تا قبل از انقلاب اسلامي نوكر حلقه به گوش او بوده و از بزرگترين بازار مصرف کالاهای او بوده است، حالا سري در سرها درآورد و ادعاي استقلال، تعالي و پيشرفت کند. او با تمام توان خويش سعي خواهد كرد جلوي اين بلندپروازي ايرانيان – كه فيالواقع جزء حقوق طبيعي ماست – را بگيرد. در اين كشاكش بين جهان سلطه و نظام مقدس جمهوري اسلامي راهي جز ايستادگي و تلاش بيوقفه شبانهروزي برای پیشرفت وجود ندارد.
نکته دیگر اين است كه رسانههاي غربي در تفاسير و اخبار خودشان براي ما مرتب نقشه راه تعيين ميكنند. نصيحت ميكنند و راهكار ارائه ميدهند تا چگونه ملت ايران بتواند بر مشكلات و تحريمها غلبه پيدا كند. آنها دايه مهربانتر از مادر شدهاند. گويا براي ما دل ميسوزانند و با به اصطلاح راهنماييهايي كه ميكنند ميخواهند ما را از سختيها و مشكلات نجات دهند. سعدي به اين نصايح اينگونه پاسخ ميدهد:
«نصيحت از دشمن پذيرفتن خطاست و ليكن شنيدن رواست تا بخلاف آن كار كني كه عين صوابست.
حذر كن زآنچه دشمن گويد آن كن
كه بر زانو زني دست تغابن
گرت راهي نمايد راست چون تيز
از او برگرد و راه دست چپگير»
سعدي با درك درست از ماهيت دشمن و اينكه او خير تو را هرگز نميخواهد بر اين موضوع تأكيد كرده كه نه تنها نبايد گوشمان به نصايح دشمن بدهكار باشد بلكه بر خلاف اين نصايح بايد حركت كرد. دشمنشناسي و تحليل ماهيت دشمن از ويژگيهاي انسان بصير است.
نكته ديگري نيز كه بايد به آن توجه كرد تعريف و تمجيدهايي است كه دشمن از ما ميكند. هيچوقت نه از تعريف دشمن خوشحال شويم و نه از تشر او هراس به خود راه بدهیم. همواره از خود بپرسيم كه چه نقطه ضعفي داريم و چه كاري كردهايم كه دشمن از اين رهگذر نفعي برده كه از ما تجليل و تعريف ميكند. روي اين نكته بارها و بارها امام خميني (رضوانالله علیه) و مقام معظم رهبري نيز تأكيد كردهاند.
اين موضوع از نظر عقلي هم قابل تحليل است. منافع دشمن در تقابل با ما اقتضا ميكند كه نگذارد ما پيشرفت كنيم و به موفقيت دست پيدا كنيم. هر پيشرفتي كه از ناحيه ما صورت بگيرد به معناي تضعيف جايگاه دشمن در مقابله با ماست، بنا براين دشمن حاضر نيست آنجا كه پيشرفت ما به منافعش لطمه وارد سازد از ما تعريف كند. پس نتيجه ميگيريم كه تعريفهاي او واقعي نيست. بلكه مصاديق اين تعريفها در واقع نقطه ضعفهاي ماست كه بايد با آگاهي و حساسيت بيشتري به آن توجه کنيم. البته استثناها را نبايد معيار قرار داد. مثلاً در جايي كه يك نقطه مثبت ما آنقدر روشن و هويداست كه همگان اطلاع دارند و تعريف و تمجيد آنها در ايجاد پيشرفت و موفقيت براي ما نقشي ندارد ممكن است در صحبتهاي خود بدان اشاره کنند.
بالاخره مؤمن زيرك و با فراست است و به اين سادگي فريب نميخورد.
دکتر نصرالله شفیعی
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/19897