به گزارش پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»، بیش از 1400 سال است که در سرزمین کربلا چشمه خونی جوشید که هر سال که از آن میگذرد فوران آن بیشتر میشود و خروش آن هر سال مرزهای جدیدی را درمینوردد و لحظهای نیز از حرکت بازنمیایستد.
میتوان گفت یکی از محصولات این چشمه خونین، وقوع انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی یعنی نظام مردمسالار دینی است. اتفاقی که در کشور ایران افتاد هیچ پشتوانهای بسان عاشورا نمیتوانست عامل وقوع آن باشد. به عبارتی این دگرگونی و تحول، آنقدر بزرگ، اساسی و ریشهای بود که به سرمایهای همچون خون حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام نیاز داشت و اگر غیر از این بود یا این انقلاب به وقوع نمیپیوست و یا آنکه بقای آن دچار مشکل میشد و در نیمهراه به شکست میانجامید. همان سرنوشتی که بیشتر انقلابها در سراسر جهان به آن دچار شدهاند. این انقلابها چه با بنمایههای مذهبی یا ناسیونالیستی و یا هر ایدئولوژِی غیرمذهبی، همگی سرنوشت محتوم شکست را داشتهاند. حال این شکست یا ناشی از انحراف رهبران بوده و بهمرور از مسیر اصلی منحرف گشته و جز پوسته ظاهری از آن چیزی نمانده و یا اینکه بعد از مدتی تاب مقاومت در برابر مشکلات داخلی و توطئههای خارجی نداشته و سقوط کرده و نظامی دیگر جایگزین آن شده است. در این میان میتوان به انقلابهای فرانسه، روس در میان کشورهای غیرمذهبی و الجزایر و مصر در میان کشورهای مذهبی اشاره کرد. انقلاب مصر که چند سال قبل منجر به روی کار آمدن رئیسجمهور محمد مرسی شد بیش از یک سال دوام پیدا نکرد و با کودتای ارتش شکست خورد. رهبران انقلاب زندانی شدند و دوباره حاکمیت آمریکاییها به مصر برگشت. این در حالی است که مردم مصر یکی از مردمان انقلابی و صاحب تمدن جهان هستند و استحقاق یک نظام حکومتی شایسته که بتواند هویت واقعی آنها را زنده کند دارند. این موضوع را در سایر کشورهایی که بیداری اسلامی در آن رخ داد نیز شاهد هستیم و هیچکدام از این قیامها به نتیجه مطلوب بدان گونه که خواست مردم باشد نرسیدند. یا در نیمهراه متوقف شدند یا بعد از پیروزی نتوانستند به وحدت و انسجام لازم در حوزه مدیریت انقلاب دست پیدا کنند؛ و در نتیجه دچار اختلاف و هرج و مرج داخلی شدند که تا هنوز هم ادامه دارد. البته بیداری اسلامی در کشوری مثل بحرین را متفاوت با سایر کشورها باید دید. تعادل قوا در بحرین قابلمقایسه باهم نمیباشند.
و اما رمز اصلی ظهور و تداوم انقلاب اسلامی ایران و فرق آن با سایر انقلابهای جهان چیست؟
پاسخ مشخص است، یکی از عوامل اصلی ماندگاری و عدم ماندگاری یک انقلاب در نوع ایدئولوژی آن است. از ایدئولوژی غیرمذهبی که منشأ برخی انقلابها بوده اگر بگذریم، ایدئولوژی انقلابهای دینی و اسلامی کشورهای انقلاب کرده هم تفاوت چشمگیر با ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران دارد.
در یک کلام باید گفت که ریشه و اساس انقلاب اسلامی ایران خونهای بر زمین ریخته امام حسین علیهالسلام و یارانش و پیامآوری حضرت زینب (س)، قهرمان کربلاست همان چیزی که سایر انقلابها از آن تهی هستند.
در نظر بگیرید آن ایدئولوژی که بر اساس برداشت غلط از آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» حاکمیت هر جباری را میپذیرد و مفتی آن بهصراحت قیام امام حسین (ع) را در برابر یزید - چون حاکم بوده و علیه حاکم نباید شورید - خروج از دین اعلام میکند، با چه پشتوانهای میتواند دست به انقلاب بزند و در برابر نظام ظلم ایستادگی کند.
آری رمز اصلی تداوم نظام جمهوری اسلامی نیز «حسین» است. همانطور که حدوث آن برگرفته از نهضت عاشورا بود؛ یعنی درس اصلی نهضت عاشورا ظلمستیزی و تلاش برای احیای حاکمیت دین الهی بود. بر همین اساس مردم ایران بهعنوان پیروان حسین بن علی علیهالسلام بهخوبی این پیام را دریافت کردند و نظام ستمشاهی را از ریشه برکندند و با تأسیس نظام جمهوری اسلامی حاکمیت دین الهی را عینیت بخشیدند. هرچند که برای تحقق کامل احکام اسلام با توجه به موانع داخلی و خارجی نیازمند تلاشهای فراوان دیگری هست.
اما به جرئت میتوان گفت رمز بقای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی نیز باز به نهضت و قیام امام حسین (ع) برمیگردد. چرا؟
انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب ایدئولوژیک است که مردم یعنی صاحبان اصلی انقلاب باید همواره به این ایدئولوژی که همان اسلام ناب محمدی و یا اسلام انقلابی است مجهز باشند. به هر میزان که اعتقاد مردم به این ایدئولوژی کاهش یابد به همان میزان خطر شکست انقلاب و توقف آن در نیمه راه وجود دارد و به همان میزان که مردم عمق اعتقاداتشان به این ایدئولوژی بیشتر شود تضمین تداوم حیات انقلاب اسلامی بیشتر خواهد بود.
تداوم اعتقاد به یک ایدئولوژی نیاز به سازوکار دارد. بدان گونه نیست که اگر کسی مسلمان شد و احکام اسلامی را حتی در زندگی خود پیاده کرد بگوییم، همهچیز تمام شده است. اینکه یک اعتقاد دینی در مردمی تداوم داشته باشد و دچار آسیب نشود نیازمند به برنامههای متنوع فرهنگی، برگزاری کلاسها، همایشها و برنامههای مختلف آموزشی و با استفاده از تمامی ابزارهای موجود است؛ و اینجاست که جایگاه نهضت امام حسین علیهالسلام در تداوم و بقای نظام جمهوری اسلامی روشن میگردد. هر ساله در ماههای محرم و صفر خصوصاً در دهه اول محرم و بعد از آن در دهه آخر صفر هزاران کلاسهای درس اعتقادی و اخلاقی که برگرفته از مکتب عاشوراست در سطوح مختلف اعم از عمومی و خانوادگی و محفلی برگزار میشود و صاحبان اندیشه به تشریح موضوعات دینی خصوصاً اهداف قیام حسینی میپردازند که همین جلسات، روضهها و منابر، بزرگترین مراکز و کلاسهای تقویت اصول اعتقادی و اخلاقی یعنی همان ایدئولوژی مردم است. نکته قابلتوجه در این است که این حجم سنگین از کلاسها که در نوع خود در جهان بینظیر است و برای آموزش و بصیرتبخشی مردم یک امر ضروری و غیرقابلانکار است از عهده هیچ دولت و نظام آموزشی برنمیآید. هزینه برگزاری این کلاسها با همه جوانب، آنقدر سنگین است که دولتها حتی فکر آن را نیز نمیتواند بکنند. ولی امام حسین علیهالسلام این موقعیت را فراهم ساخت تا مردم اولاً با هزینه خود و دوم با عشق و علاقه و دلدادگی در این کلاسها شرکت کنند و نهتنها محتوای این دروس را بهخوبی فرابگیرند بلکه با تمام وجود نیز آن را دریافت کنند بهطوریکه احساسات و عواطف آنها را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
در کنار برگزاری این جلسات معرفتی و بصیرتبخشی که هیچکدام از ابزارهای معمول حضور و غیاب نیز در آن راهی ندارد، سایر اقدامات مردمی دیگر از قبیل نذرها و توزیع خوراکیها که به ایجاد وحدت و همبستگی و یکدلی مردم منجر میشود نیز باید اشاره کرد.
در میزان نقشآفرینی نهضت حسینی در تداوم نظام جمهوری اسلامی همین بس که آنچه باعث شد در جریان فتنه 1388 که یک برنامه برانداز بود مردم به صحنه بیایند و حماسه 9 دیماه را خلق کنند و نظام را از خطری بزرگ نجات دهند که عدهای از خدا بیخبر که متأسفانه یکی از سران فتنه، آنها را امت خداجوی نام نهاد به ساحت مقدس امام حسین در عاشورای 88 جسارت کردند و بار دیگر مظلومیت امام حسین (ع) به فریاد نظام رسید و مردم را به صحنه کشانید تا توطئهها را در نطفه خفه کنند.
و اما یکی دیگر از معیارهای تداوم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، همبستگی، انسجام و اتحاد ملی و یکدلی مردم بر سر آرمانهای مشترک است. در هیچ رویداد و مناسبتی بهاندازه ایام عزاداری امام حسین (ع) حضور همه اقشار ملت از هر قوم و قبیله و ایل و تبار و حتی دیدگاههای سیاسی و سلایق مختلف را که مصداق واقعی وحدت و یکپارچگی مردم است مشاهده نمیکنیم. وحدت و انسجامی که بسیاری از ملتهای انقلابکرده آرزوی آن را دارند ولی نمیتوانند به آن دست یابند. ولی در ایران اسلامی امام حسین علیهالسلام به شیعیان خود عنایت بخشیده است.
از همین رو باید گفت خون حسین علیهالسلام و یاران صدیقش بعد از قرنها همچنان میجوشد و هر چه زمان میگذرد، مردم به قیام امام حسین (ع)، شناخت آن و پیروی از آموزههایش سخت نیازمندند.
انقلاب اسلامی با تمام وجود هم در پیدایش و هم در بقا مدیون قیام حسین بن علی علیهالسلام است. تا وقتی انقلاب اسلامی ما این بزرگترین پشتوانه را دارد مطمئن باشید که از هر گزندی در امان خواهد بود.
دکتر نصرالله شفیعی
اشتراک گذاری: لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/12180